زینت میرهاشمی
نمایش جنازه سلیمانی تایید وحشت رژیم از قیام مردم
نمایش حکومتی از جنازه قاسم سلیمانی در شهرهای مختلف و اظهارات پایوران رژیم در حاشیه این عزاداری حکومتی، نکته های بسیار مهمی را نشان می دهد. از مهمترین نکته این شیوه بر هزینه عزاداری حکومتی در شهر به شهر و آنهم در شهرهایی مهم و بسیج پر خرج ساندیس خورهای حکومتی، مجانی کردن ایاب و ذهاب و ….. همراه با صدای بلندگو ها در خیابان و فشار و تهدید مردم برای کشاندن آنان به عزاداری و… ، اهمیت، جایگاه و عظمت قیام خونین آبان ۹۸ را اثبات می کند.
مقایسه ترور سلیمانی با قبول آتش بس در جنگ با عراق از نظر شوکی که به سیستم وارد کرده است، جای تامل دارد. مظلوم نشان دادن یک تروریست جنایتکار در حالی که مورد تنفر کشورهای منطقه بوده است، نکته مهم دیگری است که پرداختن به آن در این فراسو مورد نظر نیست و در این جا تنها به سخن پراکنی علی ربیعی ، سخنگوی دولت روحانی اشاره می شود.
اظهار نظر ربیعی، به معنای واقعی به احتیاج رژیم به یک مرده سواری (اگر چه خیلی هم برایش تلخ بوده است) برای ترمیم آبروی از دست رفته در سرکوب خونین مردم در آبان ۹۸ اشاره دارد. حرفهای وی وضعیت بحرانی رژیم و نیازهای آن بعد از قیام مردم در آبان ماه را به درستی بیان می کند. از صحبتهای او می توان نتیجه گرفت که ترور قاسم سلیمانی یک نعمت برای رژیم بوده است همانطور که شرایط جنگی، خشونت و بحران برای این رژیم تا کنون یک نعمت بوده است. اصلا به همین دلیل هم است که برای زنده نگاه داشتن این شرایط فعالیت می کنند. از جنازه گردانی و دفن تکه استخوانهای پیدا شده از جنگ ۸ ساله در دانشگاه تا احتیاج به سر بریده حججی برای بر پایی بنرهای بزرگ و لوکس خیابانی.
ربیعی می گوید:«بعد از اتفاقات ناخوشایند و تلخی که اخیرا در کشورمان اتفاق افتاده بود، نیاز به یک انسجام بزرگ و نمایش انسجام ملی داشتیم.» وی به حضور امت خامنه ای در شهرهای تهران، مشهد و اهواز اشاره کرده و روی اهواز تاکید کرده و می گوید: «مخصوصا اهواز خیلی مهم و معنا دار بود.» وی قیام مردم را به «بلوای داخلی» تشبیه کرده که ترامپ محاسبه غلط کرده و فکر کرده با ترور قاسم سلیمانی و «بلوای داخلی» «فاتحه» رژیم خوانده خواهد شد. او به دروغ می گوید که بعد از «نمایش قدرت» رژیم، ترامپ نظرش را تغییر داده و گفته که خواهان تغییر رژیم نیست.
دو رویداد مهم، یکی، خیزش و قیام آبان ماه مردم به جان رسیده ایران و سپس کشته شدن سلیمانی به طور عملی رژیم را در مقابل یک انتخاب اجباری قرار می دهد. انتخابی که یا رژیم به سوی تسلیم و خوردن جام زهر برود و یا تغییر به سوی رژیم می رود. که در هر دو صورت این رژیم رفتنی است. تاریخ ثابت کرده است که مردم به پا خواسته علیه ظلم و استبداد با دیکتاتورها هرگز شوخی ندارند و تاریخ به مستبدان رحم نمی کند. نمایشهای عزاداری چند روز گذشته در این حقیقت تغییری نمی دهد و این نمایشها حقیقت تنفر و انزجار مردم از حکومت را پنهان نمی کند.