سن قربانیان آزار جنسی در محل کار در ایران

سن قربانیان آزار جنسی در محل کار؛ زیر ۲۷ سال

قربانیان آزار جنسی در محل کار، عمدتا زنان جوان و تحت سلطه‌ای هستند که از سوی روسا و مردان دارای قدرت و منزلت بالاتر مورد آزار جنسی واقع می شوند. آنان عمدتاً در بخش های خصوصی فاقد نظارت و کنترل مورد آزار واقع شده اند.

خشونت و آزارهای جنسی موجب بازدارندگی زنان می شود، به طوری که تحرک اجتماعی آنها را در مکان های عمومی به شدت محدود می‌کند. چراکه آزار جنسی در این مکان‌ها رایج‌تر است، به طوریکه تهدید دائم اینگونه جرایم در محیط های کاری واقعیت متفاوت اجتماعی و مکانی را برای زنان ایجاد کرده است.زنان برابر وقایعی چون آزارهای جنسی بسیار آسیب پذیرند، زیرا نتیجه چنین رفتارهایی و مواجهه با آنها، به هیچ شکل برای‌شان پیش بینی پذیر نیست. در واقع سکوت زنان برابر آزارهای جنسی، به دلیل شرم، ترس از سرزنش و عدم حمایت نهادهای اجتماعی است.بررسی اخیر در سطح جهان نشان داده 51 درصد زنان که در استخدام هستند، قربانی توجه مردانند که شامل سوءاستفاده‌های جسمی و متلک گویی های لفظی و غیره نسبت به زنان است.در این راستا با امیرمحمود حریرچی، جامعه شناس و رفتارشناس اجتماعی، به گفت و گو نشستیم که در ادامه می خوانید:

حیا و ترس دو عامل پیشروی مردان در آزار فیزیکی
حریرچی با بیان اینکه بیشترین آزارهایی که زنان گزارش کرده‌اند آزارهای کلامی است، گفت: اگرچه آزارهای فیزیکی در محیط کار وجود دارد اما گزارش آن کمتر از انواع دیگر است.وی ادامه داد: به نظر می‌رسد در مواردی نیز پیشروی های بیشتری وجود داشته باشد، اما زنان به دلیل حیا، ترس از سرزنش شدن و سایر هزینه های احتمالی تمایلی به سخن گفتن در این باره ندارند.این جامعه‌شناس تصریح کرد: این درحالی است که عده ای از زنان تجربه آزارهای دیگری از سوی مجرم تحت عناوین گوناگونی چون دعوت به خانه، صیغه کردن، دوست شدن و درخواست صریح رابطه را داشته اند.

اکثر آزارهای جنسی در سنین زیر 27 سال اتفاق افتاده است
حریرچی با اشاره به اینکه بارزترین ویژگی مشترک این زنان که آنها را برابر آزارهای جنسی آسیب پذیر ساخته، جوان بودن آنهاست، ادامه داد: بر اساس آمارها اکثر آزارهای جنسی در سنین زیر 27 سال اتفاق افتاده و با افزایش سن از میزان آزار جنسی کاسته شده است زیرا زنان جوان به دلیل حمایت کمتر و آگاهی کمتر از آزارهای جنسی بیشتر در معرض آسیب قرار دارند و به دلیل عدم شناخت و آشنایی با روش های مقابله میزان آزارهای جنسی در میان آنها بیشتر است.وی گفت: اکثر قربانیان برابر آزار جنسی نه تنها لب به سخن نمی گشایند، بلکه شیوۀ اجتناب یا انکار را در پیش می گیرند زیرا زنانی که از آزارهای جنسی به شدت رنج می‌برند، به دلیل ترس از تحقیر یا اخراج شدن از شغل‌شان سکوت را انتخاب می کنند.

مقصرانگاری زنان و سرزنش، دو عامل مهم در مخفی ماندن جرم
این جامعه شناس شناسایی چنین جرایمی را به این دلیل که کمتر گزارش، کشف یا علنی می شوند، دشوار عنوان کرد و توضیح داد: مخفی ماندن این جرایم عمدتاً ازآن جهت است که نگرش غالب جامعه مقصرانگاری زنان و سرزنش آنها به هنگام وقوع آزار جنسی است.حریرچی عنوان کرد: چنین جرایمی پیامدهای زیان بار بسیاری همچون ازدست دادن شغل و درآمد ناشی از کار، احساس گناه، ترس و بی آبرویی دارد که زمینه محدودسازی زنان را در جامعه فراهم می سازد.وی افزود: علاوه بر این، اختلال در رفتارهای اجتماعی و ترس از محیط های عمومی به شدت در این زنان درونی خواهد شد و نتیجه آن ایجاد احساس بدبینی زنان نسبت به جنس مذکر است. یعنی وجود چنین آسیب‌هایی می تواند ترسیم کنندە چهره نامطلوبی از مردان خصوصاً افراد ناشناس برای زنان باشد.

آزار جنسی در محیط کار؛ جرمی خاموش
حریرچی با بیان اینکه آزار جنسی به عنوان جرمی خاموش، می تواند زمینه ساز کجروی های دیگری شود که هرکدام از آنها تهدیدی بر امنیت اجتماعی خواهد بود، گفت: ازآنجاکه امروزه زنان با پذیرش نقش‌ها و مسئولیت‌های متفاوت در جامعه، در تمامی عرصه های سیاسی، اجتماعی و نظامی، حضوری فعال و همه جانبه دارند، نیاز به پلیس زن جهت ایجاد آرامش، اطمینان، اعتماد، نظم و بالاخره امنیت همه جانبه در جامعه بانوان احساس می شود.این جامعه شناس عنوان کرد: ازجمله مأموریت هایی که پلیس زن می تواند در تأمین امنیت عمومی جامعه داشته باشد، نظارت بر محیط‌های کاری زنان و پیگیری مشکالت و مسائل آنان است. از آنجاکه آزار جنسی همیشه ازسوی قربانیان پوشیده شده، به نظر می رسد زنان تمایل داشته باشند که آزار جنسی را با کسانی که شبیه و همجنس خودشان هستند درمیان بگذارند.

اصلاح روندهای قانونی شکایت از خاطیان و حمایت از زنان
وی در پایان خاطرنشان کرد: اصلاح روندهای قانونی شکایت از خاطیان و حمایت از زنانی که به دلیل اظهار شکایت از آزار جنسی کارشان را از دست می دهند، گام مهمی در ایجاد امنیت شغلی و روانی زنان است. زیرا در غیراینصورت، مجرمان با اعتماد کامل از نبود شواهد و مدارک علیه جرم‌شان، به رفتارهای تجاوزگرایانه خود ادامه خواهند داد و زنان فاقد قدرت و تحت سلطه نیز روزبه روز در محیط کار با تهدیدات جدی تر و آسیب های بیشتری مواجه خواهند شد.