خبرگزاری هرانا – یک فوتبالیست که به تعرض به دختر نوجوان متهم شده بود، از اتهام تجاوز تبرئه اما به اتهام “رابطه خارج از ازدواج” به دو سال تبعید و شلاق محکوم شد. ایران از معدود کشورهایی است که کماکان از مجازاتهای تحقیرآمیز استفاده میکند، این در حالی است که کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازات های تحقیر آمیز و نافی کرامت انسانی مانند شلاق را ممنوع کرده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، پرونده این فوتبالیست با شکایت دختر نوجوان و مادرش به دادگاه کشانده شد. او وقتی با اتهام تجاوز روبهرو شد، گفت تجاوزی در کار نبوده و با دختر نوجوان با رضایت خودش ارتباط داشت.
بر اساس محتویات پرونده، دو سال قبل دختر نوجوانی به همراه مادرش نزد پلیس رفت و گفت جوان فوتبالیستی به همراه دوستش به او تعرض کرده است. این دختر که باردار بود، به مأموران گفت قصد نداشت موضوع را علنی کند اما وقتی زندگی خانوادگی او تحت تأثیر این موضوع قرار گرفت، مصمم شد شکایت کند.
او در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من با جوان فوتبالیستی دوست بودم و با هم بیرون میرفتیم؛ حدود سه سال بود که با هم رابطه داشتیم. روز حادثه او به همراه دوستش مقابل دبیرستان آمد و من و دوستم را سوار ماشین کرد، بعد از اینکه دوستم را به خانهاش رساندیم، قرار شد من را به خانهام برسانند اما آنها به من تعرض کردند. پسر جوان که دوستم بود و دوستش هر دو به من تعرض کردند. وقتی به خانه برگشتم خیلی حالم بد بود و اصلا وضعیت خوبی نداشتم. ترسیدم موضوع را به مادرم بگویم. مدتی بعد متوجه شدم باردار هستم و همان موقع بود که همه چیز را به مادرم گفتم؛ هر دو ما گیج بودیم و نمیدانستیم باید چهکار کنیم. هفت ماه از این ماجرا گذشته بود که پدرم موضوع را فهمید و آنقدر از دست من و مادرم عصبانی شد که مادرم را طلاق داد و زندگی ما تحت تأثیر این اتفاق قرار گرفت؛ به همین دلیل هم شکایت کردم؛ ضمن اینکه من واقعا نمیدانم با این بچه چه کنم.
تحقیقات پلیس نشان داد پسر جوان و دوستش بعد از این حادثه فرار کردهاند. مدتها بعد و در حالیکه کودک به دنیا آمده و به بهزیستی تحویل داده شده بود، پلیس موفق به شناسایی یکی از متهمان شد. فوتبالیست جوان بعد از بازداشتشدن، ادعای دختر نوجوان درخصوص تجاوز را رد کرد و گفت: من به او تجاوز نکردم؛ ما سه سال بود که با هم دوست بودیم و من واقعا عاشق این دختر شدم و در این مدت خیلی با هم رابطه داشتیم اما هیچکدام به زور نبود. روز حادثه هم من نمیدانم که دوستم هم به او تعرض کرد یا نه اما وقتی دختر نوجوان ما را تهدید به شکایت کرد، ترسیدیم و فرار کردیم؛ ضمن اینکه من مسئولیت کودک را درصورتیکه ثابت شود فرزند من است، قبول میکنم.
زمانی که دادگاه از بهزیستی خواست درباره کودک اطلاعاتی را به دادگاه بفرستد، آنها گفتند چند ماه قبل از نامه دادگاه کودک را به زوجی سپردهاند و کنترلهای انجامشده نشان میدهد این کودک وضعیت بسیار خوبی دارد و خانواده جدیدش خیلی با او مهربان هستند.
با شناسایی خانواده جدید کودک مشخص شد زوجی که این کودک را بهعنوان فرزند قبول کردهاند، از خانوادهای با سطح اقتصادی متوسط به بالا و هر دو بسیار خوشسابقه هستند.
در ادامه پدرخوانده کودک برای ادای توضیحات به دادگاه رفت. او گفت: من زمانی این کودک را بهعنوان فرزندم قبول کردم که بسیار بیمار بود. پزشکان گفته بودند زنده نمیماند اما آنقدر با همسرم تلاش کردیم و او را نزد پزشکان مختلف بردیم و مشورت گرفتیم و از بچه مراقبت کردیم که حالش خوب شد و حالا بچهای شیرین و تپل شده که با ما هم بسیار اُخت شده است و مادرش را خیلی دوست دارد. من درخواست میکنم بچه را از ما نگیرید و آرامش ما و کودک را به هم نزنید. بااینحال، با توجه به درخواست فوتبالیست جوان آزمایشهای دیانای روی این کودک انجام شد.
بعد از پایان تحقیقات مقدماتی به پرونده رسیدگی شد. در ابتدای جلسه رسیدگی دختر شکایت خود را مطرح کرد و مصرانه بر تجاوز به خود تأکید کرد. سپس پدر و مادر او در جایگاه حاضر شدند و درخواست کردند به تجاوزی که به دخترشان شده، رسیدگی کنند. پدر دختر درباره اینکه چرا همسرش را طلاق داد، گفت: همسرم واقعیت را به من نگفت. او هفت ماه میدانست دخترمان حامله است اما هیچچیز نگفت درحالیکه اگر همان ابتدا واقعیت را به من میگفت، کاری میکردیم که زندگی دخترمان اینطور تحت تأثیر قرار نگیرد. زنی را که به شوهرش دروغ به این بزرگی بگوید، باید طلاق داد.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من این دختر را دوست داشتم و هنوز هم دوستش دارم و حتی گفتم حاضرم با او ازدواج کنم اما خانوادهاش قبول نمیکنند و خود دختر هم قبول نمیکند. من به او تجاوز نکردم و رابطه ما به خاطر علاقهای بود که به او داشتم. اما من به دلیل موقعیت کاریام نمیتوانستم ازدواج کنم و ازدواج با این دختر را هم به صلاح نمیدانستم چون من در اوج پیشرفت بودم و ازدواج باعث میشد در کارم وقفه ایجاد شود. البته متهم نگفت چرا دوستش را هم همراه خودش برده بود.
این در حالی بود که آزمایشهای پزشکی قانونی نشان داد پدر کودک فوتبالیست جوان است و زمانی که این موضوع مشخص شد، او گفت: من مسئولیت کودک را قبول میکنم و درصورتیکه دختر جوان قبول کند، با او ازدواج میکنم تا بچه را با هم بزرگ کنیم.
او در آخرین دفاعیاتش هم دوباره تأکید کرد تجاوزی در کار نبوده و او از ترس شکایت متواری شده بود.
با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی در شعبه ۱۲ وارد شور شدند و متهم را با توجه به اینکه با یک دختر نوجوان ارتباط برقرار و او را رها کرده بود، به دو سال تبعید و شلاق محکوم کردند. این حکم به متهم ابلاغ شد. این در حالی بود که هرچند متهم گفته بود حاضر است مسئولیت فرزندش را قبول کند اما با توجه به اینکه خانواده جدید کودک از او بهخوبی مراقبت کرده بودند، همچنان در حضانت آنها باقی ماند تا تکلیف مرد فوتبالیست معلوم شود. ضمن اینکه دختر نوجوان درخواست ازدواج این جوان فوتبالیست را نپذیرفت. در صورت اعتراض متهم، پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور خواهد رفت.
لازم به ذکر است ایران از معدود کشورهایی است که کماکان از مجازات های تحقیرآمیز استفاده می کند این در حالی است که میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازات های غیر انسانی و موهن از جمله اعدام و شلاق را ممنوع کرده است.