احداث سد گتوند و فاجعه بشری امروز برای مردم
محمدجواد عبدالهی عضو هیات علمی دانشگاه چمران اهواز، اوایل سال پیش در مصاحبهای توضیح داد كه چرا و چگونه سد گتوند به بزرگترین نماد منفی سدسازی ایران تبدیل شد؟
به گزارش بهارنیوز، با توجه به موضوع سیلاب های اخیر و لطمات فاجعهباری كه سدسازیهای بی رویه به محیط زیست و زندگی مردم استان خوزستان زده این گفتگو را بازخوانی میكنیم. با این توضیح كه با رهاسازی اخیر آبهای پشت سدهای خوزستان (از جمله سد گتوند) بخش بسیار وسیعی از آب شور با گل و لای، جلگه خوزستان را با فاجعهای بس بزرگتر خصوصا در حوزه كشاورزی مواجه خواهد كرد.
به گفته کارشناسان، در آینده نزدیک سبلاب فروكش خواهد كرد اما آنچه خواهد ماند زمینهایی خواهد بود كه با املاح نمكی، تا سالها حتی برای كشت گندم نیز مفید نخواهند بود، با این توضیح كه استان خوزستان یزرگترین تولید كننده گندم ایران محسوب میشود.
عبدالهی می گوید: چندی پیش مدیر روابط عمومی سد گتوند از من دعوت کرد از سد بازدید کنم. مهندس جوانی هم آنجا بود که بعد گفت مشاور طرح است. او در واکنش به حرفهای من گفت آنطور که شما تصور میکنید نمکی وجود ندارد و نهایتاً یک لایه چهارمتری نمک هست که آن را خارج میکنیم!
با تعجب دیدم چند لایه نازک چهار تا پنج متری زدهاند. طبیعی بود که این روش آنها را بهجایی نمیرساند. از جوانک خواستم که محدوده 50 متری را برای گمانهزنی و حفاری انتخاب کند و تا عمق 50 متری نیز جلو بروند بعد متوجه خواهند شد با دریای عظیمی از نمک برنزه مواجه خواهند شد.
بعد از آن مهندسان آزمایشگاه مکانیک خاک برآورد کردند که تا 93 متر ضخامت نمک در تمامی منطقه گمانهزنی دارند. چنین حجم ضخیمی از نمک را پیش از آغاز سد متوجه نشدهاند. هر چه فریاد زده شده کسی گوش نداده است. بعد از آن دوستان ما در سد گتوند میگفتند ما میدانیم چه بلایی سر این منطقه آوردهایم اما تو را به خدا رسانهای نشود! ببینید چه تفکری بر سیستم مهندسی سدسازی ما حاکم بوده است.
اینهم از سدی که رفسنجانی در خوزستان ساخته بود
اگر سد کرخه ساخته نشده بود، وضعیت خوزستان و هورالعظیم امروز به مراتب بهتر بود
محمد درویش- فعال محيط زيست- در يادداشتي نوشت:
1- خبرگزاری تسنیم در یادداشتی که نویسنده آن ناشناس است و البته با خواندن محتوایش در مییابی که لابد یکی از مشاوران سدساز در وزارت نیرو یا پیمانکار سازنده سد کرخه سفارشدهنده آن است، به دفاعی تمامقد از ساخت این سد که در دوران هاشمی رفسنجانی افتتاح شد، پرداخته است.
2- پرسش اصلی این است که قبل از افتتاح این سد وضعیت تالابهای اقماری منطقه در پایاب کرخه تا هورالعظیم چگونه بوده و اینک چگونه است؟ آیا یافتن پاسخ این پرسش با دقت به تصاویر ماهوارهای دشوار است؟ چرا فکر میکنید سیلابهایی که حقابه این تالابها بوده و سبب مهار گردوغبار، بهبود تنوع زیستی، رونق صیادی و حصیربافی مردم در سوسنگرد و بستان و روستاهای اطراف، افزایش امکان بومگردی مسوولانه، ارتقای حاصلخیزی خاک، بهبود کیفیت مواد غذایی برای آبزیان خلیج فارس در مصب اروندرود و تعدیل اقلیم میشود، مضر بوده و باید جلوی آن را توسط سد کرخه بگیریم؟!
3 – شما اگر وجدان ندارید، دستکم بترسید از قضاوت آیندگان که هرگز گستاخانی را که همچنان بر منکر خویش پای میفشارند، نخواهند بخشید. حریم رودخانهها را حرمت نهید و حقابه تالابها را بدهید و نگران مهار سیل توسط کرخه و گتوند و سدهای مشابه نباشید. مردم خوزستان هزاران سال است که بدون سد و طرحهای انتقال آب در بالادست خود، زندگی کردهاند، لطفاً با سدسازی منت سر مردم ننهید که اگر نساخته بودیم، خوزستان زیر آب میرفت. آنها با ساخت سازههای غرورآفرین در شوشتر و با وجود صدها کهنزادبوم با عمری بین هزار تا ۴هزارسال، واقعیت عریان را به شما دروغپردازانِ سازهمحور نشان داده و میدهند. اگر بدون سدهای ساخته شده در طول نیمقرن اخیر، خوزستان زیر آب میرفت، پس چگونه این سازهها همچنان با پایداری میدرخشند و دروغگویانِ سدپرست را رسوا میکنند؟!
4- میدانم: سخت است فهماندن چیزی به کسی که نفعش در نفهمیدن است. اما انتظارم از خبرگزاری تسنیم – که هنوز چند سردبیر و نویسنده دلسوز و فراجناحی در آن حضور دارند – آن است که پاسخ مرا با نام به آن نویسنده بینام منتشر کند.