اگر این افراد دانش کافی نداشتند و نسبت به موضوع جاهل بودهاند چرا مأموریتی با این سطح از اهمیت به آنها واگذار شده و آیا مسئولان امر به این مسئله آگاه نبودهاند؟ از همه مهمتر اینکه چگونه میتوان با آمار بازی کرد و واقعیتی همچون نرخ باروری ۸۴ /۱ را دستکاری و آن را ۱/ ۲ گزارش داد؟ آیا چنین امری از نظر علم ریاضی و آمار امکانپذیر است؟«بازی با آمار» برای نمایش برساختهها و نه واقعیتها موضوعی است که از دیرباز مورد توجه کارشناسان علم آمار و ریاضیات بوده است. باورش سخت است، اما با آمار هم میتوان دروغ گفت. دکتر سیدعلی میریان از اساتید برجسته آمار، کتابی دارد بهنام «چگونه با آمار دروغ میگویند!» یعنی شما میتوانید با آمار به گونهای بازی کنید که آنچه مد نظر شماست به مخاطب القا گردد.
این همان اتفاقی است که در حوزه جمعیت رخ داده و افرادی با بازی با آمار سیمای جمعیت را به گونهای نشان دادهاند که انگار هیچ مشکلی در رشد جمعیت و نرخ باروری نداریم و روند فعلی رشد جمعیت کشور را در آینده با هیچ مشکلی روبهرو نمیکند. اما نامه اخیر وزیر بهداشت و پژوهشهای صورت گرفته نشان داد واقعیت ماجرا چیز دیگری است و نرخ باروری ۱ /۲ نیست بلکه ۸۴/ ۱ است. این در حالی است که دو سال پیش در مراسم رونمایی از گزارش تحولات وضعیت جمعیت در جمهوری اسلامی ایران نایب رئیس انجمن جمعیتشناسی ایران اعلام کرد که بحرانی در وضعیت جمعیت ایران نداریم و نرخ باروری در کشور به سطح جانشینی رسیده استتوضیحات اخیر وزیر، اما نشان میدهد گزارش تحولات وضعیت جمعیت انگار چندان گزارش درست و دقیقی نبوده است. سناریوی مشکوک تغییر عدد و رقم مربوط به نرخ باروری، اما از کجا کلید خورد و در چه چیزی ریشه دارد؟
اشتباه یا سوءنیت؟!
وزیر بهداشت در آخرین توضیحات خود درباره آمارهای متفاوت درخصوص باروری کل جامعه ایرانی گفته است: «پیش از اینکه من به وزارت بهداشت بیایم آماری در این زمینه داده شده بود، اما ما تیمی را برای استخراج این آمار تعیین کردیم و آمار ما با آمار قبلی متفاوت بود. شاید اشتباه آماری انجام شده یا سوءنیتی در گذشته بوده است. مرکز آمار، آماری که ما تهیه کرده بودیم را تأیید کرد.»، اما ماجرا هنگامی جالبتر میشود که بدانیم این تغییر آمار در گزارشهای جهانی وضعیت جمعیت ایران هم اتفاق افتاده است. دفتر جمعیت سازمان ملل در گزارش سال ۲۰۱۷ نرخ باروری ایران در بازه ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ و ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ را ۷/ ۱ و ۸۷ /۱ فرزند بهازای هر زن اعلام کرده که در گزارش سال ۲۰۱۹ خود این نرخها را به ۹۱/۱ و ۱۵/۲ تغییر داده است!
این ارقام حتی با گزارش سازمان جهانی دیگر همچون بانک جهانی که نرخ باروری ایران در سال ۲۰۱۷ و ۲۰۲۰ را ۶۴/ ۱ و ۵۴/ ۱ فرزند اعلام کرده است، تفاوت فاحشی دارد. این تغییر محسوس در اعلام یک نرخ باروری در دو زمان مختلف در حالی است که در گزارش هیچ توضیحی برای آن ارائه نشده است.بازی با آمار در موضوع جمعیت، اما موضوع تازهای نیست. این بازی در طول سالهای اخیر چند باری تکرار شده است. منطق این بازی، اما از جنس مفروضات است و بر پایه تفاوت در مفروضات، نتیجه بهدست آمده درباره پیشبینی جمعیت متفاوت خواهد بود.
مفروضات تعیینکننده
اما چگونه میتوان پیشبینیهای متفاوتی درباره رشد جمعیت کشور ارائه داد و این کار چگونه امکانپذیر است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت در پیشبینیهای جمعیتی ما با مفروضات سروکار داریم. فرضیات در نتیجه پیشبینی تعیینکننده است.
تله جمعیتی با دستکاری آماری!بازی با آمار
وقتی با آمار بازی کنید، به چنین شرایط پارادوکسیکالی میرسید. سال ۱۳۸۵ نرخ باروری ۸۹/ ۱ فرزند به ازای هر زن بوده است. در مقطع سال ۱۳۹۰ آمار نرخ باروری به ۷۵ /۱ فرزند به ازای هر زن رسیده است. آیا این اعداد نشاندهنده کاهش نرخ باروری نیست؟ و آیا شیب کاهشی دارد یا نه؟ با وجود این یک جور دیگر هم میتوان این آمار را ارائه داد و با آن بازی کرد. به این صورت که متوسط آمار نرخ باروری در مقاطع سالهای ۸۵ تا ۹۰ را ملاک عمل قرار داد. میانگین نرخ باروری در این مقاطع میشود به طور متوسط ۸ /۱ فرزند به ازای هر زن، اما این عدد نشانه تثبیت نرخ باروری نیست و میانگین است.
نکته این بازی آماری، اما این است که اگر ما بپذیریم، شیب نرخ باروری در آینده افزایشی است و در یک چشمانداز میتوانیم امید داشته باشیم در سالهای آینده نرخ رشد جمعیت و قدر مطلق جمعیت افزایش پیدا کند، بنابراین مشکلی پیش نمیآید و ما نیازمند بازنگری در سیاستهای جمعیتی نیستیم، اما اگر خلاف این موضوع ثابت شود، یعنی ثابت گردد روند کاهش باروری و به تبع آن کاهش رشد جمعیت در ایران در آینده ادامه خواهد داشت، با توجه به اینکه هدف سیاست جمعیتی حفظ تعادل پویای ساختار کنونی جمعیت است، جهت حفظ تعادل جمعیتی، سیاستهای جمعیتی لازم باید اعمال شود.
پنجرهای که در حال بسته شدن است
میزان ازدواج در ایران در سالهای قبل از ۱۳۹۰ تقریباً روند افزایشی داشته است. در سال ۱۳۹۰ به اوج خود رسیده و پساز آن روند کاهشی را نشان میدهد. مطابق آمارهای سازمان ثبت احوال طی سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۷، ازدواج و به خانه بخت رفتن جوانان بیش از ۳۷ درصد کاهش داشته و طی این دهه علاوه بر کاهش تعداد ازدواجها میانگین سن ازدواج هم یکسال افزایش پیدا کرده است. بنابراین به علت کاهش باروری و به تبع آن کم شدن رشد جمعیت، پنجره جمعیتی در آینده بهتدریج بسته خواهد شد. پس تا این پنجره باز است میتوان تدبیر کرد.