منصور امان
این یارانه بگیر باید حذف شود
آیت الله خامنه ای و همدستان اونیفورم پوش و لباس شخصی اش برای تامین هزینه ماجراجوییها و درگیریهای خارجی، فشار پای خود بر گردن جامعه را افزایش می دهند. در یک یورش جدید برای دست درازی به سُفره مردُم، حاکمیت سه دهک دیگر از دریافت کنندگان یارانه را حذف کرده است.
حاکمیت مُدعی ست که فقط دهکهای بالا و اقشار مُرفه جامعه را از لیست خود حذف می کند. این دُروغی است که اشراف حُکومتی هر سال و پس از حذف بخش دیگری از مردُم تکرار می کنند. بنا به آمار رسمی تا سال گذشته و طی چند دوره مُتوالی، بیش از چهار میلیون نفر از فهرست گیرندگان یارانه حذف شده اند. “دهک” های رژیم ولایت فقیه بنا به نیاز “صدک” شده اند و در آمارهای رسمی، هر سال “اقشار مُرفه” بیشتری کشف و خُنثی می شوند. حاکمان کشور حتی در دوران ماه عسل هسته ای، هنگامی که به دُلارهای سرشار نفتی و پالتهای اسکناس آقای اوباما تکیه زده بودند، قصد خود برای حذف بیست میلیون نفر از لیست دریافت کنندگان یارانه را پنهان نمی کردند.
گذشته از آنکه مبلغ پرداختی یارانه (۴۵ هزار تومان) در این میان حتی برای خرید یک کیلو گوشت هم کفایت نمی کند، با این حال حذف آن از دو زاویه اهمیت دارد:
نخُست از آن رو که همین مقدار ناچیز برای خانوارهای تنگدست، کارگرانی که دستمُزدشان با ماه ها تاخیر پرداخت می شود، انبوه بیکاران و بیکار شده ها، مُستاجرانی که با گرانی روزافزون کرایه درگیر هستند و در مجموع میلیونها نفر که بُحران اقتصادی رژیم ج.ا روزگار را به آنان سیاه کرده، یک کُمک خرج حیاتی است.
سپس، حذف سالانه بخشهایی از جامعه از دریافت یارانه دولتی – همانگونه که پیداست – تصادُفی نیست بلکه روندی هدفمند و ثابت است که همچون کندن پوست یک پیاز، لایه به لایه صورت می گیرد تا به نُقطه ای برسد که دیگر لایه ای به جا نمانده باشد.
باید توجُه داشت که انگیزه اصلی حاکمیت در پرداخت “یارانه نقدی”، هرگز دستگیری از جامعه و کُمک به اقشار ضعیف نبوده است؛ “نظام” در اوج بُحران هسته ای در اواخر دهه هشتاد و تنش فزاینده ای که با فشارهای اقتصادی همراه بود، برای جُبران درآمدهای از دست رفته، هزینه های خود در حوزه جامعه را کاهش داد. در این راستا سوبسیدهای دولتی مواد غذایی، آب، برق، بنزین، نفت و گاز حذف گردید و خدمات عُمومی دولت در پهنه های بهداشت، آموزش و حمل و نقل کاهش یافت و گران شد. “هدفمند سازی یارانه ها” پوششی بود که این تهاجم بیرحمانه به درآمد و سطح زندگی مردُم را پنهان می کرد و بدان ظاهری عوامفریبانه می داد.
هرگاه ثروت و دارایی کشور به پای شرارتهای رنگارنگ ریخته نمی شد و دستگاه فاسد حاکم، منابع باقیمانده را به غارت نمی برد، هرگاه رای و نیاز مردُم در توزیع و گردش ثروت دخالت می داشت و نیروی عدالت این چرخه را هدایت می کرد، هرگاه اقتصاد به جای تولید آقازاده و رانت خوار و ورشکسته، اشتغال و رفاه ایجاد می کرد، آنگاه نیازی به صدقه یارانه هم نبود.
یارانه اصلی و کلان را رژیم ج.ا می گیرد که زالو وار به تن جامعه چسبیده و از آن تغذیه می کند. آنچه که باید حذف شود، این یارانه بگیر است.
******************************
فیلم زیر: افشاگری تکاندهنده از غارت سرمایه های کشور
سایت ایران کارگر: در کلیپ زیر صحنه یک افشاگری تکاندهنده و البته ناقص و کم از درون خود نظام که حتی در همین حد هم بیانگر اوج فساد و غارتگری از سر تا پا و تا اعماق این حکومت و سیستمهای فاسد آن است را مشاهده می کنید.
همانطور که می بینید با کمال بی شرمی و در یک دعوای جناحی و به اصطلاح خودشان در دعوایی که در درون خانه و با همدیگر دارند بدون کوچتکرین شرمی از دزدیهای میلیاردی و سکوت و چشم پوشی رسمی از آنها در قوه قضائیه می گویند.
آنجایی هم که رگ گردن آنها بیرون می زند البته که نه به خاطر مردم و کارتن خوابها و کپر نشینها بلکه از فشار این است که چرا خودشان بیشتر نتوانسته اند و یا اینکه چرا سهمی که به آنها رسیده کم است و یا به میزان دلخواهشان نیست.
امروزه در فضای مجازی و برنامه های تلوزیونی و سایتها چه بسیار که باندهای مختلف دست همدیگر را در دزدی و اختلاس و غارت پولهای مردم رو می کنند که البته هیچکدام هم غیر دقیق و یا تهمت زدن به همدیگر نیست و کاملا صحت دارند.
واقعا صحنه دردناکی است یک مردم محروم که میلیونها تن از آنان در زیر خط فقر زندگی می کنند که بسیاری از آنان ماهها رنگ گوشت و یک غذای درست و حسابی را نمی بینند و از طرف دیگر یک مشت حاکم و سیستم دزد و چپاولگر که تمام هم و غمشان سبقت گرفتن از همدیگر در دزدی و چپاول بیشتر است.
تازه در دعواهای بین آنان است که قسمت بسیار کوچکی از فجایع و چپاولهایی که کرده اند آنهم در سطوح پایین شان مشخص می شود و جرأت نمی کنند که دزدیهای راس حاکمیت و دانه درشتهای بالایشان را بگویند.