مردی در جلسه ملاقات زندان همسرش را کشت!

از یک هفته قبل که قرار شد به ملاقاتم بیاید، نقشه قتل را کشیدم. تصمیم داشتم او را بکشم، البته فکر می‌کردم باید او را خفه کنم، اما وقتی به اتاق ملاقات شرعی رفتیم، در آنجا یک تیزی دست‌ساز دیدم و زنم را با همان کشتم و بعد هم خواستم خودکشی کنم.

روز چهارشنبه گذشته خبر داده شد زنی در زندان به قتل رسیده است. بازپرس بعد از حضور در محل حادثه به تحقیق پرداخت و متوجه شد این زن توسط شوهرش به قتل رسیده و متهم بعد از ارتکاب جنایت اقدام به خودکشی کرده، اما مأموران زندان متوجه شده و او را به بهداری منتقل کرده‌اند.

متهم در بازجویی‌های اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت از کاری که کرده است پشیمان نیست. او توضیح داد با همسرش اختلاف داشته و به همین دلیل در جلسه ملاقات شرعی وقتی با همسرش تنها شده، او را به قتل رسانده است. این مرد توضیح داد بعد از قتل خودش را با استفاده از کش شلوار حلق‌آویز کرده، اما مأموران رسیده و او را نجات داده‌اند.

گفت‌وگو با متهم

متهم که دیروز به دادسرای جنایی تهران منتقل شده بود، در گفت‌وگو با خبرنگار ما درباره این جنایت توضیحاتی داد.

اول بگو به چه جرمی در زندان هستی؟
به‌خاطر مواد مخدر. بیشتر از یک کیلو هروئین همراهم بود. پنج سال پیش دستگیر شدم و من را به اعدام محکوم کردند، اما هفت ماه قبل شامل عفو شدم و مجازاتم به 30 سال حبس تغییر کرد. در این پرونده برادرزنم هم‌جرمم است.

غیر از این سابقه دیگری هم داری؟
سال 85 هم به‌خاطر کراک به زندان افتادم.

چندسال پیش ازدواج کردی؟
حدود 12 سال پیش. زنم دخترخاله‌ام بود. ما یک پسر 10ساله هم داریم.

از قبل با همسرت اختلاف داشتی؟
بله، اختلافات ما مربوط به خیلی‌وقت پیش است، اما تا وقتی به اعدام محکوم شده بودم، اصلا برایم مهم نبود. من زنم را دوست نداشتم و به‌خاطر اختلافاتی که با هم داشتیم گفته بودم به ملاقاتم نیاید. او از آذر پارسال به زندان نیامده بود. چندبار خواست بیاید که خودم تلفنی گفتم نمی‌خواهم ببینمش تا اینکه بالاخره قبول کردم به ملاقاتم بیاید.

اختلافت با همسرت به‌خاطر چه بود؟
به حرفم گوش نمی‌داد. من از زندان به او تلفن می‌زدم و وقتی خواسته‌ای داشتم انجام نمی‌داد؛ مثلا گفته بودم از تهران نرود، اما او به شهرستان رفت.

چرا همسرت با توجه به شرایط تو طلاق نگرفت؟
یک‌بار برای طلاق اقدام کرد، اما خانواده و فامیل او را تحت فشار گذاشتند و منصرف کردند. خانواده‌اش با طلاق موافق نبودند. خودم هم به او گفته بودم طلاق بگیرد، اما بعد از آن دفعه اول که با مخالفت فامیل مواجه شد، می‌گفت دیگر طلاق نمی‌خواهد.

قتل چطور اتفاق افتاد؟
از یک هفته قبل که قرار شد به ملاقاتم بیاید، نقشه قتل را کشیدم. تصمیم داشتم او را بکشم، البته فکر می‌کردم باید او را خفه کنم، اما وقتی به اتاق ملاقات شرعی رفتیم، در آنجا یک تیزی دست‌ساز دیدم و زنم را با همان کشتم و بعد هم خواستم خودکشی کنم.

از کاری که کرده‌ای پشیمان نیستی؟
پشیمان نیستم.