رئیسجمهور آمریکا رژیم ایران را پشت پرده حمله روز گذشته به دو تانکر نفت در دریای عمان دانست. ترامپ، بامداد جمعه در توییتی نوشت: ارزیابی آمریکا این است که رژیم ایران مسئول حملات دریای عمان است.
ترامپ سپس در یک گفتگوی تلویزیونی گفت: تصاویر نشان میدهند که رژیم ایران عامل انفجار تانکرهای نفتی بوده است.
رئیس جمهور آمریکا در گفتگو با فاکس نیوز اعلام کرد که تنگه هرمز در پی حمله به دو تانکر نفتی بسته نمیشود و اگر بسته شود هم برای مدت طولانی مسدود نخواهد ماند.
ترامپ در پاسخ به پرسشی درباره چگونگی متوقف کردن رژیمایران گفت: در آینده خواهیم دید.
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا نیز پیش تر گفته بود: تحلیل آمریکا این است که حمله روز پنج شنبه به نفتکشها کار رژیم ایران بوده و آنها قصد دارند جریان نفت را دچار مشکل کنند.
سرپرست پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) نیز گفته: ادامه حملات رژیم ایران در منطقه تهدیدی علیه صلح و امنیت بینالمللی است.
در همین حال فرماندهی نیروهای آمریکا در منطقه ویدئویی را منتشر کرده که در آن نیروهای سپاه پاسداران مین منفجر نشده ای را از نفتکش آسیب دیده در دریای عمان جدا می کنند. (فیلم زیر)
سنتکام اعلام کرده است که انفجار در نفتکشها در اثر مینهای مغناطیسی بوده است. همین مرکز اعلام کرده است که یکی از مینها کارگذاری شده در نفتکش “کوکوکا” منفجر نشده است.
همین منبع نظامی گفته است که قایق تندرویی که به نفتکش نزدیک شده از نوع قایقهای گشتی سپاه پاسداران بوده است.
این در حالیست که نخست وزیر ژاپن که به تهران سفر کرده به سران حکومت ایران هشدار داد که مبادا به ماجراجویی بپردازد.
تقلید از اُلگوی کُره شمالی در شلیک کاتیوشا
منصور امان: آنگونه که پیداست، حاکمان ج.ا دست به یک قُمار خطرناک در برخورد با آمریکا زده اند. حمله موشکی به سفارت این کشور در بغداد و تشدید تحریکات نظامی علیه عربستان، در چارچوب یک خط مشی واحد قرار دارند که با وجود صف آرایی کنونی در منطقه، تنها می توان آن را رولت روسی توصیف کرد.
شلیک کاتیوشا به منطقه سبز بغداد و در نزدیکی نمایندگی آمریکا، حملاتی که با انفجار چهار کشتی در سواحل امارات آغاز شده بود را تداوُم بخشید. هرگاه حمله های موشکی و پهپادی به خاک عربستان در کنار اقدامات یاد شده قرار داده شود، رد پای یک سیاست مُشخص آشکار می گردد که در قالب اقدامات تروریستی – نظامی مادیت می یابد.
به خوبی پیداست که هدف حاکمان ج.ا از دست زدن به این تحریکات خطرناک، هُشدار به آمریکا پیرامون مُحاصره اقتصادی و انگُشت گذاشتن روی شاهرگهای حیاتی آنهاست. آنها مُزدوران خود در عراق و یمن را به میدان آورده اند تا گُستردگی جبهه ای که ایالات مُتحده و مُتحدانش را به چالش خواهد گرفت را به رُخ آمریکا و اُروپا از یکطرف و روسیه و چین از طرف دیگر بکشند. تردیدی نیست که رژیم مُلاها، نیروهای در استخدام خود در کشورهای دیگر را نیز به همین صورت فعال کرده است.
گردانندگان ج.ا در اتخاذ این سیاست شناخته شده که بر محور دهشت پراکنی و باجگیری اُستوار شده، حساب ویژه ای روی پرهیز و احتیاط گیرندگان پیام شان از تنشهای کُنترُل نشده و مُحاسبه ناپذیر و بی ثباتی در سطحی وسیع باز کرده اند. این همان سیاستی است که کُره شُمالی با تشدید تحریکات موشکی و اتُمی خود به کار برد تا آمریکا را از فشارهای سیاسی و تحریمهای اقتصادی منصرف و به حداقلها راضی کند و در انتها ناکام ماند.
تفاوت بین این دو در این است که چارچوبی که بُحران کُره شُمالی زیر قانونمندیهای آن جریان دارد، به کُلی در آرایش نیروها، صف بندی سیاسی و موقعیت ژئوپولیتیک از بُحران مُلاها با آمریکا مُتمایز می شود. ویژگیهای مزبور، دست زدن به تحریکات از نوع کره شُمالی را دارای کیفیت و گُنجایشی می کند که ابعاد سر ریز بیرونی آن پیش بینی ناپذیر و اتودینامیک است.