تجاوز رژیم ملاها از مرز توافق شده غنی سازی


به گزارش رویترز، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارشی به کشورهای طرفین برجام اعلام کرده است که میزان ذخایر و درصد غنای اورانیم رژیم ایران از حد مجاز تعیین شده در توافق هسته‌ای بسیار فراتر رفته است.

رژیم تهران می‌خواهد با عدم پایبندی به تعهدات برجامی، کشورهای اروپایی‌ را تحت فشار بگذارد و آنها را به تامین خواست‌های خود در حوزه نفتی و بانکی وادارد. اما رهبران کشورهای اروپایی از جمله رئیس جمهوری فرانسه، نسبت به این اقدام‌ها هشدار داده‌اند. آن‌ها گفته‌اند که حفظ برجام منوط به پایبندی رژیم ایران به تعهدات پیش‌بینی شده در توافق هسته‌ای است.

این در حالیست که علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی گفته: جمهوری اسلامی به یک قدرت بزرگ منطقه ای مبدل شده و با برکت رهبری به منزلت و جایگاهی دست یافته است که خاورمیانه بدون اراده و نقش آفرینی نظام نمی تواند شکل مورد نظر خودش را بگیرد.

باج گیری اتمی و هدف هایش

منصور امان: تجاوُز رژیم ج.ا از مرز توافُق شده غنی سازی، یک پرونده کُهنه را بازگشایی و شرایط تازه ای را به وجود می آورد. در مُعادله ای که رهبران رژیم ولایت فقیه روز گذشته ایجاد کردند، مسیر حل مُسالمت آمیز بُحران به یاری ابزارهای دیپلُماتیک هر چه بیشتر به دوردستها رانده شده و دستیابی به آن سخت تر و پیچیده تر گردیده است.

حاکمان ج.ا با این گام نابخردانه، کشور و مردُم ایران را دوباره به نُقطه ای پرتاب کرده اند که تا پیش از توافُق هسته ای وین در چهار سال پیش بدانجا کشانده بودند. آنها در یک فرآیند مُخرب و ضد میهن و مردُم، جامعه را به دامان یک بُحران ویرانگر بین المللی افکندند و تنها پس از هدر دادن آخرین سکه ذخایر کشور به پای پروژه اتُمی و رساندن کارد به اُستخوان مردُم، حاضر به عقب نشینی از آن شدند.

با این حال بازگشت به عقب به مفهوم از سر گیری بازی با سناریوی پیشین نیست. در فاصله ای که رژیم مُلاها موریانه وار فعالانه مشغول تُهی کردن مضمون توافُق با طرفهای خارجی اش بود، مُعادلات بین المللی نیز دگرگون گردیده اند. در آمریکا دولت دیگری فرمان می راند که در برابر سیاستهای شریرانه مُلاها رویکرد سختگیرانه تری را پیش گرفته است. همچنین، تعادُل مُوازنه در جهان غرب به سود سنگین تر شدن کفه آمریکا تغییر یافته. این امر در باره بُحران ج.ا خود را در شکل کمرنگ شدن نقش اُروپا و کاهش لمس پذیر توان آن در جهت دهی به مسیر برخورد با شریک تجاری اش نمایان می سازد.

نتیجه مادی شرایط جدید برای حاکمان کشور، افزایش هزینه راهکارهای تنش برانگیز و ستیزه جویانه است، گُذشته از آن که آنها چه هدفی را از طرح آن پی می گیرند و کُدام فرجام را انتظار می کشند. این قاعده به ویژه باجگیری اتُمی را دربرمی گیرد؛ راهکاری که رژیم ولایت فقیه از اعلام افزایش سطح غنی سازی آشکارا در پی آن است. “نظام” تلاش می کند با ایجاد چالش امنیتی برای آمریکا و اُروپا، بروکسل را به فشار به واشنگتُن برانگیزد و برای آن محمل ایجاد کند و همزمان در نظر به ابعاد تهدید برای مُتحدان منطقه ای آمریکا، کاخ سفید را وادار به دادن تخفیفهایی در محورهای مورد اختلاف سازد.

حاکمان ایران می پندارند با حرکت ماجراجویانه خود، طرفهای خارجی شان را در برابر دو گزینه جنگ یا توافُق فاسد می گذارند و از آنجا که براساس مُحاسبات “آقا” و همدستانش آقای ترامپ نمی تواند و اُروپا نمی خواهد بجنگد، بنابراین در نُقطه مُعینی از تنش، میز انتظارات اندک و امتیازات دندانگیر برای آنها چیده خواهد شد

رژیم ج.ا اما با بازی با این مُهره، در حقیقت یکبار بیشتر برای اتهام گنجاندن جنگ افزار هسته ای در دُکترین سیاسی – نظامی خود سند تازه ای ارایه کرده است. “نظام” گُزینه اتُمی را از آستین بیرون آورده و آن را ابزار حل و فصل بُحران مناسبات خارجی خود قرار داده. روشن تر از این نمی توان جایگاه بُمب اتُم در استراتژی و تاکتیک را مورد تاکید قرار داد.

اگرچه دستگاه حاکم به خیال خود با حرکت پلکانی و اولتیاتومهای مرحله ای، ریسک این سیاست را مُحاسبه شده می پندارد، با این حال به سختی می توان پنداشت که طرفهای خارجی آن بازی شمشیر داموکلس اتُمی را تا به نُقطه مورد نظر مُلاها بازی کنند.