اخراج دشمنان بدنام اینترنت؛ گامی دلگرم کننده


منصور امان

اخراج دُشمنان اینترنت؛ یک گام دلگرم کننده

رهبران، پایوران و دستگاه های تبلیغاتی رژیم ولایت فقیه یکی پس از دیگری در حال از دست دادن تریبونهای سهل و رایگانی هستند که شبکه ها و پلاتفُرمهای بُزُرگ اینترنتی آمریکایی در اختیار آنها گذاشته بودند.

“اینستاگرام”، “یوتیوب” و “توییتر” بخش بُزُرگی از اعضای حاکمیت ج.ا را از سرویسهای خود اخراج کرده اند. این اقدام، رهبر رژیم مُلاها را به همان صورت در بر گرفته که دُختر پاسدار قاسم سُلیمانی. شبکه های آمریکایی همچنین به سرکردگان مرکزی و محلی سپاه پاسداران و نیز تلویزیونهای انگلیسی و اسپانیایی زبان مُلاها درب خُروجی را نشان داده اند.

محروم کردن حاکمان ایران و بُنگاه های تبلیغاتچی آنها از سرویسهای یاد شده در راستای قانون تروریستی شناخته شدن سپاه پاسداران صورت می گیرد که دولت آمریکا در ماه جاری آن را به تصویب رساند. بر این اساس تحرُک مجازی سرکردگان این نیرو، موسسات وابسته به آنها و نیز رهبران و پایوران لباس شخصی حُکومت که برای آن تبلیغ می کنند، برابر با تبلیغات و امکانات رسانی به نفع یک جریان تروریستی به حساب آمده و مشمول پیگرد و مُجازات می گردد.

تردیدی نیست که اقدام شبکه ها و پلاتفُرمهای یاد شده با انگیزه مُبارزه با سانسور رسانه های آزاد و سرکوب خشن کوشندگان رسانه ای در ایران صورت نگرفته است. شرایط وخیم اطلاع رسانی و فعالیت رسانه ای تحت حاکمیت ج.ا موضوع تازه ای نیست، این امر اما در طول دهه های گذشته مانع سرویس دهی رایگان شرکتهای آمریکایی به پایمال کنندگان حُقوق شهروندان ایرانی نشده است. از این رو باید گفت اخراج حاکمان ایران و گانگستر – تروریستهای آنها ماهیتی حُقوقی دارد و اقدامی حفاظت کننده در برابر پروسه های قضایی است که در صورت بی اعتنایی به لیست گذاری سپاه پاسداران در انتظار سرویسهای یاد شده می بود.

با این حال، اگر چه جلوگیری از جست و خیز اینترنتی سانسورچیها و قصابهای فعالان مجازی فقط یک اثر جانبی قانون ضد تروریسم آمریکاست، اما آنچه که برای وضع کنندگان قانون مزبور تاثیر غیرمُستقیم و حاشیه ای به شمار می رود، برای بیش از چهل میلیون ایرانی که اخبار و اطلاعات خود را از اینترنت و رسانه های غیرحُکومتی دریافت می کنند، یک اقدام ضروری و دلگرم کننده در پابند زدن به کسانی است که حق دسترسی آنها به اطلاعات و آگاهی آزاد را زیر نعلین و چکمه خود لگدمال می کنند.

همزمان، برخلاف استدلال عده اندکی که از سر ساده لوحی، فشارهای امنیتی یا – صریح و ساده – به خاطر آنکه برای استدلال تراشی مُزد می گیرند، در این رابطه از “نقض آزادی بیان” شکوه می کنند، جلوگیری از سوواستفاده دُشمنان اینترنت و اندیشه و بیان آزاد از تریبونهای بی مانع همگانی، گام مُهمی در حراست و بسط مفهومی و عملی آزادیها در مجموع است.

“آزادی بیان” جاده یکطرفه ای نمی تواند باشد که آقای علی خامنه ای به همراه گانگسترها و جارچیهایش با رد شدن از روی جسد اندیشه و بیان آزاد در آن بتازند. آزادی بیان همزمان یک ارزش خُنثی و ریش ریش هم نیست که بتوان نفرت پراکنی، آپارتاید مذهبی و ملی، زن ستیزی و توحُش را نیز در آن جای داد. پایه و بستر این ارزش، دستاوردهای اخلاقی، حُقوقی و سیاسی تمدُن انسانی است، یعنی همان رهاوردهایی که رژیم ولایت فقیه امنیت، ثبات و موجودیت خود را در دُشمنی با آنها می جوید.