کرونا؛ برای گریز از واقعیت به آن اشاره نمیکند
عباس عبدی در روزنامه شهرآرا در باره بحران کرونا نوشت: این اپیدمی عمیقترین بحرانی است که جامعهی ایران طی چند دههی اخیر با آن مواجه شده است. البته در بدترین زمان از جهت تواناییهای مدیریت رسمی با این بحران روبهرو شدهایم. از یک سو شکاف درون ساختاری، این مدیریت را به شدت ناکارآمد کرده است و نیز منابع مالی آن به شدت محدود است و از سوی دیگر نیز روابط خارجی آن دچار مشکل جدی است. اتفاقات دیگری نیز بویژه در ماههای اخیر موجب بیاعتمادی روز افزون مردم به این مدیریت عمومی شده است.
هنگامی که رئیس آن دانشگاه بر اساس تجربیات خود معتقد است که بیماران بستری شدهی مبتلا به کرونا هستند و تعداد آنها را ۵۹۴ مورد معرفی کرده است، اما مقامات بالاتر صرفاً به موارد تستشده اشاره میکنند، نتیجه چه میشود؟ این که یک استان از وضعیت سفید، در یک شب تبدیل به وضعیت قرمز میشود و حتی به عنوان استان کانون شیوع تبدیل میشود.
علت بالا بودن نسبت مرگ و میر به مبتلایان در ایران، همین است که آمار مبتلایان درست نیست. ما باید دو آمار داشته باشیم. یک آمار رسمی و دیگری آمار برآوردی و تخمینی است. برای مردم آمار برآوردی مهم است. والا آمار رسمی میتواند صفر باشد، همچنان که پیش از اولین فوتی ناشی از کرونا این آمار صفر بود.
وظیفهی علم آمار همین است که بسیاری از واقعیات را از طریق تخمین و برآورد بیان کند. وزارت بهداشت اینها را میداند، ولی برای گریز از بیان واقعیت به آن اشاره نمیکند. ولی این نادیده گرفتن واقعیت، بدترین زیانها را برای جامعه و حتی وزارت بهداشت و مسئولین آن خواهد داشت.
فیلم زیر؛ کرونا: افشاگری درباره اخبار دروغ صداوسیما
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
منوچهر شفایی
منوچهر شفایی بنیانگزار و عضو دائمی هیئت رئیسه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران که در سال 2000 در شهر برمن آلمان ثبت شده است www.bashariyat.org
موسس و مدیر مسئول ماهنامه و سایت آزادگی از شال 2000
بنیانگزار شبکه مدافعین حقوق بشر در ایران از سال 2002
ورزشکار و شمشیربازی علاوه بر قهرمانی کشور از سالهای 1346 تا 1353 و مقام سومی آسیا 1973 مقام اولی تیمی و سومی انفرادی المپیک آسیائی 1974 و مقام سومی 1991 بازی های آسیایی
متولد تهران بزرگ شده خرمشهر و خوزستان لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران
اینک مقیم و شهروند آلمان
• «من اعتقاد دارم به مجرد اینکه انسان بدنیا می آید حق حیات دارد، بدیهی است که این حقوق ذاتی و اولیه هر انسان است؛ چون می بیند و می شنوند، حق دیدن و شنیدن واقعیت ها را دارد؛ صحبت می کند پس حق نظر دادن و گفتگو دارد؛ فکر می کند، پس حق اندیشیدن و انتخاب رای دارد؛ چون راه می رود حق حرکت دارد، رشد می کند، حق تجلی دارد؛ حق فریاد، گریه و اعتراض دارد و ... اما متاسفانه صاحبان قدرت برای حفظ منافع خود این حقوق را از انسان ها گرفته و با قوانینی که مطابق میل خودشان است آن ها را محدود می کنند.»