جنایت تازه همدستان سپاه در افغانستان+عکس


همزمان با برگزاری مذاکرات طولانی مدت صلح در افغانستان، سرپرست دفتر ولایتی کمیسیون مستقل حقوق بشر این کشور توسط طالبان ربوده و سر بریده شد.

به گزارش اسپوتنیک به نقل از العالم، «عبدالصمد امیری» سرپرست دفتر ولایتی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان که روز پنجشنبه هفته گذشته، از شهر کابل افغانستان به سمت ولایت «غور» در حال حرکت بود، در میدان وردک توسط طالبان از خودرو پیاده و توسط اعضای همین گروه سر بریده شد.

​به گفته مقامات افغان، جسد عبدالصمد امیری به کابل منتقل و به خانواده اش تحویل داده شد؛ تمام اعضای این کمیسیون در شوک و ناراحتی عمیق به سر می برند و مسئولین در حال تحقیق و بررسی جزئیات این آدم ربایی و قتل هستند.

طالبان بلافاصله در مورد قتل امیری که به گفته سازمان عفو بین الملل نوعی “جنایت جنگی” است، اظهار نظر نکرده است.

به گفته «سمیرا حمیدی» محقق آسیای جنوبی در سازمان دیده بان حقوق بشر مستقر در لندن، با اینکه طالبان ادعا می کند به دنبال صلح است اما همچنان به کشتار وحشیانه مردم و افراد بی گناه ادامه می دهد؛ امیری زندگی خود را وقف ایستادگی برای احقاق حقوق دیگران کرد.

این فاجعه، خطرات جدی که مدافعان و فعالان حقوق بشر با آن رو به رو هستند را تاکید می کند و از بی دفاع بودن آنها حکایت دارد.

وقوع این قتل دو هفته پس از هشدار سازمان عفو بین الملل در مورد “تشدید حملات” علیه گروه های حقوق بشری، از سوی مقامات و گروه های مسلح، انجام شد.

تاکنون ۹ دور از مذاکرات طالبان و آمریکا درباره صلح افغانستان برگزار شده است؛ مذاکرات صلحی که چندین ماه به درازا کشیده است اما کوچکترین نشانه ای از صلح را در این کشور به ارمغان نیاورده است.

بازی خطرناک جمهوری اسلامی با کارت طالبان

مجتبی واحدی در یادداشت خود برای دویچه وله می‌نویسد: به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی با احساس رضایت از دستاوردهای داخلی ناشی از “النصر بالرعب”، در اندیشه بهره‌برداری خارجی از همین راهبرد است.

وی می نویسد: حامیان نظریه “النصر بالرعب”، “رسیدن به پیروزی از راه ایجاد وحشت” را مستند به برخی آیات قرآن از جمله آیه دوازده سوره انفال می‌دانند که اشاره به انداختن وحشت در دل‌های کافران از سوی خداوند دارد.

نهادهای حکومتی در جمهوری اسلامی حداقل دو بار، به صورت علنی از راهبرد “النصر بالرعب” علیه مخالفان استفاده کرده‌اند: اعدام‌های مخوف تابستان شصت وهفت و قتل‌های زنجیره‌ای سال هفتاد و هفت.

در مورد سیاست “پیروزی از راه وحشت آفرینی” ده‌ها نمونه در دوره‌های گوناگون پس از انقلاب قابل ارائه است. شاید بتوان صدور دستور ” آتش به اختیار” از سوی رهبر جمهوری اسلامی را جدی‌ترین و جدیدترین کاربرد این راهبرد در عرصه داخلی دانست.

اما به نظر می‌رسد نظام جمهوری اسلامی با احساس رضایت از دستاوردهای داخلی ناشی از “النصر بالرعب”، در اندیشه بهره‌برداری خارجی از همین راهبرد است.

به همین دلیل، شاید بتوان نزدیکی جمهوری اسلامی به طالبان، و به‌ویژه سخنان مداخله‌جویانه محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در خصوص لزوم حضور طالبان در دولت آینده اففانستان را در همین راستا ارزیابی کرد.

جمهوری اسلامی پیش از این نیز مراوداتی با طالبان داشته و برخی از اعضای آن گروه سال‌ها در ایران بوده‌اند؛ اگرچه سران جمهوری اسلامی هیچ‌گاه تا این حد به صورت علنی به مذاکرات خود با طالبان و حمایت از آن گروه نبالیده بودند.