امسال سال جهش تولید خشم علیه حکومت خامنه‌ای


منصور امان

“سال جهش” در انتظار علی خامنه ای

رهبر جمهوری اسلامی که برخلاف سیاست جاری حُکومتش در مورد جامعه، خود برای حفاظت از جانش در قرنطینه بسر می برد، در سُخنرانی به مُناسبت سال جدید، چشم انداز تیره ای که در برابر مردُم ایران است را ترسیم کرد.

او در ابتدای سُخنانش با ارزش گذاری هلاکت پایدار سُلیمانی به عُنوان “اوج حوادث سال قبل” و یاد کردن به طور حاشیه ای از سیل مهیب شُمال و جُنوب و تحریمهای فلاکت بار، میزان بیگانگی خود با مُشکلات و چالشهای واقعی جامعه در سال گذشته را به تماشای همگان گذاشت. نه سیل و نه کُرونا، برای این بُرج عاج نشین فقط آنچه که به مساله قُدرت و ثروت گره می خورد اصلی ست و بقیه فرعی به حساب می آید. این دسته بندی جای تردید به جا نمی گذارد که در سال ۹۹ که آثار اقتصادی فاجعه کُرونا به گونه سهمگینی پدیدار خواهد شد، مُشکلات و چالشهای سختی در انتظار جان بدر بردگان نشسته است.

ولی فقیه “نظام” به روال سالهای قبل کارنامه تزیین شده ای از عملکرد خود و رژیم اش عرضه کرد. او به خویشتن مدال داد که شُعارسازی سالانه اش – که اسباب ریشخند همگانی است – با “استقبال” روبرو شده و موجب “رونق تولید” گردیده. “رونق” ادعایی او اما در عمل اینگونه است که رُشد منفی اقتصاد کشور در سال ۹۸ در حال دو رقمی شدن بوده است (گُزارشهای صندوق بین المللی پول و بانک جهانی) و حتی آمار حُکومتی نیز خودستایی عیدانه آقای خامنه ای را تایید نمی کند: بنا به یک گُزارش رسمی که دستکاری هم نتوانسته آن را نجات دهد، در سه ماه نخُست همین سال نزدیک به ۲۴درصد جوانان بین ۱۵ تا ۲۹ سال و ۴۳درصد از دانش آموختگان آکادمیک بیکار بوده اند (مرکز آمار). هر گاه در نظر گرفته شود که میزان درآمد نفت در سال ۹۸ سیری نُزولی داشته و حاکمیت توانسته فقط نیمی از بودجه این سال را تامین کند، رقمهای مزبور به دامنه های وخیم تری فراز می یابد.

به جُز ناکامی کلان در پهنه اقتصاد و شرایط زیست و کار جامعه، آقای خامنه ای در ماله کشی بر این تابلوی زشت هم مُوفق نیست. او سینه جلو داده که “با کار و تلاش دستگاه های مختلف، تولید تا حُدودی راه افتاد” تا سپس به خود تودهنی بزند: “البته اثر آن در زندگی مردُم محسوس نشد.”

آنچه که در عوض در “زندگی مردُم محسوس” شد، تورُم پنجاه درصدی و بیشتر، نایاب شدن دوره ای کالاهای اساسی، بیکار سازی، پرداخت نشدن حُقوق، دستمُزد و مُستمری، پولی سازی تعهُدات دولتی، گران شدن خدمات پایه ای و حذف یارانه نقدی بود.

با این کارنامه فضاحت بار می توان به آقای خامنه ای حق داد که چاره ای جُز کوفتن بر طبل بیعاری برای خود نمی یابد و سبُکبال، خرمُهره بُزُرگتری از سال پیش را به گردن سال جدید آویخته و آن را “سال جهش تولید” می نامد. فُرمول اقتصادی “مقام مُعظم” برای واقعیت یافتن این هدف گذاری اما از خود آن هم فُکاهی تر است. او رهنمود داده: “جوری عمل کنید که جهش تولید بشود.” او در باره پُرسش “چه جوری؟” سُکوت کرده و حل مُعما را به کارشناسان دُروغ زنی و چاپلوسی در بیت و دولتش واگذار کرده است.

رهبر دستگاه حاکم بر کشور اگرچه درباره آنچه که خود و حُکومتش باید انجام دهند تصوُر روشنی ندارد، اما در مورد مردُم به خوبی می داند که مسوولیت شان چیست؛ او شلاق “کار ده برابری” را بیرون کشید و خواست ساده آنها برای کار و زندگی شایسته را “راحت طلبی و رفاه جویی” نامید.

با این مُقدمات تردیدی نیست که در سال ۹۹ آقای خامنه ای شاهد “جهش” خواهد بود؛ اگرچه نه آن جهشی که وی مردُم را بدان تهدید می کند، بلکه جهش مُبارزه جامعه مُعترض و زخمی علیه بساط ستمکاری و ریاضت دهی او و رژیم اش!