این روزها که تب مهاجرت بالا رفته، خبرنگار همشهری سری به صفهای چند سفارتخانه پرمتقاضی برای مهاجرت زده و از کسانی که عطای رفتن را بر ماندن درخانه پدری ترجیح دادهاند به گفتوگو نشسته است.
همشهری آنلاین در گزارشی نوشت: هرکدام از صف ایستادههای جلوی سفارتخانههای خارجی در تهران، سودایی در سر دارند؛ عدهای برای اقامت، برخی برای کارکردن، تعدادی کمتر برای گردشگری و تجارت و عدهای هم برای ادامه تحصیل در دانشگاههای معتبر به فکرگرفتن ویزای یکی از کشورهای عمدتا اروپاییاند.
تحصیلکردهها عطش بیشتری برای مهاجرت به کشورهای اروپایی دارند؛ تحصیلکردههایی که نه تنها مشوقها از درون خانواده و حتی از بیرون کشور برای جذب و جلبشان به کشورهای اروپایی کم نیست.
تحصیلکردههای دانشگاههای معتبر ایران، این روزها از مشتریان پرو پا قرص درخواست ویزا و اقامت در کشورهای اروپایی هستند. بسیاریشان براین اعتقادند که رفتن به کشوری دیگر، دریچهای تازه از علم را روی آنها باز میکند. مثالهای زیادی هم میزنند و از موفقیت دانشجویانی سخن به میان میآورند که با رفتنشان از ایران، سری میان سرها در آوردهاند.
ماندانا، دانشجوی سال آخر رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف است که میگوید اساتیدش به او گفتهاند برای ادامه تحصیل به دانشگاههای معتبر کانادا یا آمریکا برود. او هم دنبال حرف استادش را گرفته و برای پرسوجو از این و آن دنبال بهترین انتخاب برای رفتن است.
ثروت واقعی نيروی انسانی نخبه است
امروز بسیاری از مغزهای ایرانی تحت عنوان پزشک، دانشمند، حقوقدان، استاد دانشگاه، جراح، تاجر، سرمایهگذار و کارآفرین در حوزههای مختلف کسب و کار در پستهای کلیدی و دانشگاهها و شرکتهای مطرح دنیا به فعالیت مشغولند. ایرانیانی که دلایل متعددی در خروج آنها از کشور تاثیرگذار بوده و در اثر این خروج و عدم بازگشت، میلیاردها دلار سرمایه را نصیب کشورهای ساکن در آنها کردهاند.
براساس آخرین آمارها بیش از 400 فیزیکدان ایرانی در خارج از کشور مشغول فعالیت هستند و از مجموع 1800 دانشمند فعال در بخش انفورماتیک آمریکا، 125 نفر ایرانیاند. این آمار بیانگر وجود تعداد قابل توجهی از ایرانیان مقیم خارج با تخصصهای بالا و بی نظیر است که کشورمان به آنها نیاز دارد.
آمار فرار مغزها از ایران در یک سال
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: قائم مقام دانشگاه علوم پزشکی همدان پدیده فرار مغزها از کشور را فاجعهبار دانست و گفت: خروج ۱۸۰ هزار نفر از دانشآموختگان کشور در سال ۱۳۹۴ و مهاجرت به دیگر کشورها از جمله کانادا برابر است با مجموع درآمد نفت که فاجعهای برای کشور است.
یک و نیم میلیون ایرانی در صف مهاجرت به استرالیا و کانادا هستند که این عدد ترسناکی است. خروج نیروهای کارشناسی و ورزیده به اقتصاد ملی آسیب میزند و یکی از دلایل تهیدست شدن کشور، مهاجرت نیروهای نخبه است.
پروفسور علی فرقانی، استاد دانشگاه «ساوت» استرالیا که از سال 1388 تا کنون صاحب پستهای مدیریتی و تحقیقاتی گوناگون درخارج از کشور بوده است، موتور محرکه توسعهیافتگی در هر کشور را نتیجه مستقیم عمل و فکر نخبگان آن کشور میداند و معتقد است که همین گروه نخبگان هستند که میتوانند سرنوشت یک جامعه را متحول کنند. او تاکید میکند: « ایران ظرفیت نخبهپروری را دارد و اگر فرآیند جذب و استخدام به صورت درست انجام شود و احترام به این قشر در جامعه از سوی برخی مسئولان رعایت شود، بدون تردید هیچکس برای خدمت به کشورش لحظهای درنگ نمیکند، اما متأسفانه برخی از مسئولان و مدیران نمیتوانند به جوانان اعتماد کنند و راه پیشرفت نخبگان را مسدود میکنند.»
واقعیت این است که نمیتوان انتظار داشت یک نابغه شیمی با یک آزمایشگاه غیرمجهز، بتواند حداکثر خلاقیتش را شکوفا کند. محدودیتها و دغدغههای مالی، علمی، تجهیزاتی و موقعیتی برای قشر تحصیلکردهای که رویای بزرگ پیشرفت در سر دارد، گران تمام میشود و بار سفر میبندد. به نظر میرسد آنچه که در ايران بايد به وجود بیاید، درک درست از نقش نيروی انسانی در توسعه کشور است. واقعیت این است که ثروت ايران نفت و گاز و معادن آن نيست. ثروت واقعی ما نيروی انسانی نخبهای است که به دليل شرايط نامساعد سياسی، فرهنگی، اقتصادی و يا دانشگاهی تصمیم به مهاجرت میگیرد و ما هر روز با آسودگی نظارهگر از دست رفتن این سرمایهها هستیم!