رهبر جمهوری اسلامی فقط یک روز به مردم امکان دهد بی هراس از سپاه و بسیج و موتورسیکلت سواران و پنجه بکس بدستان، به خیابان بیایند و دیدگاه خود را نسبت به رژیم نشان دهند. آنگاه است که خامنه ای پی خواهد برد “یوم الله” واقعی چیست و ملت ایران درباره حکومتش چه می اندیشند.
*******
تفسیر سیاسی رادیو پیام اسرائیل/منشه امیر
علی خامنه ای در خطبه خود نشان داد که تا چه اندازه، از واقعیات ایران و جهان به دور است. ولی شاید هم خوب آگاه است، منتها با قدرت کلام، آن را دگرگون جلوه می دهد و به تبلیغاتی دست می زد که امروز در ایران هیچ خریداری ندارد و در دنیا نیز کسی به آن اعتنا نکرده و نمی کند.
خامنه ای در خطبه ای که پس از هشت سال، به عنوان امام جمعه تهران اجرا کرد، به ملت می گوید که به خداوند متکی باشند و شکیبایی پیشه کنند و استقامت داشته باشند.
می خواهد چنین القاء کند که خداوند نگهدار و نگهبان این رژیم است و بالاخره کارها درست خواهد شد.
حالا چه مانعی دارد که ملت مرفه ایران به حد گورخوابی و خیابان خوابی رسیده و سوء تغذیه موجب بروز بیماری های گوناگون شده و مشکلات و مصائب دیگری که رور به روز بدتر و بیشتر نمایان می شود.
در استدلال خود برای اثبات این که خداوند این رژیم را دوست دارد و از آن حمایت می کند، مثال می آورد که اخیرا دو یوم الله در ایران رخ داده است: یکی تشییع جنازه گسترده و سازماندهی شده قاسم سلیمانی – این نشان قدرت الهی بود و دیگری حمله موشکی سپه پاسداران به یک پایگاه نظامی آمریکا در واکنش به هلاکت فرمانده سپاه قدس.
این دو رویداد را خامنه ای یوم الله می خواند که در باور مسلمانان، به مفهوم دست الهی و نشان دادن قدرت پروردگار است برای آنانی که دوستشان دارد.
خامنه ای راست می گوید: پروردگار در هلاکت قاسم سلیمانی و بی اثر کردن حمله موشکی سپاه پاسداران به برزگترین پایگاه آمریکایی در عراق، واقعا در حمایت از ملت ایران یوم الله برقرار کرد، یعنی روزی است که الله قدرت خویش را به حمایت از ملت ایران نشان داد.
آمریکا، پس از بیست سال فتنه گری ها و خونریزی های رژیم ایران که قاسم سلیمانی مجری و اداره کننده بخشی از آن بود، در یک عملیات ماهرانه، این ابرجنایتکار رژیم را از پای در آورد. گفته بودند که برای اجرای توطئه های تروریستی تازه به عراق سفر کرده بود.
این یوم الله است که آمریکا با این دقت و توانانی و مهارت، بزرگترین عامل اجرای جنایات رژیم ایران در کشورهای منطقه را از پای در می آورد.
یوم الله دوم آن است که رژیم ایران پانزده موشک به سوی پایگاه آمریکایی در عین الاسد شلیک می کند تا هرچه بیتشر آمریکایی بکشد.
ولی در این حمله، هیچ آمریکایی کشته نمی شود و فقط یازده سرباز است که در اثر شنیدن انفجارهای مهیب دچار ضربه مغزی شده اند و به بیمارستان انتقال یافته اند.
نه یک آمریکایی کشته شد و نه اسیب جسمی وارد آمد.
آمریکا نه فقط قاسم سلیمانی را هلاک کرد، بلکه پیش از آن، در واکنش به موشک پرانی یک گروه نیابتی شیعه به یک پایگاه آمریکایی که در آن پیمانکاری کشته شد که عراقی بود، ولی شهروندی آمریکا را نیز داشت، پنج قرارگاه نیروهای شیعه وابسته به رژیم ایران در عراق و سوریه را هدف قرار داد و ده ها تروریست را کشت.
یوم الله برای رژیم ایران در صورتی رخ میداد که بتواند در انتقام خون ده ها هلاک شده شیعه و قاسم سلیمانی، شمار زیادی از نیروهای آمریکایی را به قتل برساند، ولی اصابت پانزده موشک، این چنین خنثی و بی نتیجه ماند.
پس، برای رژیم، کدام یوم الله؟
علی خامنه ای در خطبه خود در توصیف این حمله که آن را فتح الفاتحین تلقی می کند، می گوید: «این یوم الله است، به خاطر آن که ملتی با چنین قدرت و توان روحی، به یک قدرت متکبر و زورگوی عالم سیلی بزند. (عین گفته های علی خامنه ای)
آن چه او سیلی ملت ایران علیه آمریکا می نامد، ربطی به ملت ایران نداشت، بلکه به دستور خامنه ای و توسط سپاه پاسداران انجام گرفت که آن قدر خنثی بود که آمریکا ضرورتی ندید به تلافی جویی دست بزند.
یک یوم الله دیگر نیز به سخنان خامنه ای اضافه کنیم و آن، حمله موشکی به یک هواپیمای مسافری بود که هفت دقیقه پیش از آن از فرودگاه تهران برخاسته بود و اکثر سرنشینان آن را ایرانیان تشکیل می دادند.
با این فاجعه دلخراش، نشان داده شد که سپاه پاسداران از چه افراد ناشی و بی تجربه برپا شده است که فرق بین موشک کروز و هواپیمای مسافری را نمی دانند.
آنقدر از واکنش احتمالی آمریکا نسبت به حمله موشکی به عین الاسد به وحشت دچار شده بودند که یک هواپیمای بزرگ و کند پرواز مسافری را با یک موشک کوچک جثه و سریع پرواز آمریکایی اشتباه می گیرند و به سوی آن دو موشک، نه یک موشک، شلیک می کنند و ۱۷۷ نفر مسافر و خدمه را می کشند.
نه، اشتباه نشنیدید: ۱۷۶ نفر نبود، یکی بیشتر بود زیرا یک بانوی جانباخته حامله بود و جنینی در شکم داشت.
این برایشان یوم الله است، زیرا قدرت الهی می خواست به مردم دنیا هشدار دهد که مگذارید آن ها به بمب هسته ای برسند که اگر به جای موشک، بمب اتمی می فرستادند، چه فاجعه دهشتناکی ممکن بود اتفاق افتد.
در واقع، سخان خامنه ای در خطبه روز گذشته، یک بار دیگر ثابت کرد که رژیم، در تلاش برای رسیدن به بمب هسته ای، می خواهد به مرحله ای برسد که کسی جرات نکند به او بگوید پشت چشمش ابروست و به یگانه قلدر منطقه مبدل شود و به هرکاری می خواهد دست بزند – و به ویژه به دولت های جهان و سازمان های حقوق بشر هشدار دهد که مبادا در دفاع از ملت ایران سخنی بگویند و یا اقدامی کنند.
خامنه ای در این بخش از سخنان خود گفت: «به فضل الهی، این ملت و کشور در آینده ای نه چندان دور، به نقطه ای می رسد که دشمنان حتی جرات تهدید او را هم پیدا نخواهند کرد.
یعنی، بمب هسته ای، مانند کره شمالی که به کشورهای همسایه هشدار می دهد که مبادا بخواهند آن حکومت را براندازند.
پرزیدنت ترامپ و بنیامین نتانیاهو گفته اند که رژیم ارزوی رسیدن به بمب اتمی را به گور خواهد برد.
خامنه ای که ملت ایران را زود باور و ملت های دیگر جهان را ساده اندیش می پندارد، ادعا می کند که وظیفه و ماموریت سپاه قدس، “کمک به ملت های منطقه و بلاگردانی از مقدسات اسلام است».
سپاه قدس به سوریه می رود و مردم آن کشور را می کشد و در عراق، شیعیان را به جان هم می اندازد و به هر نقطه ای که می رسد مرگ می آفریند و خامنه ای این سپاه استعم اری و امپریالیستی را فرشته می نامد.
خامنه ای حتی از جنایت سپاه در سقوط هواپیما به تجلیل و تمجید می پردازد و ادعا دارد که سپاه البته اشتباه دردناکی کرده، ولی همه واقعیات را به مردم گفته است.
روحانی فریاد می زند که هنوز پنهانکاری می کنند و دروغ تحویل مردم می دهد، ولی خامنه ای به آن ها آفرین می گوید.
حتی جعیه سیاه هواپیما را نیز حاضر نشده اند در اختیار اوکراین و کانادا قرار دهند که مبادا مشتشان بیش از این باز شود.
خامنه ای چاره ای ندارد جز آن که از سپاه به تملق گویی بپردازد، زیرا اگر چنین نکند، فردا خود او را نیز از کرسی قدرت به پائین پرت خواهند کرد و خود، همه کاره خواهند شد.
خامنه ای از سپاه که موجب سقوط هواپیما شده، سپاسگزاری می کند، ولی لزومی نمی بیند که از خانواده های داغدار دلجویی کند و یا پوزش بخواهد.
در دیدگاه او، مردم عددی نیستند که شایسته پوزش رهبر معظم انقلاب اسلامی باشند.
و در پایان کلام، خامنه ای شمار شرکت کنندگان در تشییع جنازه قاسم سلیمانی را “یک معجزه” و نمونه دیگری از قدرت الهی در حمایت از رژیم معرفی می کند. همان نمایش سازماندهی شده ای که در کرمان، بیش از پنجاه نفر زیر دست و پا له شدند و خامنه ای آن را یوم الله می خواند.
ولی اگر او به حضور افراد در خاکسپاری یک مقام حکومتی افتخار می کند، گرچه خودش خوب می داند که چگونه چنین شمار افراد را بسیج کردند و به میدان آوردند، یک روز به مردم امکان دهد بی هراس از سپاه و بسیج و موتورسیکلت سواران و پنجه بکس بدستان، به خیابان بیایند و دیدگاه خود را نسبت به رژیم نشان دهند.
آنگاه است که خامنه ای پی خواهد برد یوم الله واقعی چیست و ملت ایران درباره این رژیم چه می اندیشد.
*********************
پاسخ خانوادهها به رژيم شهيدپرور
به گزارش خبرگزاری فارس، اداره خدمات پیگرد و امنیت اوکراین از مقامات جمهوری اسلامی درخواست کرد، تا جعبه سیاه هواپیمای اوکراینی که در ایران سقوط کرد را به کیاف تحویل دهد.
در همین حال اعلام شد که پیکر برخی جانباختگان به سرعت دفن شده اند و خانواده ها نیز به پیشنهاد “شهید” نامیدن جان باختگان پاسخ منفی داده اند.
خبرگزاری ایرنا نوشت: خانواده برخی از جانباختگان از تماسهای مکرر ارگانهای مختلف مبنی بر درخواست وقت جهت دلجویی و عرض تسلیت گلایه کردهاند. کمتوجهی به شرایط خاص خانوادهها و اصرار برای حضور از دلایل این گلایهها بوده است. همچنین اعزام دوربین هنگام ورود مسوولان تسلیتگو باعث ناخرسندی برخی خانوادهها شده است.
روز گذشته یکی از مراکز به منزل برخی خانوادهها تماس گرفته و با توجه به شهید محسوب شدن آنان، در حالی که هنوز خانوادهها شرایط روحی مناسبی ندارند، سوالاتی در زمینه سطح خدمات درخواستی پرسیدهاند که با واکنش منفی آنان مواجه شده است.