جنبش اعتراضها در لبنان امروز -چهارشنبه- برای هفتمین روز متوالی ادامه پیدا کرد.
به گزارش ایلنا به نقل از روسیا الیوم، دامنه اعتراضها در لبنان امروز -چهارشنبه- وارد هفتمین روز خود شد و امور این کشور در حال حاضر به دنبال اقدام معترضان برای مسدود کردن مسیرهای اصلی تا حدی فلج شده است.
معترضان از همان ساعات اولیه صبح در میدان «ریاض الصلح» در مرکز بیروت تجمع کرده تا آغاز روز جدیدی از انقلاب خود و مخالفت کامل با سند اصلاحی دولت را اعلام کنند.
معترضان همچنان اصرار به بستن مسیرهای منتهی به پایتخت را دارند و نیروهای امنیتی تلاش میکنند با گفتوگو با آنها حتی اگر به صورت جزئی در ساعات عصر این مسیرها را باز کنند.
معترضان همچنین مسیرهای منتهی به بیروت از سمت جنوب لبنان را بسته و تلاش میکنند دامنه اعتراضها فقط به پایتخت محدود نشود و سراسر کشور را فرا گیرد.
حزب الله مسبب بدبختی و مشکلات لبنان است
مردم ناراضی لبنان از جمله شیعیان این کشور در تظاهرات خیابانی خود حزب الله و رهبر آن حسن نصرالله را آماج شعارهای انتقادی خود قرار می دهند و این حزب و رهبر آن را از مسببان فقر و فساد فزاینده در کشورشان می دانند. اکنون دامنۀ اعتراض های خیابانی به مناطق شیعه نشین و تحت کنترل حزب الله سرایت کرده است.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی به همین مناسبت نوشته است که برای نمونه در شهر شیعه نشین “نباتیه” در جنوب لبنان طرفداران سنتی حزب الله نیز به صفوف تظاهرکنندگان معترض پیوسته اند. در بیروت تظاهرکنندگان در شعارهایشان صریحاً حسن نصرالله را یکی از عوامل فساد و تباهی در لبنان معرفی می کنند.
تظاهرات اعتراضی در تقریباً تمام شهرهایی که سنتاً تحت کنترل حزب الله و متحد آن حزب شیعه امل بوده جریان داشته است. شبکۀ تلویزیونی “المیدان”، وابسته به حزب الله لبنان، در یکی از گزارش های خود اظهارات یکی از تظاهرکنندگان شیعه لبنانی را پخش کرد که صریحاً از حسن نصرالله خواست به جای مشارکت در جنگ سوریه و یا ضدیت با اسرائیل به فکر مردم لبنان باشد.
در واکنش به این اعتراض ها، حسن نصرالله در سخنرانی تلویزیونی گفت : “می توانید لعنتم کنید، برایم مهم نیست.”
به گزارش رادیو فرانسه، در این حال، انتقادها علیه نبیه بری رهبر حزب امل که از سوی مردم ناراضی لبنان “دزد” خوانده می شود به مراتب شدیدتر است.
به گفتۀ تحلیلگران اعتراض علیه حزب الله و رهبر آن نشانۀ دو چیز است : اولاً تابوی حزب الله و حسن نصرالله شکسته است و ثانیاً در مقابل فقر فزایندۀ لبنان، کاسۀ صبر شیعیان این کشور نیز لبریز شده است.
اعتراض های عراق و لبنان مانور اربعین را به شکست کشاند
منصور امان: کارناوال اسلام سیاسی که آن را “راهپیمایی اربعین” می نامد، با خیزشهای مردُم عراق آغاز و با قیام مردُم لُبنان به پایان رسید. در دو کانون اصلی قُدرت سازی و نُفوذ منطقه ای رژیم ولایت فقیه، جبهه گیری توده ای علیه آن و آثار مُخرب اش بر سیاست، اقتصاد و جامعه، خالی بودن پُشت این صحنه سازی “میلیونی” را به نمایش گذاشت.
هرگاه هدفها و انتظارات حاکمان ج.ا از راه اندازی این کمپین تبلیغاتی پُرخرج در نظر آورده شود، در این صورت می توان شدت ضربه ای که دستگاه سیاسی – ایدیولوژیک آنها از اعتراضهای توده ای در دو قمر میدان جاذبه اش خورده را نیز تخمین زد.
رژیم مُلاها “راهپیمایی اربعین” را یک نمایش قُدرت منطقه ای، میدانی برای جذب و گُسترش نُفوذ ایدیولوژیک بر جمعیت شیعه در خاورمیانه و صحنه به تماشا گذاشتن آن برای “دُشمنان” اش می داند. در یک قالب ساده تر، این کمپین وظیفه دارد ادعای هژمونی ولی فقیه ج.ا بر پیروان مذهب شیعه را اثبات کند و توان دستکاری ذهنی و به حرکت درآوردن آنها در بسترهایی که مایل است را به رُخ بکشد.
از این زاویه، نمایش مذهبی مزبور یکی از ابزارهای نُفوذ اسلام سیاسی در کنار ابزارهای نظامی – تروریستی است که به وسیله برانگیختن باورها، احساسات و خُرافات مذهبی در خدمت مُستقیم سیاست دخالتگری، فرقه گرایی و سُلطه طلبی آن قرار می گیرد. یک تعریف دقیق از رابطه بین مذهب و پروژه اسلام سیاسی را مُعترضان هوشمند ایرانی به دست داده اند؛ آنها آن را “پله کردن اسلام” توصیف می کنند.
اما این فقط اکثریت مردُم ایران نیستند که از اسلام ترویجی ولایت فقیه فاصله گرفته اند و با مُشت گره کرده به استقبال نمایندگان آن می روند؛ همانگونه که دیده می شود، این مرزبندی به تدریج ولی به گونه نیرومند در پهنه های فرامرزی اقتدار رژیم مُلاها نیز در حال پُر رنگ شدن است. تحول مزبور ریشه در شکست اسلام سیاسی در اداره جامعه و در پهنه اقتصاد دارد که همزمان با مُعرفی نوع بی پیشینه ای از فساد حُکومتی، خود را از نظر اخلاقی نیز ورشکسته و بی اعتبار ساخته است.
شرایط مادی و فاجعه بار سیاست، اقتصاد و جامعه نه فقط در ایران، بلکه در لُبنان و عراق نیز ماسک مذهب و اخلاق مذهبی را از چهره نظم ولایت فقیهی برگرفته و هر روز با شدتی بیشتر مردُم را از دایره نُفوذ آن خارج می کند. قدرت نماییهایی از جنس “پخش دو میلیون پُرس غذا” نیز کُمکی به آرایش سیمای مُخرب و انحطاط گر رژیم مُلاها نمی کند. دستکم تا آنجا که به مردُم تحت فشار ایران مربوط می شود، ولخرجی هزاران میلیارد تومانی در بیابانهای بی آب و علف عراق یک دهن کجی کریه به مُطالبات و نیازهای شان به حساب می آید و تردیدی نیست که آن را به حساب بُلند بدهکاری آقای خامنه ای و شُرکا خواهند افزود.
از ایران تا عراق و لُبنان دست طرد مردُم بر سینه رژیم فرتوت ولایت فقیه و گوژ ایدیولوژیک آن می خورد. نمایش “راهپیمایی اربعین” در حاشیه ای پرت از این بخش از زندگی واقعی روی صحنه رفت و به همان اندازه نیز از مُعادلاتی که این صف بندی را ایجاد می کند و ژرفش و گُسترش می دهد، فاصله دارد.