ایران؛ سگهای ولگرد کودک زباله گرد را خوردند
باید چند دپوی زباله دیگر را هم زیرورو میکردند تا شاید چند بطری پلاستیکی دیگر هم پیدا کنند. امیر و رضا مثل هر روز لابهلای زبالهها دنبال پلاستیک بودند. هنوز کیسهشان پر نشده بود. هوا داشت کمکم تاریک میشد که صدای پارس سگ آن دو را میخکوب کرد.
به گزارش شهروند، امیر که چند سالی کوچکتر بود از ترس چند قدمی به رضا نزدیک شد. یک گله سگ گرسنه و دو پسربچه بیپناه که حسابی ترسیده بودند، آنها چارهای جز فرار نداشتند. کیسههایشان را آهسته بر زمین گذاشتند تا سرعت بیشتری داشته باشند. امیر با اینکه ٩سال بیشتر نداشت، اما سریع بود. رضا هم با همان هیکل لاغر و ترکهای دست امیر را گرفت و با هم پا به فرار گذاشتند.
آن طور که رضا میگوید آنها با تمام وجود میدویدند تا به جاده برسند. صدای پارس سگهای وحشی هم پس از آنها میآمد: «نمیدانم کجا امیر از من جدا شد، اما وقتی به جاده رسیدم، دیدم او با من نیست.»
پیکر امیر ١٢ساعت بعد در میان خرابهها پیدا شد. نیروهای امدادی وقتی به پیکر بیجان این پسربچه زابلی رسیدند که سگهای وحشی بخشهایی از بدن این کودک را خورده بودند. این حادثه دلخراش جمعه شب در یکی از محلههای شرقی میبد رخ داد. منطقهای به نام کاشف آباد که چند سالی است به محل دپوی زبالههای شهر تبدیل شده. مسئولان شهری میگویند این منطقه خارج از محدوده شهری است و این بچهها هم کودکان کاری هستند که چند سالی است از سیستانوبلوچستان به یزد مهاجرت کردهاند. اما زبالههای کاشف آباد و مزرعه کلانتر محصول همان شهری است که امیر و خانوادهاش در حاشیه آن پناه گرفته بودند و برای گذران زندگی مجبورند میان زباله پرسه بزنند تا شاید پول بخور و نمیری دستشان را بگیرد. اما این بار به جای پول، بدن تکه و پاره امیر ٩ساله قسمتشان شد.
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
منوچهر شفایی
منوچهر شفایی بنیانگزار و عضو دائمی هیئت رئیسه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران که در سال 2000 در شهر برمن آلمان ثبت شده است www.bashariyat.org
موسس و مدیر مسئول ماهنامه و سایت آزادگی از شال 2000
بنیانگزار شبکه مدافعین حقوق بشر در ایران از سال 2002
ورزشکار و شمشیربازی علاوه بر قهرمانی کشور از سالهای 1346 تا 1353 و مقام سومی آسیا 1973 مقام اولی تیمی و سومی انفرادی المپیک آسیائی 1974 و مقام سومی 1991 بازی های آسیایی
متولد تهران بزرگ شده خرمشهر و خوزستان لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران
اینک مقیم و شهروند آلمان
• «من اعتقاد دارم به مجرد اینکه انسان بدنیا می آید حق حیات دارد، بدیهی است که این حقوق ذاتی و اولیه هر انسان است؛ چون می بیند و می شنوند، حق دیدن و شنیدن واقعیت ها را دارد؛ صحبت می کند پس حق نظر دادن و گفتگو دارد؛ فکر می کند، پس حق اندیشیدن و انتخاب رای دارد؛ چون راه می رود حق حرکت دارد، رشد می کند، حق تجلی دارد؛ حق فریاد، گریه و اعتراض دارد و ... اما متاسفانه صاحبان قدرت برای حفظ منافع خود این حقوق را از انسان ها گرفته و با قوانینی که مطابق میل خودشان است آن ها را محدود می کنند.»