به گزارش دنیای اقتصاد، مجموعه تفریحی دریاچه چیتگر که به لحاظ قرارگیری یک پهنه آبی-پارکی در جوار یکدیگر، بزرگترین مجموعه تفریحی پایتخت محسوب میشود، به دلیل وجود ۱۵ نوع انحراف و نقص مربوط به ساخت و مدیریت بهرهبرداری دریاچه، به یک دردسر بزرگ برای گردشگران این مجموعه تبدیل شده است.
اگرچه در محدوده شهر تهران، فضاهای تفریحیپارکی بزرگتر از این مجموعه نیز وجود دارند اما این استفاده دو نوع تفریح همزمان در دریاچه و پارک چیتگر از یک ویژگی منحصربهفرد برخوردار است. از اینرو بزرگترین پهنه آبی-پارکی پایتخت است که به شرط مدیریت و بهرهبرداری صحیح از آن میتواند یک ظرفیت تفریحی فراشهری نیز باشد.
اما تحقیقات میدانی و بررسیهای انجام شده از سوی علی سلیمانی، کارشناس شهری حاکی از آن است که مجموعهای از انحرافات و نواقص مربوط به ساخت و بهرهبرداری دریاچه چیتگر سبب شده که تهرانیها برای گذران اوقات فراغت در این مجموعه به جای تفریح، تنبیه شوند بهطوریکه سختی و دردسر گردشگران در مراجعه به این مجموعه موجب میشود که برای بخش زیادی از شهروندان، اولین تجربه حضور در این مجموعه به آخرین تجربه آنها تبدیل شود. به این معناکه تعداد افرادی که به شکل پایدار این پهنه آبی-پارکی را برای تفریح درون محدوده شهری انتخاب میکنند، بسیار پایینتر از سایر نقاط تفریحی است.
پهنه آبی دریاچه چیتگر به همراه اراضی پیرامونی آن مساحتی در حدود ۲۵۰ هکتار دارد که به همراه مساحت پارک چیتگر، یک عرصه بیش از هزار هکتاری از مساحت شهر تهران را دربرمیگیرد. این مجموعه دومنظوره (دارای تفریحهای آبی-پارکی) بزرگترین فضای شهری برای تفریح و گذران اوقات فراغت در غرب پایتخت است که در ابتدا بنا بود علاوه بر تامین نیاز تفریحی ساکنان غرب شهر تهران، کارکرد شهری و فراشهری نیز پیدا کند.
اما هماکنون مشکلات گردشگران در پهنه چیتگر موجب شده تا طیف مراجعه کنندگان به این مقصد بهشدت کاهش پیدا کند.جالب آنکه کسانی که برای گذران اوقات فراغت به غرب پایتخت سفر میکنند بهجای گذران اوقات در اطراف دریاچه، به سراغ مالها و مجتمعهای تجاری اطراف دریاچه میروند. مجموع بررسیهای انجام شده نشان میدهد: چالشها و مشکلات فعلی دریاچه به یک نیروی «گردشگرگریز» تبدیل شده است. این نیروها به دو دسته کلی شامل مشکلات زیستمحیطی و شهرسازی- اجتماعی قابل دستهبندی هستند. مهمترین مشکلات زیستمحیطی پهنه آبیپارکی دریاچه، موضوعاتی همچون راکد ماندن آب دریاچه، تبخیر گسترده آب و بوی نامطبوع قابل استشمام در اطراف دریاچه است. اما مهمتر از این عوامل، نیروهای گردشگرگریز شهرسازی-اجتماعی هستند که به ۱۵ عامل تقسیم میشوند که تحتتاثیر انحرافات شکل گرفته در حوزه عمرانی و بهرهبرداری دریاچه بهوجود آمدهاند.
اولین عامل که بهنظر میرسد در نوع مدیریت و بهرهبرداری از دریاچه ریشه دارد،آن است که این مجموعه بهعنوان بزرگترین پهنه تفریحی دومنظوره پایتخت برای استفاده عموم شهروندان، به یک فضای اختصاصی برای بهرهبرداری دو گروه خاص تبدیل شده است. گروه نخست، صاحبان واحدهای تجاری مجاور دریاچه و گروه دوم ساکنان برجهای مسکونی اطراف دریاچه هستند. به این صورت که گروه اول از نیروی کششی اولیه دریاچه برای جذب گردشگر به نفع خود بهرهبرداری میکنند و گروه دیگر نیز دید و منظر عمومی دریاچه را به نمای بکر اختصاصی محل سکونت خود در مقابل مخدوش کردن دید عمومی دریاچه، تبدیل کردهاند. بررسیها نشان میدهد هماکنون بیش از ۵۰ برج اداری-تجاری، سواحل شمالغرب تا شمالشرق دریاچه را احاطه کرداند.
دومین عامل، «واگرا بودن محیط در پهنه تفریحی چیتگر» است. مطابق با نظر کارشناسان اولین ویژگی یک فضای تفریحی- سرگرمی، همگرایی محیطی و اجتماعی آن است. به اینمعناکه همزمان با حضور گردشگران در این محیط، یک نقطه اتصال اجتماعی برای همصحبتی و همنشینی وجود داشته باشد. این نقاط اتصال شامل امکانات رفاهی-خدماتی همچون مبلمان شهری و فضای تفریحی-ورزشی و حتی احداث سرویسهای بهداشتی است. اگرچه در این پهنه تفریحی، هر کدام از این امکانات به یک نوعی پیشبینی شده است اما کمیت و کیفیت آنها، بود و نبود آنها را برای همگرایی اجتماعی زیرسوال برده است. به تعبیر دیگر، پهنه ساحلی دریاچه چیتگر، بیش از آنکه قابلیت اجتماع خانوادهها را داشته باشد به محل عبور و مرور سریع شهروندان و مراجعه به مراکز تجاری مجاور آن تبدیل شده است. این در حالی است که تحقیقات انجام شده از سوی علی سلیمانی، کارشناس شهری نشان میدهد پایتختنشینان بهشدت علاقهمند به تکرار تجربه مراجعه به پهنه چیتگر هستند و نیاز به تفریح و گذران اوقات فراغت به شدت در شهروندان تهرانی افزایش پیدا کرده اما شرایط برای بالفعل کردن آن وجود ندارد.
نبود پارکینگهای متناسب با نیاز شهروندان نیز سومین اشکال جدی در طراحی این مجموعه است؛ به نحوی که در ساعات پر ترافیک مجموعه یافتن و رفع مشکل پارکینگ با دشواریهای بسیاری همراه است. این مشکل سبب شده است که کل خیابانهای شهرکهای اطراف این مجموعه بدل به پارکینگ عمومی شده و مشکلات متعددی را هم برای ساکنان این محلات و هم برای گردشگران مجموعه فراهم کند. بسیاری از مردم به دلیل همین مشکل عطای استفاده از دریاچه را به لقایش بخشیده و حاضر نیستند زمان و نیروی خود را ساعتها در صف رسیدن به محل پارکی مطمئن هدر دهند. ایراد دیگر، گرفتاری در تردد برای شهروندان مراجعهکننده به این مجموعه است. طبق اظهارات عموم مراجعه کنندگان به این منطقه، در مسیر رسیدن به غربی ترین نقطه پایتخت بهطور معمول ترافیک سرسام آوری وجود دارد که دردسر گذران اوقات فراغت در این مجموعه را دوچندان میکند. چالش پنجم، بوی نامطبوع مربوط به کامل نبودن سیستمهای تصفیه و طبخ غذا در رستورانهای اطراف دریاچه است. مخدوش شدن دید و منظر دریاچه یکی دیگر از اشکالات احداث اراضی اطراف دریاچه شمرده میشود.
اشکال هفتم نیز مربوط به قطع ارتباط ارگانیک بین دو جزء اصلی پارک و دریاچه میشود. سلیمانی معتقد است: هیچ مسیر ترددی میان این دو مجموعه وجود ندارد و به هیچ عنوان نمیتوان به جز موضوع چشم انداز از امکانات این مجموعهها همراه یکدیگر استفاده کرد. اگر شما داخل بوستان چیتگر باشید باید با دشواری بسیار و از مسیرهای دیگر شهر خود را به این مجموعه برسانید و اگر بخواهید از هر دوی این مجموعهها با یکدیگر استفاده کنید این امکان برای شما بسیار دشوار و غیر ممکن است.
در عین حال بررسیها نشان میدهد احداث دریاچه به گونهای انجام شده که ترکیب متقارن پارک و دریاچه به یک ترکیب متضاد تبدیل شده است. این کارشناس شهری در اینباره میگوید: با نگاهی به طبیعت از طبیعت میآموزیم که چگونه باید فضای میان جنگل و دریاچهها را بایکدیگر ترکیب کنیم. حال جالب آنکه به لحاظ زیست محیطی نه تنها این مجموعهها ترکیبی متقارن نیستند، بلکه ترکیبی متضاد را با یکدیگر ساختهاند به نحوی که برخی عدم امکان آبیاری متناسب و خشک شدن بوستان چیتگر را بی ارتباط به استفاده دریاچه از حقابه بوستان نمیدانند. این موضوع مهم، موجبات ایجاد تضاد را میان دریاچه و بوستان چیتگر ایجاد کرده است. همچنین یکی از مهم ترین عوامل بروز مشکلات تفریحی در این مجموعه آن است که مدیریت شهری در دریاچه چیتگر صورت مساله را کاملا وارونه تعریف کرده به این معنی که شکل موجود مدیریت، نگهداری و بهرهبرداری از آن نشان میدهد: این دریاچه بیش از آنکه در خدمت شهروندان باشد؛ فضایی برای تامین مالی شهرداری شده است.
اگرچه شهرداری در ابتدای احداث این پروژه، به بهانه نبود سرمایه گذار بزرگ فرآیند ساخت و احداث آن را از محل بودجه شهر تقبل کرده اما خطای بزرگ در این مجموعه، واگذاری مدیریت و بهرهبرداری آن به یک بهرهبردار کاملا غیرحرفهای و بیانگیزه است. گفته میشود قیمت تمام شده احداث دریاچه به قیمت سال ۹۱، شامل هزینه عمرانی ساخت و تملک زمینها، حدود هزار میلیارد تومان برآورد شده است و اگر پس از تکمیل مراحل احداث، بهرهبرداری مجموعه به بخش خصوصی که تخصص و انگیزه لازم برای افزایش کیفیت خدمات را داشت واگذار میشد به مراتب عایدی بیشتری نصیب شهر و شهروندان میشد، اما در حال حاضر مدیریت بهرهبرداری دریاچه، به سرویس دهی حداقلی برای تامین مالی بسنده کرده است.
انحراف دهم، خطر نابودی پارک چیتگر است. آنطور که کارشناسان شهری عنوان میکنند طی ۵ سال اخیر آبیاری پارک چیتگر به شکل صحیحی انجام نشده و گویا بخشی از منابع آبی که ظاهرا باید به درختان اختصاص پیدا میکرد به تامین آب دریاچه تعلق گرفته است. طبق اعلام مدیران شهری هزینه تامین آب دریاچه سالانه رقمی در حدود ۵/ ۱ میلیارد تومان برآورد میشود. در عین حال، یکی دیگر از تبعات حضور بهرهبردار غیرحرفهای در دریاچه، تعلیق، تعطیلی و کند پیش رفتن پروژههای تفریحی دریاچه است. تکمیل مسیر دوچرخه سواری، آبنما، فضای سبز اطراف دریاچه و کیفیت و تجهیزات آبی داخل دریاچه از جمله پروژههایی است که طی سالهای گذشته از بهرهبرداری نیمه تمام باقی ماندهاند.
احداث ساختمانهای بدون پروانه در اطراف دریاچه که با ضوابط ساختوساز پیشبینی شده در اطراف دریاچه مغایرت دارد و اضافه سازی مالها در نقاطی که طبق ضوابط اجازه ساخت مراکز تجاری وجود نداشته نیز دو ایراد دیگر در بهرهبرداری از این پهنه تفریحی است. آنطور که اعلام شده مطابق با پیش بینیها بنا بوده اراضی پیرامونی دریاچه به ساخت مجموعهای از کاربریهای خدماتی و تفریحی اختصاص یابد، اما در اجرا فقط ساخت مراکز تجاری دنبال شده است. بینظمی در استفاده عمومی افراد مراجعه کننده به دلیل نبود قوانین مشخص در مدیریت مجموعه و نهایتا عدم تامین ایمنی کامل و مطلوب در پهنه آبی دو اشکال دیگر است که شرایط مراجعه برای گردشگران را به این پهنه دشوار کرده است.