احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت: واکنش رسانهها و فعالان اصولگرا و حتی برخی نهادهای رسمی به انتقاد سخنگوی وزارت بهداشت از نوع اطلاعرسانی دولت چین در بارۀ مشخصات ویروس کرونا نشان از رخدادی مهم در سیاست خارجی ایران طی سالهای اخیر دارد و به نظرم نیازمند هشدار جدی است.
از بعد از انقلاب تا کنون افراد و جریانهای سیاسی داخل ایران، معمولاً علاقۀ خود را به یکی از مدلهای حکومتداری در جهان و یا الگوی ادارۀ اقتصاد آنها پنهان نکردهاند! بسیاری دمکراسی لیبرال و اقتصاد مبتنی بر بازار را میپسندند، بسیاری به سوسیال دمکراسی و ترکیبی از مکانیسم بازار با مداخلهگرایی دولتی در اقتصاد گرایش نشان میدهند، بسیاری از نظامهای متمرکز سیاسی و تکحزبی با اقتصاد کاملاً دستوری حمایت میکنند و بسیاری هم اصولاً طرفدار مدلهای اشتراکی هستند. با این همه، در تمام این سالها، شاید به استثنای حزب توده در دورهای خاص، هیچکدام از جریانهای سیاسی خود را به یک دولت بیگانه، چندان متعهد و وفادار نشان ندادهاند که انتقاد از یک رفتار مشخص آن را برنتابند و منتقدان را مورد هجوم تبلیغاتی قرار دهند.
چنین اتفاقی اما متأسفانه اکنون رخ داده است! برخی محافل اصولگرا شاید بعضاً از سر ندانمکاری، در سطحی به دفاع از عملکرد دولت چین برخاستهاند که پنداری نفوذ چین در کشورمان امری عادی و مبرهن است و با نقد عملکرد آن کشور، اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی نقض میشود و به هم میریزد!
این دسته از اصولگرایان، انتقاد سخنگوی وزارت بهداشت از چین را “هزینهزا” دانسته و با آن به شدت برخورد کردهاند! این افراد و نهادها توجه ندارند که اگر قرار باشد “هزینهزایی” مبنای پرهیز از نقد سیاست یک دولت بیگانه باشد، پس چرا خود با اغلب قدرتهای مؤثر جهانی درگیر شدهاند و هزینههای بیسابقهای را به دوش کشور بار کردهاند؟ از نگاه آنان آیا فقط انتقاد از رفتار چین هزینهزاست و درگیری با سایر قدرتهای جهانی و منطقهای بدون هزینه است؟
برخی از این محافل، انتقاد از چین را همردیف حمایت از آمریکا دانستهاند! گویی از منظر آنان جهان به دو قطبِ حق و باطل به رهبری و محوریت چین و آمریکا تقسیم شده است و هر کس در جبهۀ حق چین نباشد به ناچار در جبهۀ باطل آمریکا خدمت میکند! چنین تصوری از روابط بینالملل را حتی خود چینیها نیز مردود میدانند! دولت چین همواره به لزوم همکاری با آمریکا در عرصههای مختلف بینالمللی اصرار دارد و گرمترین رابطه را نیز با دولت بنیامین نتانیاهو نخست وزیر راستگرای اسرائیل برقرار کرده است. این رابطه در برخی موارد به اندازهای نزدیک و صمیمی است که سبب اعتراض آمریکا به اسرائیل شده به طوری که از نتانیاهو خواسته است تا دست چینیها را از تأسیسات بندر حیفا قدری کوتاهتر کند!
با این حساب، آیا به زعم اصولگرایان اگر کسی بخواهد به رابطۀ نزدیک دولت چین و اسرائیل انتقاد کند، به حمایت از آمریکا برخاسته است؟
در این میان، یکی از فعالان اصولگرا در دفاع از چین تا بدانجا پیش رفته است که مسلمانان تحت ستم ایغور را کلاً داعشی نامیده است! گویی از نگاه او همین که یک مسلمان با سیاست یکسانسازی فرهنگی چین مخالفت کند، در شمار داعشیهاست چرا که به “مظهر حقانیت بینالمللی” یعنی حزب کمونیست و یکه تاز چین پشت کرده است!
در هر صورت، با این شیوه ای که پارهای اصولگرایان در پیش گرفتهاند، چین هم ظاهراً در شمار “خطقرمزها” در آمده است و از این پس باید تاوان انتقاد از چین را هم در دادگاه و زندان پرداخت! و آنگاه از استقلال سیاسی ادعایی چه باقی خواهد ماند؟ من البته رابطۀ معمول و معقول و متوازن با چین را رد نمیکنم، شبیه همان رابطهای که اغلب کشورهای جهان با آن دارند. اما تبدیل چین به تابویی که نتوان کمترین انتقادی را در سطح رسمی یا غیررسمی علیه آن مطرح کرد، جز وابستگی چه معنایی دارد؟ به نظرم تا دیر نشده است، بزرگان و عقلای اصولگرا در این مورد اعلام موضع کنند تا اتهام وابستگی و نفوذ چین در بین آنها رسمیت پیدا نکند!
سفیر گستاخ چین را بیرون کنید!
در روزهای اخیر بحث بر سر نوع روابط جمهوری اسلامی و چین بالا گرفته است. برخی از هموطنان با محکوم کردن مواضع گستاخانه سفیر چین در ایران صریحا خواستار اخراج او شده اند.
شهروز برزگر کلشانی، عضو کمیسیون امنیت مجلس گفته: مایه گذاشتن از جان مردم برای تقویت روابط با چین اشتباه محض است.
وی با اشاره تلویحی به پروازهای ماهان ایر به چین هم گفت: اگر منشأ این ویروس معلوم باشد که از چین و ورود آن تعمدی بوده، این موضوع تفاوتی با قتل عمد ندارد.
برای بسیاری از ایرانیان نیز رفتار وزارت خارجه جمهوری اسلامی یادآور کاپیتولاسیون است.
فضلالله یاری، سردبیر روزنامه همدلی در سرمقاله این روزنامه به ماجرای تعطیلی یک روزنامه تنها به دلیل طعنهای که به بشار اسد رییسجمهوری سوریه زده بود اشاره کرده و این موضوع را به ماجرای دلجویی وزارت خارجه جمهوری اسلامی از چین در مقابل یک مقام رسمی وزارت بهداشت مرتبط کرده است.
این روزنامهنگار نحوه برخورد وزارت خارجه با این موضوع را “دستوری” دانسته و پیامد آن را یادآوری کاپیتولاسیون در اذهان مردم ایران دانستهاست.
فضلالله یاری با بیان این موضوع که “یکی از دلایل انقلاب سال ۵۷ همین موضوع کاپیتولاسیون بود”، نوشته است: «انطباق کامل اتفاق روز گذشته با مفهوم کاپیتولاسیون اگرچه دشوار است، اما اذهان عمومی را به این سمت میکشاند که برخی از کشورهای دیگر از قدرت، نفوذ و البته مصونیتی در داخل کشور ما برخوردارند که برخی نهادهای دولتی و مردمی ایران برخوردار نیستند.»
سردبیر روزنامه همدلی در پایان یادآور شده که پیش از این روسیه و سوریه از چنین امتیازاتی در داخل ایران برخوردار بودند و حالا گویا چین هم به این فهرست اضافه شده و آن را به نفع منافع ملی ندانسته است.
این در حالیست که سفیر چین در تهران، در واکنش به اعتراضات در خصوص تذکرش به سخنگوی وزارت بهداشت در ایران بسیاری از کاربران ایرانی را در توییتر بلاک کرده است.
سایت برترینها نوشت: پس از انتقاد سخنگوی وزارت بهداشت از چین بابت کرونا، سفیر چین در لایه روییِ ماجرا با یک توئیت بحثبرانگیز واکنش نشان داد و در لایه زیرین هم تا توانست دهانِ هر منتقد ایرانیِ موجود در توئیتر را بست و کلی از ایرانیها را بلاک کرد. حالا نهضتی در میان ایرانیها راه افتاده که خواستار ریپورتِ سفیر چین شدهاند.
وزارت خارجه نقش حافظ منافع چین را به عهده گرفته؟
عضو کمیته ملی مبارزه با بیماری کووید ۱۹ کشور گفت: بیماری کرونا ثابت کرده است که میزان کشندگی و قدرت سرایتش به طور وحشتناکی بالاتر از گفتههای چین است.
دکتر مینو محرز ر در گفتوگو با ایلنا، در واکنش به اظهارات سخنگوی ستاد مقابله با کرونا در خصوص آمارها و گزارشات چین در رابطه با کرونا که به نوعی شوخی تلخ با جهان است، گفت: صحبتهای زیادی در این باره میشود و در هر صورت از چین انتظار نمیرود که آمار و اطلاعات دقیقی ارائه بدهد.
وی ادامه داد: رفتار ویروس پس از آنکه در همه جای دنیا شایع شد، نشان داد، مانند آنچه چین گزارش میداده، نیست در نتیجه به گزارشهای چینیها نمیشود اتکا کرد.
سخنگوی وزارت بهداشت در ایران روز یکشنبه آمار دولت چین را یک شوخی تلخ دانست و گفت: به نظر میرسد آمارهای چین یک شوخی تلخ بود. زیرا بسیاری در همه جهان فکر کردند این بیماری مثل آنفلوآنزا است و مرگ و میر کمتری دارد. همه این موارد مبتنی بر گزارشهایی بود که از چین گزارش میشد.
سفیر چین در ایران در پاسخ به این توئیت سخنگوی وزارت بهداشت نوشت: وزارت بهداشت چین هر روز نشست خبری برگزار می کند. پیشنهاد می کنم برای نتیجه گیری اخبار آنها را با دقت بخوانید.
کیانوش جهانپور نیز به چانگ هوا پاسخ داد: بسیار عالی! وزارت بهداشت ایران هم روزانه دو کنفرانس خبری برگزار می کند که برای سفرای محترم و اصحاب رسانه و همه کشورها بویژه کشورهای دوست قابل استفاده خواهد بود.
سفیر چین نیز در پاسخی دوباره به سخنگوی وزارت بهداشت نوشت: آقای عزیز، بنابراین امیدوارم که شما به حقایق و تلاش های بزرگ مردم چین احترام بگذارید.
این مشاجره توئیتری واکنش سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی را بر انگیخت. او در صفحه توئیتر خود نوشت: شجاعت، فداکاری و عملکرد حرفه ای چین در مهار کووید ۱۹ را باید تائید کرد. ایران قدردان پکن در این شرایط دشوار است.
در همین زمینه احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی در یادداشتی در این باره نوشت:. آنچه در این میان بسیار محل تأمل و غیر قابل فهم است این است که سخنگوی وزارت خارجۀ ایران هم به کمک سفیر چین آمده و با تعریف و تمجیدهای بیدلیل و بیمورد از سیاست کرونایی دولت پکن، به طور غیرمستقیم به مقابله با سخنگوی وزارت بهداشت برخاسته است! آیا سخنگوی وزارت خارجه ایران نقش حافظ منافع چین در تهران را به عهده گرفته است؟ یا اینکه از بیم خشم چینیها و به خطر افتادن روابط نیمبند اقتصادی، در مقام وکیل مدافع و سخنگوی دولت چین، تا سرحد به خطر انداختن حیثیت خود پیش رفته است؟ جمهوری اسلامی همواره از “استقلال سیاسی” خود به عنوان مهمترین دستاورد ۴۱ سال تاریخ حیاتش یاد میکند و برخی از نیروهای مخالف و منتقد آن نیز در این مورد خاص با آن همنظر هستند. اما تحریمهای آمریکا که ظاهراً قرار بود غلظت این “استقلال” را بیشتر کنند، نیاز به چین و روسیه را چنان پررنگ و غلیظ کرده است که بوی نوعی وابستگی از آن به مشام میرسد به طوری که مقامها و دیپلماتهای ایرانی از کمترین انتقادی به دولتهای روسیه و بخصوص چین نگران میشوند وحتی وقتی فشار و ستم علیه میلیونها مسلمان منطقۀ سین گیانگ، صدای تمام دنیا را در میآورد، از مقامهای ایرانی جز سکوت چیزی شنیده نمیشود! گویی حتی از آن بیم دارند که به چینیها بگویند بالای چشمشان ابروست!