ساعت صفر ایران هم فرا می رسد؛ این جبر تاریخ است!


عرفان کسرایی، پژوهشگر و عضو انجمن فلسفه علم آلمان با انتشار مقاله ای در سایت رادیو فردا بمناسبت سالگرد شکست کامل فاشیسم هیتلری و روز رهایی ملت آلمان، نوشت: ۷۵ سال پیش در چنین روزی، نیرو‌هاى متفقین، ورماخت یا همان ارتش حکومت آلمان نازی را مجبور به تسلیم بی قید و شرط کردند و جنگ جهانی دوم پایان یافت.

در فرهنگ و زبان آلمان پس از جنگ جهانی دوم، مفهومی وجود دارد به نام ”ساعت صفر” که بر اساس آن تمام تنظیمات کشور و قراردادهای اجتماعی و سیاسی به‌کلی از شرایط رژیم قبلی جدا شد.

این پژوهشگر ایرانی در ادامه نوشت: درباره آینده سیاست ایران و مسیر تحولات احتمالی بسیار سخن گفته‌اند. کسانی که خواهان بقا و استمرار نظام هستند، عمدتاً آینده ایران بدون جمهوری اسلامی را سیاه و هراس‌آور جلوه می‌دهند و اغلب از سناریوهای عراق شدن، لیبی شدن یا سوریه‌ای شدن ایران صحبت می‌کنند.

صرف‌نظر از این‌که هیچ کشوری، به لحاظ تاریخ و محتوای فرهنگی و سیاسی، با هیچ کشور دیگری قابل‌قیاس نیست، بیان چنین پیش‌بینی‌های خام‌دستانه‌ای به‌خصوص در بین ایده‌پردازان هوادار جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران بسیار رایج است.

محور اصلی استدلال گروه اخیر این است که ایران، با تغییر رژیم، تبدیل به سوریه دوم خواهد شد و از آن نتیجه می‌گیرند که باید با همین جمهوری اسلامی ساخت. در عین حال، شکاف عمیق بین حکومت و اکثریت مردم به‌خصوص پس از کشتار وحشیانه آبان‌ماه، عملاً هیچ جایی برای اصلاح یا رفرم در چارچوب نظام کنونی باقی نگذاشته و به نظر می‌رسد برنامه‌ریزی برای اصلاح یا بهبود اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور تنها پس از نابودی تمامیت حکومت جمهوری اسلامی ممکن خواهد شد.

ساعت صفر، صرف‌نظر از این‌که جمهوری اسلامی چه زمانی و به چه روشی فرو می‌پاشد یا سقوط می‌کند، شرط لازم توسعه ایران آینده است.

دنیای مدرن و تبادلات فرهنگی، اقتصادی و روابط سیاسی با دنیای آزاد، حکومتی مدرن می‌طلبد که با شرایط کنونی جهان امروز هماهنگ است. ایران بر اساس قواعد فقهیِ نفی سبیل و صدور انقلاب و اسرائیل‌ستیزی و آمریکاستیزی و قواعد حقوقی جزاییِ بدوی همچون قطع ید و اعدام و رجم، هیچ بختی برای توسعه نخواهد داشت.

اگر روزی ساعت صفر ایران فرا برسد، راهی جز قطع کردن کامل حلقه زنجیری که ایران را به جمهوری اسلامی متصل می‌کند، نیست. سیاست‌های خرد و کلان داخلی و خارجی حکومت جمهوری اسلامی که ایران را بارها به پرتگاه سقوط و تحریم کشانده و زیر سایه جنگ کشانده، کمترین حلقه واصل و کمترین راه نفوذی به ایران آینده نباید بیابد.

میراث حکومت روحانیون جز فقر و تحریم و نابودی محیط زیست و فساد سیستماتیک و کشتار و اعدام و شکنجه و خطر جنگ، حاصلی برای ایران و ایرانیان نداشته است.