تاوان جنایت های خامنه ای را پس می دهیم


روزنامه اطلاعات نوشت: یک طلبه همدانی در بازگشت از محفل درس و بحث، هدف تیر خشونت و رذالت یکی از اوباش می‌شود. آن تیر، برآیند همه تیرهای خطایی بود که این بار بر هدف نشست؛ اما هدفی بی‌گناه. آن تیرهای خطا، پیش‌تر و از کجاها در کمان زه شده ‌بودند؟

این روزنامه نوشت: حدس و گمانش دشوار نیست. وقتی بر صورت افراد به جرم‌های اثبات‌نشده‌ و من‌درآوردی اسید پاشیدند و شبکه اسیدپاشی تشکیل دادند و آشکار و پنهان، بر این نهی از منکر(!) تشویق شدند و پیگیری هم ‌نشدند، باید امروز را می‌دیدند، که خدنگی از تیرهای در کمان نشسته، به قلب طلبه‌ای بی‌گناه کمانه می‌کند. از این دست فراوان می‌توان برشمرد. در سطوحی بالاتر نیز می‌توان این تیر و کمان‌های به‌ناروا زِه‌ شده را دید؛ مثلاً آن‌جایی که خطیبی در بحبوحه مضیقت‌های اقتصادی روزمره مردم فریاد برمی‌آورد که: به جهنم! و یا آن دگری که جمعه بعدش می‌گوید: اگر نفت نفروشیم، به کجایمان برمی‌خورَد؟! اینجاست که آن اوباش و دیگر اوباشان در جواب، با شلیک تیر بر بی‌گناهی از هم‌لباسان آن خطیب می‌گویند: به جایی از شما برنمی‌خورَد؛ در عوض به طلبه‌ای حجره‌نشین برمی‌خورانیم! شاید طلبة همدانی، تیرهای خطای سخنان و رفتارهای برخی ‌کسان را این بار یک‌تنه بر جان خرید و شد تاوان آنچه خود در آن سهمی نداشت.

باد کاشتید طوفان درو خواهید کرد

عباس عبدی، روزنامه اصلاح طلب در روزنامه اعتماد در این باره نوشت: ترور یک روحانی در همدان از سوی اوباش اتفاقی مهم بود که باید مورد توجه کافی قرار گیرد. به ویژه آنکه انحراف رفتاری جماعت اصولگرا در حمایت ضمنی از فرهنگ الوات و به کارگیری آنان در حذف دیگران و نیز همراهی آنان با مناسک دینی موجب شکل‌گیری یک فساد عجیب و غریب رفتاری شد که اکنون آثار خود را نشان می‌دهد.

وی نوشت: آفتابه به گردن اوباش انداختند، آنان را برعکس سوار خر نشاندند و لباس زنانه به تن آنان کردند و در محله‌ها گرداندند. بگذریم که این کارها همه خلاف قانون بود، ولی مهم‌تر این بود که از یک سو کینه و نفرت را دامن زد و از سوی دیگر ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی متهمان را تقویت کردند چون با همان ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی خودشان به مبارزه با آنان رفتند. ارزش‌های مردسالار، مجازات‌محور و حقارت‌آمیز.

عبدی نوشت: این ماری بود که در آستین پرورش یافت. کلیه کسانی که همسو با این فرهنگ هستند و در تقویت آنان کوشیده‌اند باید در رفتار و گفتار خود صریح و روشن تجدیدنظر کنند. رفتار گذشته آنان را نمی‌توان فقط در قالب یک اشتباه فنی و ناخواسته تحلیل کرد، بلکه آن یک انحراف فاحش و مسلم بود.