منصور امان
گام چندُم در سرازیری جنگ و فلاکت؟
صحنه سیاست بین المللی شاهد یک اجرای یک سناریوی ترسناک با بازی حاکمان ایران است که در آن رژیم ولایت فقیه در اپیزودهای پی درپی، فعالیتهای مُناقشه برانگیز هسته ای خود را گام به گام از سر می گیرد. این نمایش که روز روشن و در برابر چشم همگان در حال اجراست، خیر مرحله ای یک رژیم مُستبد و شرور را به تصویر می کشد که به سمت فراهم آوردن امکان استفاده نظامی از انرژی هسته ای و دستیابی به بُمب اتُم در حرکت است.
پیشینه بحران هسته ای مُلاها به همراه سیاست و نقشه های اعلام شده آنها برای هیچیک از تماشاچیان جای سووتفاهُمی پیرامون این واقعیت باقی نمی گذارد. در ردیف اول نمایش، آمریکا و اسراییل جای گرفته اند که تاکید کرده اند به هر وسیله ای و از جمله توسُل به زور، مانع دستیابی رژیم مُلاها به بُمب اتُمی خواهند شد. در کنار این دو، کشورهای عربی منطقه خلیج فارس و خاورمیانه قرار دارند که پُشتیبانی شدن تمایُلات توسعه طلبانه و فرقه گرایانه مُلاها با جنگ افزار هسته ای را تهدیدی برای امنیت ملی خود می دانند. و سرانجام در همین ردیف اتحادیه اُروپا نشسته که ولایت فقیه هسته ای به منافع آن در این منطقه ثروتمند و – از نظر تامین انرژی – استراتژیک به سختی آسیب می رساند و تهدیدهایی پیش بینی پذیر را مُتوجه آن می سازد.
از این رو نشانه ها خبر از وخامت بیشتر بُحران خارجی مُلاها می دهد که با مجموعه ای از انزوای تنگ تر بین المللی، فشارهای بیشتر اقتصادی و درگیری نظامی شاخص می شود. پیامدهای بی واسطه بُحران تاکُنون به گونه انحصاری مُتوجه مردُم ایران و سطح کار و زیست آنها بوده است، بنابراین شگفت آور نیست که خسارت تشدید تنش خارجی حاکمیت در مرحله کنونی نیز در انتظار آنها باشد.
این امر بیش از همه از آن رو ناگُزیر و بدیهی است که رژیم ج.ا چراغ گردان بُحران هسته ای را در یکی از وخیم ترین شرایط اقتصادی روشن کرده و تنها منابع درآمد کشور در حال خُشکیدن است. فُروش نفت که بیش از یک سوم درآمد بودجه را تشکیل می دهد و صادرات آن تا پیش از تحریمها آمریکا روزی دو و نیم بُشکه را دربرمی گرفت، در تابستان امسال به زیر سیصد هزار بُشکه در روز سُقوط کرد. یک نماینده مجلس مُلاها (حشمت الله فلاحت پیشه) حتی از اینهم فراتر رفته و کاهش ۲۰ برابری فُروش نفت را اطلاع داده که براساس این گفته، میزان فُروش نفت رقم ۱۲۵ هزار بُشکه را دربرمی گیرد.
ابعاد مُهلک این وضعیت برای مردُم را به وِیژه با نگاه به بودجه دولت آقای روحانی برای سال جاری می توان مُشاهده کرد که بر پایه فُروش روزانه یک و نیم میلیون بُشکه نفت تنظیم شده است. این به معنای یک کسری مالی کلان است که در اساس بودجه ۹۸ را به سندی از ادعاها و توهُمات بی مایه بدل می سازد. صندوق بین المللی پول که اغلب با نگاه دوستانه به اقتصاد و آمار رژیم ولایت فقیه می نگرد، کسری بودجه مُلاها در سال جاری را ۸درصد تخمین زده است که رقمی بیش از ۳۳ میلیارد دُلار را تشکیل می دهد.
همانگونه که پیداست، حتی بدون تجدید حیات بُحران هسته ای نیز تیغ ریاضت اقتصادی حاکمان ج.ا باید خون بیشتری از تن اکثریت جامعه می ریخت؛ اینک اضافه شدن یک فاکتور به مراتب خطرناک تر با آثار پُر دامنه تر، به سُقوط آزاد شرایط زیست و کار مردُم ایران شتاب و گُستره بی پیشینه ای خواهد داد. حاکمان کشور در همان حال که ریالی از مخارج توسعه طلبی، میلیتاریسم و سرکوب حذف نخواهند کرد، کسری درآمدها را گُستاخانه و عُریان تر به بخش جیب و سُفره مردُم مُنتقل می کنند. یک نمونه از آنچه که در انتظار جامعه است را آقای عباس پاپی زاده، عُضو کمیسیون کشاورزی مجلس مُلاها، ارایه کرده است: “در خوشبینانه ترین حالت، امسال ارز کافی برای واردات کالاهای اساسی نداریم.”
این اما پایان راهی که رژیم ولایت فقیه در آن گام می زند نیست، “خبر خوش”های دیگر “نظام” برای مردُم ایران در راه است.