…به هر طرف چرخیدهاند و هر نوع دروغی که گفته اند، دستشان رو شده است و اگر کوچکترین نشانی از انسانیت دارند، باید عذاب وجدان آنان را به خودکشی بکشاند….
رادیو پیام اسرائیل؛ تحلیل سیاسی منشه امیر: «اگر بویی از انسانیت و دین بردهاند، به خاطر جنایاتشان، خودکشی کنند»
اکنون تردیدی باقی نمانده که مقصر اصلی کشتار مردم ایران در اعتراض های دو هفته اخیر، شخص علی خامنه ای بوده است. اطرافیان او با اظهارات خود تائید می کنند که خامنه ای عامل اصلی سه برابر شدن نرخ بنزین بود. هم او بود که دستور برپایی نهادی را به نام شورای هماهنگی اقتصادی سه قوا صادر کرد و هم او بود که گفت هرتصمیمی این نهاد بگیرد، مورد قبول او خواهد بود. و همین نهاد بود که سه برابر کردن نرخ بنزین را تنها راهکار برای تامین کسری بودجه تشخیص داد و دستور اجرای آن را صادر کرد.
حالا روحانی می تواند ادعا کند که روحش از موعد اجرای این تصمیم خبر نداشت، ولی واقعیت آن است که خامنه ای به آسانی مجلس را نیز دور زد و هنگامی که شماری از نمایندگان مجلس قصد اعتراض داشتند، فورا دستور داد خفقان بگیرند و صدا در گلو خفه کنند.
باز هم، هنگامی که اعتراض های خیابانی آغاز گردید، خامنه ای بود که دستور تیراندازی به سوی مردم را صادر کرد و سپاه پاسداران انجام این جنایات را به عهده نیروهای بسیج سپرد و آن ها را به خیابان ها فرستاد.
همه فرماندهان ارشد سپاه به صراحت می گویند که به دنبال همین فرمان آتش به اختیار خامنه ای بود که نیروهای بسیج با کشتن و زخمی کردن صدها نفر هموطن و همکیش خود، ظاهرا به خیزش پایان دادند، ولی نمی دانند که این آتشی است که حتی اگر در زیر خاکستر قرار دارد، به زودی دوباره شعله ور خواهد گردید.
همه این قربان صدقه ای که از زبان خامنه ای و از زبان حسین سلامی و حتی از زبان حسن روحانی در مدح و تمجید از قاتلانی که عنوان بسیجی بر آن ها نهاده اند، نشان از عاملان و آمران این جنایات دارد که بدانند در دادگاه عدل بالاخره محاکمه خواهند شد و به کیفر خود خواهد رسید.
خامنه ای تظاهر کنندگان را “اشرار” نامید. خیزش آنان را به اسرائیل نسبت داد. ایالات متحده را متهم دانست. تقصیر را به گردن عربستان سعودی انداخت و خاندان پهلوی و مجاهدین خلق را مسؤول قلمداد کرد و در ادامه این یاوه سرائی ها، حتی برخی فرماندهان سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات رژیم ادعا کردند که خود تظاهرکنندگان بودند که به سوی هم شلیک کردند و با گستاخی اضافه می کنند که خود زخمی های تظاهرات در بیمارستان نیز به این امر اذعان دارند.
بلکه ندا آقا سلطان را نیز خود یارانش کشتند و تقصیرش را به گردن سپاه پاسداران انداختند.
دروغ می گویند، زیرا تظاهر کنندگان اسلحه ای در اختیار نداشتند و فیلم هایی که گرفته شده نشان می دهد که همه تیراندازی ها از سوی نیروهای بسیج بود.
حتی برای رویارویی با معترضین، در ماهشهر تانک و تیربار سنگین وارد میدان کرده بودند.
خامنه ای، در همان روزهای نخست ملت معترض ایران را “اشرار” نامیده بود و ادعا کرده بود که آنان از بیگانگان دستور می گرفته اند و این توطئه از سال ها پیش برنامه ریزی شده بود و افزایش نرخ بنزین، تنها یک بهانه بوده است.
حالا مشاهده می کنند که جنایاتشان آنقدر وحشیانه و بیرحمانه بوده که اگر از مردم دلجویی نکنند، پایه های حکومتشان لرزان تر خواهد شد. حالا رهبر رژیم از احتمال پرداخت دیه به خانواده های برخی از جانباختگان سخن میگوید – یعنی همان افرادی که “اشرار” خوانده بود و سپاه پاسداران ادعا میکند که خودشان به دست خودشان کشته شده اند و نیروهای بسیج حتی یک تیر هم شلیک نکردهاند.
به هر طرف چرخیدهاند و هر نوع دروغی که گفته اند، دستشان رو شده است و اگر کوچکترین نشانی از انسانیت دارند، باید عذاب وجدان آنان را به خودکشی بکشاند. زیرا رهبری که دین دارد و خدا را می شناسد هرگز با تفنگ و گلوله به مصاف مردمانی نمی رود که خواسته های برحق خود را بیان کرده اند و شرافت و انسانیت خود، و افتخار و عظمت کشور خویش را می جویند!
*******************
ایران به رنگ خون؛ کشتار در پُشت درهای بسته
فیلم زیر: جنایت هولناک مزدوران خامنه ای…در جریان اعتراضات اخیر نیروهای لباس شخصی در شهر گرگان، یک جوان معترض را با شلیک مستقیم و ضربات تبر در ملأعام و در برابر چشمان حیرت زده مردم به قتل رساندند.
روزنامه های فرانسوی: رژیم ایران قدرت خود را با براه انداختن حمام خون حفظ میکند
به گزارش رادیو بین المللی فرانسه، روزنامههای بزرگ این کشور، پس از یک هفته سنگربندی خبری در ایران از سوی مقامات این کشور و بستن کلیۀ درهای تبادل اطلاعات، اینک اندک اندک با دست یافتن به آگاهیهائی که از این کشور میرسد، صفحات ویژهای را به رویدادهای هفته گذشته اختصاص دادهاند.
تحریم خبری مردم کشور و خودداری از آگاهی رسانی در بارۀ شمار کشته شدگان، شمار دستگیرشدگان، شمار زخمیها و چگونگی وقوع چنین رخدادهائی، چنانکه برخی در ایران نیز بدان اشاره کردهاند، تنها چند روزی دوام میآورد و بی تردید پردۀ سیاه پنهان کاری فرو میافتد.
این چنین است که روزنامۀ لیبراسیون صفحۀ نخست شمارۀ روز دوشنبۀ خود را به نشان بسته نگاه داشتن درهای خبری ایران در هفتۀ گذشته و شاید نیز به نشان سوگواری یکسره سیاه کرده است و با رنگ خون در وسط آن کلمۀ «ایران» را نشانده است. کلمهای که با عبارتِ «کشتار پشت درهای بسته» همراهی میشود.
لوموند، روزنامۀ بزرگ عصر پاریس نیز، در شمارۀ یکشنبه و دوشنبۀ خود سرمقاله و تیتر صفحۀ نخست را در شش ستون به اعتراضات اخیر در ایران اختصاص داده و مینویسد «رژیم ایران قدرت خود را با براه انداختن حمام خون حفظ میکند».
روزنامههای فرانسه ، در پرداختن به رویدادهای ایران، یکصدا یادآوری میکنند که تلاش ایران برای جلوگیری از انتشار اخبار به رژیم اجازه داد که به کشتار مردم خود بپردازد. بازتاب سرکوب اِعمال شده از سوی قدرت علیۀ معترضان اما، بنوشتۀ لیبراسیون اینک از «خشونتی مفرط» علیۀ تظاهرکنندگان پرده بر میدارد.
لوموند در سرمقالۀ شمارۀ یکشنبه و دوشنبۀ خود تاکید میکند که «سرکوب وحشیانۀ اعتراضات مخالف رژیم ایران چرخشی در تاریخ جمهوری اسلامی حاصل از انقلاب ١٩٧٩ محسوب میشود».
لوموند یادآوری میکند که شورش اخیر در ایران که روز ١۵ نوامبر در پی افزایش بهای بنزین آغاز شد، «این بار همانند اعتراضات سال ٢٠٠٩ تنها خواستار اصلاح رژیم نبود، بلکه از شعاری به شعار دیگر گاه سرنگونی نظام را طلب میکرد».
لوموند مینویسد «براثر شلیک نیروهای انتظامی که از گلولۀ جنگی استفاده کردند، بگزارش عفو بینالملل بیش از١۵٠ تن کشته شدند در حالیکه بگفتۀ همین سازمان شمار آنان میتواند از این تعداد فراتر رود چرا که با تصمیم مقامات به قطع ارتباطات اینترنت، سرکوب بنوعی پشت درهای بسته صورت گرفت. رفع نسبی این انزوا روز جمعه ٢٢ نوامبر پس از ۵ روز قطع کامل حکایت از این دارد که مقامات کشور میپندارند به این شورش پایان دادهاند».
لوموند در گزارش خود به نقل از عفو بینالملل مینویسد «هر چند استفادۀ افراطی از نیروی زور در برابر اعتراضات مردمی در ایران روشی معمول شده است، اما شمار بسیار کشته شدگان در زمانی این چنین کوتاه نشان میدهد که تصمیم به کشتن در برابر مخالفت با نظام، یک سیاست دولتی را [در این کشور] تشکیل میدهد».
این روزنامه در سرمقالۀ خود مینویسد « ملایانی که دریافتند قدرت آنان به چالش کشیده شده است، برای جلوگیری از اینکه جنبشِ اعتراضی ریشه ندواند، به راهبردی متوسل شدند که براساس آن، شورش، توطئهای شکل گرفته در خارج بوده است و به سرکوب سریع و شدید آن روی آوردند. ملایانی که بیشرمانه به رویاروئی با مردم خود برخاستند و طبیعت رژیمی را که با جنگ و خشونت قدرت خود را تحکیم کرده است مورد تائید قرار دادند».
لوموند مینویسد «این بار خطر [این زورآزمائی] علیۀ رژیمی که در تلاش ایجاد یک هلال شیعی راهبردی است، بر اثر بازتاب شورشهای جاری علیۀ این کشور در خیابانهای بیروت تا بغداد، چند برابر شده است. همه جا مردم بهم آمیختن مذهب و سیاست و چنگ انداختن جمهوری اسلامی را محکوم میکنند».