منصور امان
بعد از راهزنی دریایی نوبت چیست؟
رد پیشنهاد باجگیرانه رژیم مُلاها برای تاخت زدن نفتکشها، شرایط پیچیده ای که در پی تنش آفرینی و گردنه گیری ج.ا ایجاد گردیده را بار دیگر به روشنی به تصویر کشیده است. این رویکرد شکاف جدیدی در استراتژی تولید فشار و تنش “نظام” به وجود می آورد و ثمر دهی و موثر بودن آن را بیشتر از پیش زیر سووال می برد.
پایه استراتژی بلاهت بار و تک یاخته ای حاکمان کشور یک مُعادله ساده است: ایجاد بُحران امنیتی از هر نوع برای اُروپا و آمریکا، هراس آنها از گُسترش و پایش ناپذیر شدن آن را دامن زده و رویکردی مُحتاطانه و مُداراجویانه را به طرفهای خارجی تحمیل می کند.
در عمل اما این حساب در تمامی خُطوط غلط از آب درآمده؛ حمله به نفتکشها در مُهمترین آبراه صُدور انرژی و کالا در جهان، با پاسُخ سخت آمریکا روبرو گردید: واشنگتُن از یک طرف تحریمهای جدیدی را علیه ج.ا برقرار کرد و در یک اقدام بی پیشینه، بالاترین مقام رسمی آن، آقای علی خامنه ای را نیز شامل گرداند و از طرف دیگر، حُضور نظامی خود در خلیج فارس و دریای عُمان را گُسترش داد، پایگاه های نظامی اش در این مناطق را چه به لحاظ نیروی انسانی و چه تسلیحاتی تقویت کرد و ارتش خود در عربستان را تجدید سازمان داد و دست به کار ایجاد پایگاه جدیدی در این کشور شد.
راهزنی نفتکش انگلیسی نیز به همین گونه نتایج مطلوب را برای رژیم مُلاها در برنداشت. این اقدام به جای عقب راندن انگلیس و اُروپا، جبهه تازه ای را علیه آن گشود و به شکل گرفتن صف بندی نظامی دیگری ابتدا در سطح بین المللی و سپس در منطق پُرتنش راه برد که مُحرکان آن شُرکای “برجام”ی اش هستند.
ج.ا پله به پله گُستره و ژرفای درگیری را فراز داده بدون آنکه به نتایج مطلوبش برسد. دستاورد استراتژی بُحران و تنش آفرینی آن، میلتاریستی شدن هر چه بیشتر خلیجهای فارس و عُمان، کشاندن پای کشورهای بیشتری به کشمکش و سرآخر تقویت امکان و احتمال در گرفتن جنگ در همه اشکال مُتنوع آن بوده است.
استراتژی آقای خامنه ای و همدستانش راه دیگری نیز به جز شدت بخشیدن به تضاد باقی نمی گذارد. آنها ناچارند پس از هر بار ناکامی در دریافت پاسُخ مطلوب از تحریکات خود، بار تضاد را افزایش دهند و میدان گسترده تری برای تاثیرگذاری بر حریفان بجویند. حاکمیت از موشک و کاتیوشا پرانی به خرابکاری انفجاری در نفتکشها رسید، سپس باجگیری اتُمی را به میدان آورد که آن را به صورت مرحله ای خرج می کند و سرآخر به راهزنی آشکار پرداخت.
بنابراین امروز و پس از شکست باج خواهی از طریق نفتکش انگلیسی، پُرسش این است که مرحله بعدی در این سیاست خسارت بار و جُنون آمیز چه خواهد بود؟
هیچکس بهتر از مردُم ایران که تنه پوسیده و بُحران زده رژیم ج.ا روی بام خانه شان فرو اُفتاده نمی تواند به این سووال پاسُخ بدهد. هر گاه شمشیر قُدرت از دست مُلای مست بیرون کشیده شود، این مارپیچ به سمت جهنم نیز به انتها خواهد رسید.