رژیم ایران اجرای کامل برجام را منوط به دریافت ۱۵ میلیارد دلار از اروپا کرد
به گفته عباس عراقچی از نظر جمهوری اسلامی بازگشت به اجرای کامل تعهدات برجامی منوط به دریافت ۱۵ میلیارد دلار در یک دوره چهار ماهه است.
معاون سیاسی وزیر خارجه رژیم ایران روز چهارشنبه به خبرگزاری ایسنا گفته که بر پایه مذاکرات تلفتی میان مکرون و روحانی و گفتوگوهای دوجانبه، کشورهای اروپایی یا باید از ما نفت بخرند یا معادل بهای فروش نفت یک خط اعتباری در اختیار جمهوری اسلامی قرار دهند.
این در حالیست که فرانسه می گوید: گفتگو با رژیم ایران درباره خط اعتباری، به تصمیم رئیس جمهور آمریکا بستگی دارد.
عراقچی در این باره به ایسنا گفت: از نظر جمهوری اسلامی صورت مسئله کاملا روشن است. اینکه اروپاییها نفت ایران را میخرند، یا پیش خرید میکنند، یا خط اعتباری میدهند، خودشان میدانند و آمریکا. از نظر ما بازگشت به اجرای کامل برجام منوط به دریافت ۱۵ میلیارد دلار برای یک دوره چهار ماهه است و در غیر این صورت روند کاهش تعهدات برجامی ادامه خواهد یافت.
در همین حال شبکه تلویزیونی “پرستیوی” وابسته به صداوسیما و نزدیک به دلواپسان حکومتی روز چهارشنبه گزارش داد که جمهوری اسلامی پیشنهاد اعطای وام ۱۵ میلیارد دلاری کشورهای اروپایی برای حفاظت از اقتصاد کشور در مقابل تحریمهای آمریکا را رد کرده است.
دادن پول به ملاها نیازمند موافقت ترامپ
وزیر امور خارجۀ فرانسه، روز سه شنبه سوم سپتامبر گفت که در مذاکرات میان کشورهای اروپایی و رژیم ایران برای نجات برجام هنوز باید مشکلات بسیاری را حل کرد.
به گزارش رادیو فرانسه، این مقام فرانسوی که این سخنان را در یک کنفرانس مطبوعاتی و یک روز پس از مذاکرات با فرستادگان رژیم ایران در پاریس ایراد می کرد، گفت که تلاش ها برای نجات برجام هنوز شکننده و ناپایدار هستند.
ژان ایو لودریان گفته است که قرار شده یک خط اعتباری در ازای نفت به رژیم ایران اعطا شود و اعطای آن نیازمند موافقت رئیس جمهوری آمریکا است.
این در حالیست که کیهان خامنهای نوشته: هدف فرانسه؛ عقبنشینی (نظام) بدون کاهش تحریمهای آمریکاست.
این روزنامه حکومتی با تیتر درشت «فریب فرانسه را نخورید، اگر تعهد داشت زیر برجام نمیزد»، مینویسد: دستگاه دیپلماسی در حالی به وعده تزریق ۱۵میلیاردی به اینستکس دل خوش کرده که فرانسه نهتنها به هیچیک از تعهدات برجامی خود عمل نکرده بلکه نشان داده در هماهنگی کامل با آمریکا بهسر میبرد و جز فریب سودایی در سر ندارد.
در همین حال ظریف امروز درباره اجرای گام سوم کاهش تعهدات برجامی جمهوری اسلامی گفت: اگر اروپاییها تا پنجشنبه اقدامی نکنند گام سوم را برخواهیم داشت.
یک تحلیلگر امور بین الملل در تهران در این باره هشدار داد و گفت: ..ترس ما از این است که اگر گام سوم را عملی کنیم، وضعیت ما بسیار خطرناک و کار ما نیز بسیار سخت خواهد شد. اگر در گام سوم، پا را فراتر از غنیسازی بیش از ۲۰درصد بگذاریم، برای کشور عواقب خطرناکی در بر خواهد داشت. اینکار اول اروپا را از ما دور خواهد کرد و سپس پرونده ما به شورای امنیت میرود و به زیر فصل ۷ خواهیم رفت…
باد ابتکار آقای مکرون یکروزه خالی شد
منصور امان: روشن نیست هنگامی که آقای مکرون از “آماده بودن شرایط برای دیدار ترامپ و روحانی در چند هفته آینده” خبر می داد، به راستی از چه چیز سُخن می گفت؟ آیا آقای ظریف تضمینهایی با خود به همراه آورده بود یا اینکه آقای روحانی در گُفتُگوی تلفُنی به او این اطمینان را داد؟ در هر حال، فقط یک روز پس اعلام این تحوُل، رژیم مُلاها هر وعده ای که به او داده را زیر پا نهاده و شیپور عقبگرد را نواخته است.
آقای روحانی اکنون برای دیدار و مُذاکره با رییس جمهور آمریکا شرط محال گذاشته و خواهان برچیده شدن تحریمها و بازگشت این کشور به “برجام” شده است. یک روز پیش تر از آن و در هنگامی که نشست “جی ۷” در حال برگُزاری بود، رییس جمهور مُلاها با لحن دیگری سُخن می گفت و از آمادگی برای “مُلاقات با هر کسی” دم می زد.
از پس او، وزیر خارجه اش نیز روی همین خط به میدان آمده و تاکید کرده “دیدار بین روحانی و ترامپ قابل تصوُر نیست” و مدعی شده که این نُکته را به طرفهای گُفتُگویش در “بیاریتز” هم گفته است.
آقایان روحانی و ظریف زیاد نگران چهره و اعتبار بین المللی خود نیستند و لُزومی نمی بینند گفته ها و رفتارشان را با در نظر گرفتن آنچه که ندارند، هماهنگ کنند. از این رو، ناهمگونی میان گفته های دیروز و ادعاهای روز بعد آنها امر دور از انتظاری نیست. با این حال چنین می نماید که آقای مکرون هم تا اندازه غیر قابل خوردن، نمک و فلفل خود را به مساله افزوده است.
چه، ابتکار رییس جمهور فرانسه، در اصل یک مُعامله در چارچوب “برجام” بین طرفهای اُروپایی و رژیم مُلاها را در برمی گیرد که شامل ایجاد یک خط اعتباری ۱۵ میلیارد دُلاری در ازای اعلام آمادگی حاکمان ایران برای گُفتُگو پیرامون فعالیتهای منطقه ای و مُدت زمان پایش و نظارت بین المللی بر برنامه هسته ای می شود.
نُکته مُهم در تحولات روزهای گذشته آن است که رویکرد شُرکای اُروپایی مُلاها به “برجام” نه تنها به موضع آمریکا نزدیکتر شده، بلکه چهره مُشخص تری نیز به خود گرفته است. پیش از این آنها پیمان هسته ای را مُنفرد از مسایل منطقه ای و موشکی ارزش گذاری می کردند. طرح امروز اُروپا دستکم یک کانون درگیری دیگر با رژیم مُلاها را بدان افزوده و مُذاکره در مورد کانون دُوُم را در چشم انداز گذاشته است.
آمریکا فقط هنگامی می تواند وارد این بازی شود که ابتکار پاریس میوه داده باشد و اُفق توافُق بر سر مسایل مورد اختلاف در چشم انداز نزدیک پدیدار شده باشد. در مرحله فعلی همه آنچه که روی میز است، وعده نقد اُروپا به قول نسیه مُلاها است.