انقلاب؛ به جان هم افتادند و همدیگر را لو می دهند
مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی، اظهارات مصطفی میرسلیم در باره “تندرویهای صادق خلخالی” در اوایل انقلاب را به باد انتقاد گرفت. مهاجری که از نزدیکان به خامنهای به شمار میرود، در مصاحبه با شفقنا گفته است که صاحبمنصبان کنونی و از جمله مصطفی میرسلیم اگر به مقام و موقعیتی در ۴۰ سال گذشته دست یافتهاند، “مرهون مبارزات امثال آیتالله خلخالی و خدمات او بعد از پیروزی انقلاب” هستند.
مهاجری با طرح این ادعا که “آن چیزهائی که آقای میرسلیم به آیتالله خلخالی نسبت داد درست نبود و هیچ سندی هم برای اثبات آنها وجود ندارد”، معاون وزیر کشور و وزیر ارشاد اصولگرای دوران بعد از انقلاب را متهم کرده که با حرفهایش “باعث خشنودی دشمنان شد، رسانههای آنها را تغذیه کرد و حتی میتوانم بگویم به نوعی رژیم شاه را با آنهمه جنایت و وابستگی و خیانت که داشت، تبرئه کرد.”
مصطفی میرسلیم اخیرا در مصاحبهای گفته بود که آقای خلخالی در صدور حکم اعدام عجله داشته تا “بدون در نظر گرفتن جوانب امر و رسیدگیهای لازم بسیاری از افسران شهربانی را اعدام کند. بدون این که به این موضوع توجه لازم داشته باشند که اصلاً این افراد نقشی در آزار و اذیت و شکنجه مردم داشتند یا خیر!”
او در ادامه جزئیات دیگری از اقدامات خلخالی را نیز عنوان کرده و از جمله گفته بود: «من خبر داشتم که برخی از همراهان ایشان برای این که مجوز ورود به یک خانه را بگیرند برخی از مواد مخدر یا موارد دیگر را به داخل منزل پرتاب میکردند و بعد به اهالی خانه میگفتند ما آمدهایم برای تفتیش و… بالاخره این قبیل کارها زیادهرویهایی بود که اوایل انقلاب صورت میگرفت.»
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
منوچهر شفایی
منوچهر شفایی بنیانگزار و عضو دائمی هیئت رئیسه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران که در سال 2000 در شهر برمن آلمان ثبت شده است www.bashariyat.org
موسس و مدیر مسئول ماهنامه و سایت آزادگی از شال 2000
بنیانگزار شبکه مدافعین حقوق بشر در ایران از سال 2002
ورزشکار و شمشیربازی علاوه بر قهرمانی کشور از سالهای 1346 تا 1353 و مقام سومی آسیا 1973 مقام اولی تیمی و سومی انفرادی المپیک آسیائی 1974 و مقام سومی 1991 بازی های آسیایی
متولد تهران بزرگ شده خرمشهر و خوزستان لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران
اینک مقیم و شهروند آلمان
• «من اعتقاد دارم به مجرد اینکه انسان بدنیا می آید حق حیات دارد، بدیهی است که این حقوق ذاتی و اولیه هر انسان است؛ چون می بیند و می شنوند، حق دیدن و شنیدن واقعیت ها را دارد؛ صحبت می کند پس حق نظر دادن و گفتگو دارد؛ فکر می کند، پس حق اندیشیدن و انتخاب رای دارد؛ چون راه می رود حق حرکت دارد، رشد می کند، حق تجلی دارد؛ حق فریاد، گریه و اعتراض دارد و ... اما متاسفانه صاحبان قدرت برای حفظ منافع خود این حقوق را از انسان ها گرفته و با قوانینی که مطابق میل خودشان است آن ها را محدود می کنند.»