بنابراین میتوان این پرسش را مطرح کرد که اصولاً چرا این دادگاه به نسبت پر سر و صدا در این شرایط پر مسئله برگزار شد؟ اگر منظور متقاعدکردن افکار عمومی در مورد سلامت انتخابات سال 88 بود که این مقصود به دلیل بیاطلاعی جامعه از نوع دفاعیات خاتمی و قوت و ضعف اسناد و مدارک مورد نظرش به دست نیامد. اگر منظور، برخورد قضایی با این گونه ادعاها و پیشگیری از تکرار آن بود که این هم محقق نشد چرا که این ادعا نه تنها از طرف محمد رضا خاتمی که از سوی صدها چهرۀ سیاسی و غیر سیاسی دیگر نیز مطرح شده و در مناسبتهای مختلف تکرار میشود. از این رو، به منظور تنویر افکار عمومی بهتر است که مجموعۀ جریان دادگاه از طریق تریبونی قابل اعتماد به اطلاع عموم مردم برسد تا مردم نیز در کنار داوری قاضی دادگاه، قادر به داوری خود در این مورد شوند.
جولای 07
دادگاه “محمدرضا خاتمی” چه سودی داشت؟
احمد زیدآبادی در كانال تلگرامی خود نوشت: طبق گزارش رسانهها، دادگاه، ادعای دکتر محمد رضا خاتمی در مورد تقلب گسترده در انتخابات سال 88 را مصداق “نشر اکاذیب” دانست و او را به دو سال حبس محکوم کرد. انتظار افکار از برگزاری دادگاه خاتمی این بود که موضوع “تقلب” در انتخابات سال 88 روشن و پروندۀ این ماجرا یک بار و برای همیشه بسته شود؛ اما ظاهراً نه فقط این مقصود محقق نشد بلکه نوع اطلاعرسانی از دفاعیات آقای خاتمی به دامنۀ ابهامات آن داستان افزود.