جمعی از مدافعان محیط زیست مازندران و گلستان با تشکیل زنجیره انسانی در ساحل دریای آرام شهرستان گلوگاه در شرق مازندران مخالفتشان را با انتقال آب دریای خزر اعلام کردند.
معترضین دستنوشتههایی در دست داشتند که بر روی آنها نوشته شده بود: «نه به انتقال منابع آب شمال»، «نه به انتقال آب دریاچه کاسپین»، «خلیج گرگان رو به نیستی است»، «تالاب گمیشان رو به خشکی است»، «تالاب میانکاله تشنه است»، «نه به انتقال آب دریای خزر»
این زنجیره انسانی در حالی در ساحل نیمه جان خلیج گرگان برگزار شد که این روزها خلیج گرگان با پسروی و معضلات زیادی دست و پنجه نرم میکند. با توجه به رابطه ۹۰ درصدی حیات خلیج گرگان با دریای کاسپین هرگونه خلل در دریای کاسپین تبعات چندبرابری را در خلیج گرگان و تالاب میانکاله این زیستکره بی بدیل ایران به همراه خواهد داشت.
مدافعان محیط زیست شهر بابل نیز در ساحل بابلسر بار دیگر مخالفت خود را با طرح انتقال آب دریای خزر اعلام کردند. آنها با تشکیل یک زنجیره انسانی مخالفت خود را با این طرح ابراز کردند.
کارشناسان محیط زیست میگویند که با انتقال آب دریای خزر به سمنان و فلات مرکزی، دریاچه ارومیه جدیدی بوجود خواهد آمد که فاجعه زیست محیطی بسیار خطرناکی برای منطقه شمال ایران بوجود خواهد آورد که دیگر قابل جبران نخواهد بود.
انوش نوری اسفندیاری پژوهشگر آب درباره انتقال آب خزر به سمنان، روز پنجشنبه ۲ آبانماه به ایلنا گفت: «انتقال آب از خزر برای سمنان مثل زدن به آب و آتش است. هزینه بسیار گزاف، مصرف بالای برق و تخریب محیط زیستی بسیار بالایی دارد، اگرچه اکنون صدای محیط زیست بلند است، اما هزینههای مالی هم کمرشکن است.»
تردیدی نیست که خزر شورتر میشود؛ تبعات بزرگ زیست محیطی کوچکترین اثر آن است و اگر این رویه باب شود، باید شاهد بروز یک دریاچه ارومیه جدید باشیم.
خزر؛ این فاجعه بزرگتر از انفجار اتمی است
یک کارشناس حوزه آب گفت: برای اجرای طرح انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران ۱۰۰ تا ۷۰۰ هکتار جنگل های هیرکانی که قدمتی بین ۳ تا ۳.۵ میلیون سال دارد باید از بین برود.
به گزارش مهر، اسماعیل کهرم، کارشناس حوزه آب درباره طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران گفت: این موضوع را باید از سه جنبه اقتصادی، زیست محیطی و سیاسی بررسی کرد. این طرح از جنبه اقتصادی توجیهی ندارد، چرا که هزینه چنین اقدامی علاوه بر احداث خط لوله و ایستگاه های تقویت فشار شامل احداث آب شیرین کن ها نیز می شود که تجهیزات آن به دلیل تحریم های اقتصادی بی شک با دشواری و هزینه بالا وارد می شود، در نتیجه چنین روندی در تولید آب آشامیدنی برای شرب یا حتی صنعت، بی شک هزینه های تولید را بالا برده و آب گرانی به مقصد خواهد رسید که در چنین شرایطی یا مردم باید هزینه آن را بپردازند که بی شک با اعتراض مردمی رو به رو خواهد شد یا دولت باید سهم یارانه ای به آن اختصاص دهد که در این صورت هزینه های دولت شدیدا افزایش می یابد.
وی ادامه داد: طبق این طرح قرار است ۱۵۰ میلیون مترمکعب آب به بخش صنعت و ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب به بخش شرب اختصاص دهند که هزینه تولید آب شرب آن چند برابر هزینه تولید آب تهران شده و بی شک مردم قادر به پرداخت آن نیستند.این کارشناس آب منظر زیست محیطی طرح انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی را نیز مورد نقد دانست و ادامه داد: برای اجرای این طرح ۱۰۰ تا ۷۰۰ هکتار جنگل های هیرکانی که قدمتی بین ۳ تا ۳.۵ میلیون سال دارد را باید از بین ببرند که بی شک ضمن نابود کردن چنین ثروت ارزشمندی، آسیبی جدی به محیط زیست منطقه وارد می شود.به گفته کهرم نکته دیگری که در مباحث زیست محیطی این طرح باید به آن توجه ویژه داشت، سرنوشت نمک جدا شده از آب دریا است. آب شیرین کن ها نمک آب دریا را جدا کرده و آن را مجدد به آب دریا باز می گردانند. تداوم چنین روندی با توجه به اینکه روند شیرین سازی آب دریا و ورود مقادیر نمک به آب دریا ادامه دارد می تواند به اکوسیستم ماهی هایی از جمله ماهی سفید، آزاد، ازونرون و … که ماهی های استخوانی هستند آسیب جدی وارد کرده و حتی موجب مرگ آنها شود.
وی اظهار داشت: در صورت آسیب به ماهی های این منطقه، صیادی در این بخش و فعالیت های شیلات نیز مختل می شود. از سویی دیگر در صورت شور شدن بیش از حد آب در این منطقه بی شک سایر همسایگانی که در دریای خزر با ایران مشترک هستند اقدام به شکایت خواهند کرد.این کارشناس آب با تاکید بر اینکه به نظر می رسد این طرح با هدف حمایت از یک سری منافع خاص تدوین شده باشد، تصریح کرد: این طرح در حال حاضر که دولت تدبیر و امید بر سر کار است می تواند توجیه سیاسی داشته باشد. چنانچه در گذشته نیز شاهد طرح انتقال آب به یزد و کرمان بودیم که به نظر می رسد چنین تصمیمات دور از نظر کارشناسی بیشتر تابع نگاه سیاسی باشد. اما به طور کلی نمی توان و نباید صنایع آب بر را در مناطق کم آب احداث کرد آن هم در شرایطی که هنوز ۳۶۰۰ روستا توسط تانکر آبرسانی می شوند.
این فاجعه بزرگتر از انفجار اتمی است
فعالان محیط زیست به شدت نگران اجرای طرح انتقال آب خزر به سمنان هستند. طرحی که میتواند تبعات جبران ناپذیری برای اکوسیستم شمال ایران داشته باشد. با این حال دولت روحانی هیچ توضیح دقیقی درباره تبعات زیست محیطی این انتقال و راهکارهایش برای مقابله با آن نمی دهد.
انتظار کمی میان فعالان محیط زیست وجود داشت که عیسی کلانتری رییس سازمان محیط زیست دیدگاههای کارشناسی را بپذیرد و مخالفت خود را با طرح انتقال آب خزر اعلام کند، اما روز گذشته همین امید اندک نیز از دست رفت و سازمان محیط زیست اعلام کرد “اجرای این پروژه بلامانع است”.
مشخص نیست که آیا روحانی که به شدت موافق این انتقال است، به این فکر کرده که ممکن است در آینده نزدیک یا دور اتفاقی مشابه دریاچه ارومیه برای خزر رخ دهد. آیا او مسئولیت این انتقال را می پذیرد؟
مخالفان طرح میگویند اجرای این طرح برای محیط زیست دریای خزر و استان مازندران فاجعه بار است و در باره برهم خوردن اکوسیستم دریای خزر بعلت پمپاژ آب و تخلیه نمک هشدار میدهند.
محمد درویش، عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در مخالفت با این طرح گفته است: «در طرح انتقال آب خزر به سمنان میلیاردها پول خرج میکنیم تا کیفیت زندگی مردم را پایین بیاوریم؛ این فاجعه بزرگتر از انفجار اتمی است.»
درویش در توضیح یکی از دلایل مخالفتاش گفت: «اگر آب را برداریم و پسماند شور آن را برگردانیم، روی بومسازگان دریای کاسپین [خزر]اثر خواهد داشت و با این کار، به دیگر کشورها چراغ سبز نشان میدهیم.»
همچنین صحبت از تغییر کاربری صدها هکتار اراضی کشاورزی و تخریب جنگلهای هیرکانی در مسیر لولههای انتقال آب هم است. با این حال سازمان محیط زیست میگوید قرار نیست به جنگلها آسیبی وارد شود.
دلایل دیگری که کارشناسان محیط زیست در رد این طرح مطرح می کنند عبارت است از: ” آسیب جدی و حتی خشک شدن بخشهایی از جنگلهای هیرکانی، آلودگی بیشتر در دریای خزر و در خطر قرار گرفتن صیادی، نادیده گرفته شدن آمایش سرزمین، پیامدهای خطرناک بارگذاری جمعیتی در مبدأ و مقصد انتقال (که معمولا در سایر طرحهای مربوط به انتقال آب بین حوزهای نیز دیده میشود) و مشکلات حقوقی با سایر کشورهای حاشیه خزر.”