منصور امان
واقعیت نفرت انگیزی که در سُخنان خونسردانه روحانی خودنمایی می کند
اگرچه حاکمان ج.ا به دادن وعده دُروغ شُهره هستند، اما دستکم در عمل به این وعده که کوچک شدن “سُفره مردُم” را بی اهمیت می شمارند، سرسختانه به عهد خویش وفادار مانده اند. جدیدترین سند کوشش آنها در این زمینه، افزایش دوباره بهای آب و برق میلیونها خانواری است که بدون این صورت حساب تازه هم از تامین ابتدایی ترین نیازهای زندگی عاجز مانده اند.
بر اساس تصمیم دولت و تصویب مجلس، بهای برق و آب هر یک ۷درصد افزایش یافته است تا به این ترتیب وابستگان به مُزد و حُقوق ثابت و مُستمری بگیران را با افزایش ۱۴درصدی هزینه زندگی روبرو سازد. این یک گام بی رحمانه دیگر در انتقال فشار بُحران اقتصادی حاکمیت به جامعه و مکیدن خون آن برای سر پا نگه داشتن دستگاه حاکم است.
حُجت الاسلام حسن روحانی به تازگی در یکی از لفاظیهای رایج سران ج.ا علیه آمریکا، به صراحت توضیح داد که غرق شدن جامعه در گرداب فلاکت “مساله” حاکمان کشور به حساب نمی آید. وی گفت: “مُمکن است مردُم سُفره کوچکتری داشته باشند و با سختی زندگی کنند، این مُهم نیست، این اول نیست؛ مساله اول این است که دُشمن بفهمد مردُم ما دست از نظام شان برنمی دارند.”
مردُم ایران برای دیدن واقعیت نفرت انگیزی که در این سُخنان خونسردانه خودنمایی می کند، به یادآوری آقای روحانی نیاز ندارند؛ زندگی آنها با ضرب آهنگی ثابت سخت تر و تحمُل ناپذیر تر می شود و با هر روزی که در مشقت و جدال طاقت فرسا برای زندگی کردن سپری می کنند، کمی بیشتر چشم انداز تنگ هفته و ماه در راه، نگران و پریشان شان می سازد.
تورُم در این میان به گونه ماهانه و در نرخهای دو رقمی افزایش می یابد و درآمد و داشته های مردُم را می بلعد. خانوارها با هر بار مُراجعه به بازار، با قیمتهای تازه و چالش جدیدی در تامین نیازهای حیاتی خود روبرو می شوند. به گزارش خُرداد ماه مرکز آمار حُکومت، بهای اقلام خوراکی به طور ماهانه بین ۱۸ تا ۲۵درصد افزایش می یابد.
رژیم ولایت فقیه از طریق تورُم و گران کردن خدمات عُمومی، از مردُم ایران مالیات جنگی می گیرد و محدودیتهای خود در دسترسی به منابع نفتی و مالی را جُبران می کند. ضد مردُمی بودن این سیاست هنگامی بیشتر نمایان و زننده می گردد که به چگونگی خرج منابع باقی مانده توسُط حاکمیت نگریسته شود.
در این ردیف، برای مثال رقمهای کلان اختصاص داده شده در بودجه به مراکز مذهبی قُلابی، صوری و بی فایده، تقسیم ۲۱ میلیارد دلار ارز دولتی به “خواص” و نور چشمیها به بهانه واردات، چپاوُل بانکها و موسسات مالی یا دریافت “حُقوهای نُجومی” از جانب مُدیران ارشد حاکمیت جای می گیرد.
اعضای دستگاه قُدرت به همراه نزدیکان و بستگان شان خود را به هیچ وجه مشمول ریاضت و “اقتصاد مُقاومتی” که برای مردُم تجویز می کنند نمی دانند و هر جا که بتوانند و هر میزان که به چنگ آورند، از سُفره و ثروت جامعه به یغما می برند. بر این اساس شگفت آور نیست که نام دفتر آقای خامنه ای با ۳۵ میلیارد دینار عراقی (برابر با ۳۰ میلیون دلار) در فهرست دریافت کنندگان ارز ۴۵۰۰ تومانی چشمک می زند بدون آنکه تاکنون حتی توجیهی برای این خود پذیرایی عنوان شده باشد.
شرایط معیشتی سختی که مردُم ایران در آن بسر می برند، محصول یک سیاست آگاهانه و تصمیم گیریهایی با چشمان باز است. حاکمان کشور به گونه مُستقیم از فلاکت اجتماعی و بُحران اقتصادی سود سیاسی می برند و منفعت اقتصادی می اندوزند. اندازه “سُفره مردُم” فقط از این زاویه است که می تواند برای آقای روحانی و دوستان “مُهم” باشد.
فیلم زیر؛ هموطنی در متروی تهران: لعنت به این حکومت