عباس عبدی تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به سئوال سایت خبرآنلاین که پرسید: این ادعای برخی اصولگرایان که موفق به جذب آراء خاکستری شده اند را قبول دارید؟ گفت: آن آرا، خاکستری نبوده است شاید خاک برسری بتوان گفت. اخر در تهران با حدود ۲۲ درصد مشارکت چه چیزی را باید پیروزی نامید؟ اصولگرایان شکست فاحشی در این انتخابات خوردند، نه فقط اصولگرایان، چون در این شکست مهم نیستند، که ساختار دچار خسران شد و اگر کسی این را موضوع ساده و روشن را متوجه نشود باید معلولیت فکری برای او در نظر گرفت.
اصلاحطلبنماهایی که تحقیر شدند!
مجید حسینی -عضو لیست عدالتخواهان و هوادار سابق قالیباف -در واکنش به نتیجه انتخابات مجلس شورای اسلامی در یادداشتی كنایهامیز به اصولگراها نوشت؛
ما میبازیم؛ کنار مردم ما به یک میلیارد تومان پول پوستر میبازیم. ما به پانصد میلیون تومان پول شام به قشر محروم میبازیم. ما به پنجاه سکه تقدیمی به سلبریتی معروف برای تبلیغ میبازیم
ما به پانصد میلیون قرار داد آگهی میبازیم ما به روحانیون مساجد که گفتند اگر به فلان لیست رای ندهید، دین میرود میبازیم ما به وحدت اهالی پول علیه مردم میبازیم.
و چه خوب شد که میبازیم؛ چون اگر کنار این پولدارها میبردیم، انگار که جلو مردمی که درد داشتند و شرکت نکردند که به اینها رای ندهند، میباختیم.
حالا میبازیم، مثل همه مردم که بازندهاند؛ تازه مثل مردم میشویم، مثل همه مردم که دایما می بازند، صبح تا شب بدبخت تر میشوند و میبازند.
حالا تازه شدهایم مثل مردم؛ خوب شد کنار مافیای پول نمیبریم اما کنار مردم میبازیم، کنار مردم خیابان.
اصلاحطلبنماهایی که تحقیر شدند!
سایت بهار نیوز نیز نوشت: اکنون که نتیجه پایانی انتخابات تهران روشن شده است آسانتر می توان رفتار برخی از دوستان به ظاهر استخوان خرد کرده و کارکشته سیاسی را محک زد! اگر از رای محجوب که برای خود پایگاه رای ویژه و همیشگی (کارگری) دارد، بگذریم و رای نزدیک ۷۰ هزار نفری! مجید انصاری و سپس جلودارزاده خانه کارگری و کواکبیان را برآمده از خاستگاه های دیگری بدانیم عملا باید سقف رای اصلاحطلبان را ۳۶ هزار نفری بدانیم که برگ را به نام زهرا ساعی پر کردهاند. این برآورد زمانی حقیقیتر میشود که پیامد این نام به ترتیب دیگر نامزدان فهرست ایشان قطار میشوند. حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلام شهر برپایه برآوردها ۷/۵ میلیون دارنده حق رای را در خود جای داده است. پس با یک حساب سرانگشتی ساده این تکاپوی بیهوده یاران اصلاحات! نهایتا ۵ هزارم مردم را نتوانست قانع کند که به فهرستشان رای بدهد. دقیقتر اگر نگاه کنیم این سیاستمداران که دارای بیش از پنجاه حزب و تشکل و نهاد سیاسی هستند ۳۶ هزار عضو و هم اندیش و حتی خویشاوند و خانواده هم ندارند یا این که نداشته اند تا همانند ایشان فکر کنند! ما که دسترسی به هزینه کردهای ستاد انتخاباتی گرامیان نداریم اما به سادگی می توان برآورد کرد هر دانه رای چقدر پای ایشان آب خورده است! هزینه گزافتر اما این تصمیم نابخردانه بود که ننگ شکست مفتضحانه کنونی را به پای این جریان سیاسی نوشت و رسما ته مانده آبرو را نیز به فنا داد. در هنگامه ای که هر شهروند ساده ای میدانست پایگاه رای جناح چپ به قدری خالی شده که امکان پیروزی ابدا وجود ندارد. با کدام تحلیل و انگیزهای رهبران این جناح تصمیم گرفتند کاسه گردان کوچه و خیابان باشند که سرانجامش شکست رسمی! در یک بازی از پیش باخته باشد؟
روزنامه حکومتی: پیام انتخابات هشدار بزرگ بود
روزنامه جمهوری اسلامی روز یکشنبه در سرمقاله این روزنامه با عنوان «هشدار بزرگ» نوشت: نکته مهمی که باید مسئولان نظام را حساس کند، اینست که میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم پائین بود. در تهران، مشارکت بسیار پائین بود، وضعیتی که برای مرکز جمهوری اسلامی به هیچ وجه قابل قبول نیست. مسئولان نظام باید این کاهش هشداردهنده را یک زنگ خطر بدانند.
این روزنامه نوشت: حتی هزینه کردن شرع، خرج کردن شهدا و افراطهای بیسابقه صداوسیما در تبلیغات هم نتوانستند افاقه کنند. بیاعتنائی به پائین آمدن میزان مشارکت مردم در این انتخابات را نباید یک راهکار برای عبور بیخطر از کنار این هشدار و به فراموشی سپردن آن دانست. اگر گوشهای مسئولین زنگ خطرها را نشنوند، خطر برطرف نمیشود.
فیلم زیر: سخنان هموطن جوانی را از شهر مشهد بشنوید. وی که روز جمعه دوم اسفندماه از حوزه های خالی رای گیری در این شهر بزرگ فیلم گرفته روی این نکته که مردم ایران در مخالفت با این نظام اهریمنی کاملا یکپارچه و متحد هستند انگشت می گذارد.