آتش دلِ‌مان را با آتش چهارشنبه سوری پيوند بزنيم


جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران (عضو فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر)

آتش دلِ‌مان را با آتش چهارشنبه سوری پيوند بزنيم

سه‏‌شنبه ۲۷ اسفند ساعت ۱۰ شب، در بزرگ‌داشت همه‌ی کشته‌شده‌گان مردم ستم‌ديده در فاجعه‌ی كُرونا، اعتراضات آبان ماه، سقوط هواپیمای خطوط هوایی اوکراین، خدمت‌گزاران حرفه‌ی‌ پزشکی … و با یاد زندانيان سياسی نوای «مرغ سحر» را بر فراز بام‏‌ها يا از پنجره‌ها فرياد برمی‌آوریم و با پخش «مرغ سحر» با صدای استاد شجريان به استقبال نوروز ۱۳۹۹ می‌رویم.

جمعی از آزادی‌خواهان ایران

************************************

“کرونا” هم آتش چهارشنبه سوری را دوست ندارد

شکوه میرزادگی: در طول تاریخ 1400 ساله ای که از اشغال ایران، توسط اعراب نومسلمان، می گذرد متعصبین مذهبی همیشه با برگزاری جشن های ملی ایرانی، به دلایل مختلف، مخالفت کرده و یا به مرور، و به بهانه ی «ضد اسلامی بودن»، آن ها را ممنوع اعلام کرده اند. البته وقتی هم که زورشان نرسیده تا برگزاری جشنی را، همچون نوروز، ممنوع کنند، سعی کرده اند با جعل احادیث و نقل قول هایی دروغین از امام ها و پیامبر، آن را به خودشان بچسبانند که خوشبختانه در این مورد هم موفق نبوده اند و هیچ کدام از جشن های ملی ما که همگی شان سکولار و غیرمذهبی هستند، مذهبی نشده اند.

با این حال مادران و پدران ما در سده های گذشته گاه پنهان و گاه آشکار جشن های ملی خودشان را برگزار کرده و برخی از آن ها را، (چون مهرگان، یلدا، سده، نوروز، چهارشنبه سوری، سیزده به در)، برای ما تا به امروز زنده نگاهداشته اند.

اما یکی از بدترین دوره های تاریخ ما در ارتباط با ممنوعیت جشن های ملی، این چهل و یک سال گذشته بوده است که نه تنها متعصبین مذهبی، بلکه حکومت مسلط بر ایران نیز، سعی در حذف جشن های ملی ما را داشته اند؛ زیرا این حکومت درست همچون اشغالگران، و یا استعمارگران بیشترین ضدیت خود را نسبت به فرهنگ و تاریخی دارد که نمی تواند با ارزش های آن ها خوانایی و نزدیکی داشته باشد.

یکی از جشن هایی که حکومت ایران از روز نخست با برگزاری آن به شدت مخالفت کرده جشن چهارشنبه سوری بوده است.

در چهل سال گذشته هیچ سالی نبوده که حکومت از برگزاری چهارشنبه سوری جلوگیری نکرده باشد. آن ها گاه به بهانه ی «آتش پرستی»، و گاه به بهانه ی «ایجاد خطر برای مردم» و گاهی حتی به بهانه ی «اخلال در نظم عمومی» در شب هایی که مردمان به جشن و پایکوبی مشغولند، به آن ها، حمله می کنند، آن ها را کتک می زنند، و یا به زندان می فرستند.

چهارشنبه سوری یکی از جشن های شاد ایرانی ست که در سه شنبه شب قبل از آخرین چهارشنبه سال برگزار می شود. قرن هاست که مردمان در چنین شبی در خانه ها و یا کوچه ها و خیابان ها آتش افروخته اند و شادی کنان از روی آن پریده اند.

البته هیچ کس به روشنی نمی داند که فلسفه و سرچشمه ی اصلی چهارشنبه سوری چیست اما اين را می شود ثابت کرد که ایرانیان به آتش و اهمیت آتش علاقه ای خاص داشته اند. و به همین دلیل این جشن می تواند ریشه در دوران هایی داشته باشد که در هر گوشه ای از ایران آتشکده ای برپا بود، و مردمان به هر مناسبتی بر گرد آن جمع می شدند، و به جشن و شادمانی می پرداختند.

در عین حال این را هم می شود به روشنی ثابت کرد که اعراب به شدت با آتش مخالف بوده اند. با نگاهی به قرآن کتاب مقدس مسلمانان می توانيم ببينيم که 178 مورد از بدی آتش گفته شده. «آتشی که کافران و ظالمان به آن مبتلا خواهند شد» نمونه های زیادی دارد از جمله:

ـ آنان به کيفر آن چه به دست می آوردند جايگاهشان آتش است
ـ … پس گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش نگاه دار
ـ بدانيد که برای کافران عذاب آتش خواهد بود
ـ اينان كسانى هستند كه در آخرت جز آتش برايشان نخواهد بود

در همه ی این موارد کسی که به صدا و فرمان الله و پيامبرش گوش فرا ندهد عاقبت اش با آتش «هراس انگيز» خواهد بود. در حالی که نقطه ی مقابل آن ها ایرانیان بوده اند که آتش را مطبوع و حتی مقدس می دانسته اند. اين دو نگاه متفاوت از سوی دو سرزمينی که يکی دايم در آتش گرما می سوخت و طبعا مردم در آن علاقه ای به آتش نداشتند و سرزمين ما که طبيعتی ملايم و بيشتر سرد داشت و آتش و خورشيد گرمابخش آن بود امری کاملا قابل درک است.

آن چه روشن است، هنوز که هنوز است برای ایرانیان پریدن از آتش، دوست داشتن آتش، و شادی کردن دسته جمعی بر گرد آن زیباست و نشانه ی عشق به فرهنگ شاد و گرمابخشی ست که در آن از بکن نکن های مذهبی، قومی، نژادی، جنسی و جنسيتی اثری نيست. و از آنجا که چنین جشن هایی زمينی و سکولار است، طبعا با روحيه و فرهنگ مردمان اين زمانه نیز کاملا خوانانی دارد.

از سویی دیگر نفرت و دشمنی حکومت اسلامی با این نوع شادی ها، نشانه ی فرهنگ واپسگرایی ست که ضد هر نوع شادمانی و هر نوع جمعیتی ست که در آن تنوع فرهنگ ها و مذاهب وجود داشته باشد. و به همین دلایل در سال های گذشته حکومت اسلامی حاکم بر ایران در آستانه ی جشن های نوروزی به بهانه های مختلف، از جمله همزمانی با سالگرد درگذشت امام و امامزاده ای و یا روز مذهبی خاصی از مردمان خواسته است که دست از شادمانی بردارند و تردیدی نیست که امسال نیز با وجود فاجعه ی ویروس کرونا بهانه ی بهتری دارد تا مردم را از برگزاری جشن و شادمانی و دور هم جمع شدن دور کند. در حالی که همگان شاهد بوده اند که این حکومت حاضر نشده بدترین مناطق شیوع بیماری، یعنی امامزاده ها و مساجد را تعطیل کند.

البته در چنین شرایطی بهتر است که مردم نه به امامزاده و مسجد بروند و نه در اماکنی که جمعیت غیرقابل کنترلی هست. اما بسیار زیباست که امسال نیز مردمان به وظیفه ی ملی خود عمل کرده و جشن های چهارشنبه سوری و نوروزی را در جمع های کوچک دوستانه و خانوادگی برگزار کنند؛ به ویژه که این روزها برخی از ویروس‌شناسان از احتمال نقش حرارت و گرما در به عقب راندن ویروس کرونا می‌گویند. و در واقع چشم امید مردمان جهان اکنون به بهار دوخته شده‌ است که با آمدن آن و افزایش دما همه چیز بهتر شود و ویروس جدید کرونا مانند آنفلوانزا با گذشت زمستان از پای در آید.

به این ترتیب امسال جشن گرفتن و افروختن آتش چندین حسن دارد. هم ادای وظیفه ای ملی ست، هم گرفتن انرژی برای تحمل رنج ها و مصائب طبیعی و یا انسان ساز، هم رویارویی با حکومت اسلامیِ فرهنگ کشِ انسان ستیز، و هم فراری دادن ویروس کرونا که به نظر می آید آن هم چون حکومت اسلامی شادمانی و آتش را دوست ندارد.