وحید اشتری دیگر فعال رسانهای هم در توییتی نوست: بیانیه این دوستان عمدتا اصلاحطلب در حمایت از آقای حداد عادل را بخوانید و لذت ببرید!
متن بیانیه
گفتنی اینکه، در پی اظهارات اخیر همسر غلامعلی حدادعادل در خصوص تاسیس مدارس «فرهنگ» و حواشی ایجادشده پیرامون این اظهارات، ۸ تن از فارغالتحصیلان دبیرستان فرهنگ بیانیهای صادر کردند. متن این بیانیه که در «خبرآنلاین» منتشر شده، به شرح زیر است:
«دبیرستان فرهنگ را میتوان نخستین تجربۀ نهادسازی ادبیات و علوم انسانی در آموزش و پرورش معاصر ایران دانست که به کوشش دکتر غلامعلی حداد عادل بنیان نهاده شد. در آن سالهای اولیه که ما دانشآموز مدرسه شدیم، ایشان جمعی از بهترین و فرهیختهترین استادان و دبیران ادبیات و علوم انسانی کشور را گردآورده بود که بعدها یافتن نمونۀ آن یکجا و در یکزمان حتی در هیچ دانشگاهی قابل تصور نبود! این تلاش و دلسوزی علمی همراه بود با فضایی مثالزدنی از رواداری و گوناگونی فرهنگی، اعتقادی و سیاسی به گونهای که دانشآموزان از خاستگاههای طبقاتی، خاندانهای سیاسی و تعلقات دینی و فرهنگی متفاوت و متباین کنار هم مینشستند، مجله منتشر میکردند، شبهای شعرخوانی و داستانخوانی برگزار میکردند، به بحثها و گفتوگوهای داغ ادبی و سیاسی و فکری مشغول میشدند و در دیدار با استادان تراز اول کشور، آداب فرهنگ و ادب میآموختند. هر چند در سالهای بعد از ما فضای مدرسه به همگونی فکری و سیاسی بیشتر خو گرفت اما الگوی دورههای اول مدرسه همچنان در یاد و خاطرۀ جمعیِ عمدۀ دانشآموختگان آن سالها زنده و شیرین مانده تا قدردان فرصت گرانبهایی باشند که مؤسس و دستاندرکاران مدرسه با وجود دشواریها و موانع موجود اقتصادی و فرهنگی در اختیارشان گذاشتند.
پیش از مدرسۀ فرهنگ، دبیرستان علوم انسانی مناسب، در رده دبیرستانهایی که برای رشتههای ریاضی و تجربی وجود داشت، مطلقاً یافت نمیشد و دریافتی نادرست از بهره هوشی باعث شده بود دانشآموزانی که هم به علوم انسانی علاقمند بودند و هم باهوش تلقی میشدند به ناچار به آن رشتهها سوق داده شوند. با مدرسه فرهنگ بود که این دیوار بلند و سرسخت فروریخت و الگوی آن در مدارس دولتی سراسر کشور نیز گسترش یافت.
مدرسۀ فرهنگ به معنای واقعی «غیرانتفاعی» بود و سطح شهریۀ آن با مدارس خصوصی امروز و دیروز همخوانی نداشت. (بعضاً دانشآموزانی علاقمند از خانوادههایی با توان اندک مالی رایگان یا با تخفیف در مدرسه فرهنگ ثبتنام میشدند) در نتیجه، مدرسه فرهنگ بدون امکانات مادی خاص و ویژه تنها به سرمایۀ فرهنگیاش متکی بود.
در دو دهه گذشته جمع زیادی از دانشآموختگان این نهاد نوپا در فضاهای دانشگاهی، فرهنگی، آموزشی و هنری مختلف کشور مشغول به فعالیت حرفهای سالم در حیطۀ تخصص خویش هستند و برآیند فعالیتها و کارهایشان از سویی به سود کشور و جامعه و از سوی دیگر در جهت ارتقاء و تقویت ادبیات و علوم انسانی اصیل و نجیب در روزگار متلاطم و آشوبناک امروز است. بدون شک علوم انسانی کشور نیازمند انبوهی از مدارس فرهنگ با آن خصوصیات ناب است تا از مظلومیت تاریخی خویش به درآید و نقش یگانۀ خود را ایفا کند. چنین ضرورتی ایجاب میکند تجربه جوان این مدرسه از پشتوانه و پشتیبانی ملی درخوری بهرهمند بماند.
«انسان» هم موضوع ادبیات و علوم انسانی است و هم فاعل آن. ما از آموزگارانمان آموختیم که در مسیر این شناخت، علم و اخلاق راستین، همتایان یکدیگرند و هر یک با آن دیگری معنا مییابد. علوم انسانی میتواند جامعه اخلاقمدار بسازد و برای رشد خود نیز به دانشورانی باورمند به اخلاق والای انسانی نیازمند است. جوامع رشدیافته با دانش انباشتهای از علوم انسانی مستقل، خودبنیاد و روزآمد تحول یافته و به پیش رفتهاند و ما نیز مشمول همین قاعدهایم.
تعدادی از ما فارغالتحصیلان دورههای اول دبیرستان فرهنگ (از ورودیهای اوایل دهه هفتاد) هر یک مشی و مرام فکری و سیاسی خود را داشتهایم – چنانکه از کارنامه هر کداممان برمیآید – اما برای پاس داشتن اخلاق و علوم انسانی، در پی ماجراهای غیرمنصفانهای که در این روزهای اخیر پدید آمده، خود را موظف میدانیم بگوییم اندیشه تأسیس مدرسهای آبرومند و معتبر برای علوم انسانی در زمان تأسیس دبیرستان فرهنگ اندیشهای مبتکرانه و نوآورانه بود که در سرنوشت علوم انسانی این سرزمین اثری انکارناپذیر گذاشته و ما نیز از منظر انسانی، اخلاقی و علمی خود را وامدار این مدرسه، موسس، مدیران، استادان، معلمان و کارکنان آن میدانیم.
امضاکنندگان (به ترتیب الفبا): محسن آزرم؛ منتقد سینما / مهدی آهویی؛ استادیار روابط بینالملل دانشگاه تهران / هادی حیدری؛ کارتونیست و روزنامهنگار / علیاکبر زینالعابدین؛ پژوهشگر آموزش و ادبیات کودک و نوجوان / احمد شکرچی؛ استادیار جامعهشناسی دانشگاه شهیدبهشتی / امیر نصری؛ دانشیار فلسفه هنر دانشگاه علامه طباطبایی / محمدمنصور هاشمی؛ نویسنده و پژوهشگر / مهدی یزدانی خرم؛ رماننویس، روزنامهنگار و منتقد ادبیات.»