قوانینی که منشأ نقض حقوق بشر است و مبنای تبعیض، ترویج خشونت و تفتیش عقاید.
محرومیتهای اجتماعی، تبعیض و درجه بندی شهروندان از آنجائی کلید خورد که تنها یک آئین مذهب رسمی کشور نام گرفت، کنجکاوی و پرسش در مورد باور شهروندان نیز با برقراری اصل۱۲ قانون اساسی ایران آغاز گشت، همچنین تقسیم ایرانیان به شهروندان درجه1و2 هم از زمانی در لابلای قوانین جای گرفت که آزادی های مذهبی نقض گردید و تفتیش عقاید مرسوم، اکنون اینگونه پرسش ها و کنجکاوی ها در مورد باور افراد از طریق فرم های تحصیلی، استخدامی، دانشگاهی و…به بحرانی بزرگ تبدیل شده است، بحرانی که نه تنها دامنگیر پیروان سایر ادیان است بلکه معتقدان به مذاهب اسلامی غیر شیعه را هم در بر می گیرد.
جمهوری اسلامی تنها در نوشتاروگفتارهایشان، زرتشتیان، مسیحیان و کلیمیان و پیروان برخی شاخه های دیگر اسلام را با این جمله کوتاه پذیرفته اند که:اجازه دارند« در احوال شخصی و تعالیم دینی خود آزاد باشند»، یعنی درتضاد بنیادین با مفاد ۱۸ و ۱۹منشور جهانی حقوق بشر، بر اساس این خط کشی ها و تقسیم بندی ها، سایر مسلمانان و پیروان دیگرادیانی که در قانون اساسی ایران به رسمیت شناخته شدهاند هم از تبعیض در استخدام و بهرهمند نبودن از حقوق کامل شهروندی شکایت دارند.
طبق قوانین و اصول یاد شده آزادی در محدوده احوالات شخصی–و نه اجتماعی– بعنوان یک امتیاز– ونه یک حق – تنها به پیروان برخی مذاهب اعطا شده است که در صورت لزوم میتوان آن را باز پس گرفت، امتیازی که نه تنها بعدها به عناوین و شیوه های گوناگون سلب گردیده، بلکه با تثبیت ولایت مطلقه فقیه، سخت گیری بیشتری را برای پیروان ادیان مذکور بهمراه داشته است.
بگفته کوروش نیکنام نماینده سابق زرتشتیان، اینک بزرگترین و بدترین تبعیض موجود درقوانین کشور ماده ۸۸۱ قانون مدنی است که بر اساس آن اگر در بین ورثه متوفای کافری، مسلم باشد وراث کافر ارث نمیبرند اگرچه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند. به زبان ساده، بنابر این ماده قانونی، اگر در یک خانواده غیرمسلمان، فردی ادعای مسلمانی کند، میتواند تمام ارث متوفی که شامل سهمالارث بقیه افراد خانواده میشود را تصاحب کند و این قانون تبعیض آمیز که ناقض ماده دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر است، سرمایه های مادی و جمعیتی بویژه زرتشتیان و کلیمیان رو به نابودی است.
در جمهوری دینسالار ایران:پیروان اهل سنت مسلمان هستند اما در تهران بزرگ از داشتن یک مسجد هم محرومند.
دراویش سرکوب، بازداشت شکنجه، زندانی واعدام می شوند، خانقاه هایشان نیز تخریب.
از سال ۱۹۷۹بدین سو و بنا براصل ۱۶۷ قانون اساسی و” قانون ارتداد”، بسیاری از نوکیشان مسیحی اعدام، زندانی و تبعید شده اند، هرماهه درگزارش های آماری نهاد های حقوق بشری بیشترین تعداد بازداشت شده گان متعلق به نوکیشان مسیحی است همراه با احکام های طویل المدت صادر شده.
از ابتدای انقلاب درسال۱۹۷۹ تا کنون بهائیان ایران به شیوه های گوناگون از تحصیل در مدارس و یا ادامه تحصیلات در دانشگاه ها، برگذاری و انجام اعیاد، مناسک وفرایض دینی، استخدام، دفن اجساد و حتی برای دریافت کارت ملی نیز با موانع ومشکلات عدیده ای روبرو گشته، با بهانه و اتهاماتی واهی، بدون مدرک بازداشت و تنها به سبب اعتقادات دینی خود با احکامی بسیار سنگین زوانه زندان های مختلف کشور شده اند.
یاد آوری: بسیاری از پیروان این ادیان به دلیل تبعیضها و فشارهای وارده توسط جمهوری دین سالار، مجبور به ترک ایران شدهاند از جمله نوکیشان زیراطبق قوانین موجود خروج از دین اسلام “جرم محاربه” خوانده می شود ومجازات آن مرگ است.
و این چنیند پیروان مندائیان، یارسانی ها، عرفان حلقه وعرفانهای دیگر، رویه ای که فراتر از۴۰ سال است بطور مستمرادامه دارد.
با امید به اینده ای که رهبران آیین های جهانی صلحی پایدار و آرامش بخش را به جهانیان هدیه دهند.
اعضای کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان ضمن باور و احترام به کنوانسیونها، معاهدات و موازین جهانی و بین المللی، نادیده گرفتن حقوق دگرباوران و اعمال تبعیض های دولت جمهوری اسلامی ایران را محکوم دانسته و توجه جامعه جهانی بخصوص سازمان ملل و اتحادیه اروپا را به وضعیت تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی که در سکوت و بیعدالتی محبوسند جلب مینمایند.
1226
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان
اصل ۱۲ قانون اساسی ایران:دین رسمی این کشور اسلام و مذهب رسمی جعفری اثنی عشری است
ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر: حق ازادی اندیشه و دین و مذهب و ازادی علنی کردن وآموزش عقاید در محیط عمومی و خصوصی
مادهٔ ۱۹: حق آزادی بیان و عقیده و انتشار و جستجو و دریافت اطلاعات در رسانه ها