سیل و سپاه؛ همدست در ویرانی سرزمین ایران


منصور امان

سیل و سپاه همدست در ویرانی

روستاییان و شهرنشینان مناطق سیل زده افزون بر دست و پنجه نرم کردن با این بلای طبیعی، به شر حُکومتی سپاه پاسداران نیز گرفتار آمده اند. هُجوم گُسترده این نیروی نظامی و امنیتی به سرزمینهای ویران شُمال و جُنوب، آثار وخیم سیل بر زندگی و معیشت مردُم را تشدید و ماندگار می کند.

این اتفاقی است که نمونه های آن در زلزله های بم، رودبار و منجیل، ورزقان، کرمانشاه و سیلهای سیستان و بلوچستان و شُمال (سال ۹۷) مشاهده شده است. حُضور سپاه پاسداران در این مناطق آسیب دیده دو هدف را تامین کرده که هیچیک مُستقیم یا غیرمُستقیم ارتباطی با “کُمک رسانی” و کاهش رنج و درد مردُم مُصیبت زده نداشته است.

وظیفه مُقدم سپاه پاسداران از یکطرف رویارویی با اعتراضها و خشم پیش بینی پذیر خسارت دیدگان نسبت به بی کفایتی و بی اعتنایی حاکمیت و از طرف دیگر، جلوگیری از شکل گرفتن همبستگی اجتماعی گرد این پیشامدها بوده است.

نه فقط به طور جانبی، رسالت دیگر چکمه پوشان حُکومتی چپاول کُمکهای ارسالی خارجی و داخلی بوده است. کوس رُسوایی سپاه پاسداران در این زمینه به ویژه در زلزله بم و سیل رودبار و منجیل از سر هر بام سالم یا ویران نواخته شد. اقلام ارسال شده به خسارت دیدگان سر از بازار درآورد و کُمکهای نقدی در میانه راه گُم شد و هرگز به مقصد نرسید.

با نگاه به این تجربه تلخ بود که در جریان زلزله اُستان کرمانشاه، مردُم ایران کارزار مُستقل و شکوهمندی را برای کُمک رسانی به راه انداختند و به گویاترین زبان مُمکن بی اعتمادی خود به حُکومت را ابراز داشتند. با این حال سپاه پاسداران و اوباش حُکومتی از ارایه شواهد تازه برای داوری نابود کننده جامعه دریغ نورزیدند. آنها کُمکهای مردُمی را به غارت بردند یا به نام خود مُصادره کردند و از مشقت و گرفتاری مُصیبت زدگان کیسه دوختند. سپاه پاسداران از زلزله کرمانشاه بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان سود برده است؛ پولی که زیر نام “اعتبار دولت برای کُمک به زلزله زدگان” به جیب آن ریخته شد. نزدیک به دوسال پس از زلزله، ماندگاری شرایط وخیم زندگی در این منطقه، محل خرج مبلغ یاد شده را بی نیاز از آدرس دادن می کند.

در سیل خوزستان اینک به دو دستور کار ثابت این باند نظامی و امنیتی، وظیفه دیگری نیز افزوده شده است. سپاه پاسداران به سختی در تلاش است تا سیل را از منابع ثروت حاکمیت، چاه های نفت و تاسیسات مُرتبط دور کند، حتی اگر این کار به قیمت نابودی تنها منابع درآمد مردُم خوزستان تمام شود. آنها برای مُنحرف کردن مسیر سیل، سدها و سیل بندهای حفاظت کننده روستاها و شهرها را مُنفجر می کنند یا مانع ساخت خاکریز توسُط مردُم می شوند. پاسداران ثروت و قُدرت به روی مردُم سیل زده شلیک می کنند و علیه کشاورزان سوسنگرد و دشت آزادگان، جليزى و شاکريه لشکر می کشند.

آنجا که سیل نتوانسته راهی برای ورود پیدا کند، سپاه پاسداران راهگشایی می کند و آنچه که تاکُنون ویران نشده را چکمه پوشان ولایت فقیه با تاراج کُمکهای جنسی و نقدی و راه اندازی دُکانهای تازه برای سرکیسه کردن خزانه عُمومی، به انهدام می کشانند.