منصور امان
دو پیامد ناکامی ماموریت ظریف
شکست ماموریت آقای ظریف در آمریکا، آشُفتگی دستگاه سیاسی ج.ا را دوچندان ساخته است. پس از آنکه رهبران ج.ا این مقام نگون بخت را برای نمایش نرمش و روشن کردن چراغ سبز مُذاکره به نیویورک فرستادند، اینک به صورت گُروهی به ایده “مُذاکره” با آمریکا حمله ور شده و آن را “مصداق ذلت” و ناشی از “سهل اندیشی” توصیف می کنند.
علت این چرخش شتابان و خیره کننده، نُک نزدن دولت آمریکا به پیشنهاد فریبنده “تبادُل زندانیان” و بدین وسیله تاکید کاخ سفید بر برداشتن گامهای واقعی از سوی مُلاها است؛ اقداماتی که پیشتر در دوازده تابلو در نقشه راه پیشنهادی خود نصب کرده است.
ابتکار “تبادُل” و ایجاد شکاف در دولت آمریکا اگر یک مادر داشته باشد، آن تنگنا و بی چاره گی است. “نظام” زیر فشارهای تحمُل ناپذیر و در حالی که حاضر به تغییر سیاستهای بُحران ساز خود نیست، دست به یک قُمار حساب نشده زد و آن را سراسر باخت. عشوه ریزی آقای جواد ظریف در نیویورک و پُز آشتی ناپذیری رووسای او در تهران، از ظرف خالی راهکار و چشم انداز بیرون می آید تا بر جای آنها نشانده شود.
اما برای جُبران شکست ماموریت آقای ظریف، به نظر نمی رسد که لفاظی و ژست گرفتن از نوع آنچه که آقایان علی لاریجانی و قاسم سُلیمانی روز دوشنبه به صحنه آوردند، کافی باشد. “نظام” با دو پیامد بی واسطه این ناکامی روبرو است:
نخُست، برباد رفتن یک سرمایه گذاری سنگین سیاسی در فُرم عرضه خود به آقای ترامپ و تقدیم پیشکش به وی. با یک کرشمه وزیر خارجه مُلاها در “فاکس نیوز” و محافل مُشابه، بخش هنگُفتی از اندوخته های آمریکا ستیزی، سازش کافری و شیطان کُشی “نظام” به نیست بدل گردید. حال نه فقط مُریدان ایدیولوژیک مُلاها با علامت سووال پیرامون راستی یا ناراستی ادعاها و تبلیغات آنان روبرو شده اند، بلکه در حساب مُزدوران خارجی حاکمیت نیز احتمال تبدیل شدن به موضوع مُعامله پدرخوانده های شان منظور شده است.
سپس، عقب نشینی از رویکرد “عدم مُذاکره” و کنار گذاشتن مُحاسبه “یک دوره ای شدن ترامپ” و “مُقاومت دو ساله”، دست خالی “نظام” را برای طرفهایش رو کرد و آن را همچون یک کتاب باز شده قابل خواندن کرد. این به مفهوم سفت شدن پای تحریمهای اقتصادی و فشارهای سیاسی و ایجاد مُحرک برای تشدید آنها است.
مُخالفت خوانی دو پایور یاد شده و کسانی که در روزهای آتی از پس آنها خواهند آمد یا حماسه سازی از افتضاح سیاسی به بار آمده در آمریکا، تلاش برای ترمیم مساله و نمایش چفت و بست در دستگاه قُدرت است که البته فقط در پهنه تبلیغات جریان دارد. در حوزه عمل، “نظام” همچنان به جُستُجوی راه فرار ادامه خواهد داد و محرمانه یا آشکارا این یا آن عقب نشینی جُزیی و بی اهمیت را بدون حاصل به جان خواهد خرید.
خسارت این بازی بیهوده را اما مردُم ایران می پردازند و هر چه این دوران بیشتر طول بکشد، هزینه آن سنگین تر و چیرگی بر آثار و پیامدهایش دُشوارتر خواهد بود.