سفتهبازان در روزهای تقریبا تعطیل نوروز تلاش کردند که قیمت دلار را در کانال ۱۶ هزار تومانی جلوتر ببرند. آنها حداقل در پشت خطهای تلفن و کانالهای اطلاعرسانی توانستند تا حدی این هدف را محقق کنند، ولی باید منتظر ماند و دید که آیا با آغاز به کار رسمی بازار از امروز، قیمتهای ساخته شده سفتهبازان در بازار مورد پذیرش قرار خواهد گرفت یا شاهد بازگشت قیمت به سطح پیش از تعطیلات خواهیم بود. دلار در انتهای اسفندماه به کانال ۱۶ هزار تومانی رسید، ولی در تعطیلات نوروز و در معاملات پشت خطی، سفتهبازان در معاملات خود قیمت را حتی تا محدوده ۱۶ هزار و ۵۰۰ تومانی بالا آوردند.
به گزارش دنیای اقتصاد، در بازار سکه نیز تقریبا چنین روندی حاکم بود؛ سکه در تاریخ ۲۷ اسفند به قیمت ۶ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان رسید. با این حال، با کاهش شدید بهای طلای جهانی در تاریخ ۲۸ اسفند، فلز گران بهای داخلی ۸۰ هزار تومان از ارزش خود را از دست داد و با بهای ۶ میلیون و ۲۰ هزار تومان به کار خود در سال ۹۸ پایان داد. با آغاز سال ۹۹ از یکسو نرخ طلای جهانی در مسیر افزایشی قرار گرفت و از سوی دیگر در معاملات پشت خطی دلار، قیمت افزایشی شد. مجموعه این عوامل دست به دست هم داد که سکهبازان نیز فعالتر شوند و قیمت را تا محدوده ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومانی بالا ببرند. سکه در هیچ کدام از ادوار تاریخی پیشین نتوانسته بود چنین سطح قیمتی را تجربه کند. در این میان، شماری از فعالان نیز بالا رفتن ارزش سکه در معاملات بورس کالا را در انتظارات معاملهگران موثر دانستند. از نظر این عده، ممکن است بازیگران بزرگ بازار تصمیم گرفته باشند پیش از آغاز به کار معاملات نقدی تا حدی قیمتها را بالاتر ببرند و از این طریق، انتظارات سایر معاملهگران را نیز تحت تاثیر قرار دهند.
عوامل انتظاری بازار ارز
به باور فعالان، مهمترین عاملی که انتظارات افزایشی را در بازار تشدید کرده است، کاهش شدید قیمت نفت در هفتههای اخیر بوده است. کاهش شدید قیمت نفت درآمدهای ارزی کشور را بیش از گذشته کاهش میدهد و در نتیجه سمت عرضه ارز میتواند تضعیف شود. در کنار این، کاهش ارزش طلای سیاه، میتواند کسری بودجه زیادی را نیز برای کشور به ارمغان بیاورد که این عامل نیز میتواند بازارها را تحتتاثیر قرار دهد. در واقع، میتوان گفت مهمترین مشخصهای که سفتهبازان سعی میکنند با استفاده از آن قیمتهای بازار ارز و سکه را تحت تاثیر قرار دهند، نوسانات کاهشی قیمت نفت بوده است. در این میان، هر گونه افزایش قیمت نفت میتواند انتظارات افزایشی بازار را تعدیل کند. در صورتی که قیمت نفت در سطوح کنونی باقی بماند یا کاهش بیشتری را تجربه کند، بازار سیاستهای بازارساز را با دقت بیشتری دنبال میکند که سیاستگذار چه تاکتیکهایی را برای مواجهه با افت قیمت نفت مدنظر قرار خواهد داد. طبیعتا ادامه پرداخت ارز ارزان ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی در شرایط کمبود ارز نمیتواند راهکار مناسبی برای برخورد با حملات سفتهبازانه ناشی از شوک کاهشی نفت باشد.دومین عاملی که افزایشیهای بازار بر آن تاکید میکنند آسیبهای اقتصادی است که به واسطه ویروس کرونا به اقتصاد کشور وارد شده است. از نظر آنها، چنین هزینههایی و افزایش نقدینگی در نهایت میتواند قیمتهای بازار را تحت تاثیر قرار دهد. با این حال، عدهای از معاملهگران باور دارند با توجه به گسترش همین ویروس کرونا بازار با تقاضای نقدی خاصی مواجه نخواهد بود و در نتیجه از نگاه آنها داشتن انتظارات افزایشی توجیه خاصی ندارد. از نظر آنها تقاضای مسافرتی نیز بهطور کلی از بازار حذف شده است.