شکوه میرزادگی
حکومت اسلامی، پشت پرده ی آتش زدن ها و ویران کردن های آثار فرهنگی
جمعه بیست و ششم اردیبهشت (پانزدهم می) «اتحادیه ضد افترا» در آمریکا اعلام کرد که «به گفته ی شاهدان عینی آرامگاه «استر و مردخای» در شهر همدان به آتش کشیده شده است». و دو روز بعد دادستان همدان بدون این که از جریان آتش سوزی اطلاع درستی بدهد، به خبرنگاران گفت که «پرونده آتش سوزی آرامگاه استر و مردخای در دست بررسی است.» و همزمان مدیر کل میراث فرهنگی همدان هم اعلام کرد که «این مقبره هیچ آسیبی ندیده است»
علاوه بر گفته های مسئولین، انواع و اقسام خبرهای ضد و نقیض نیز از سوی خبرگزاری های رسمی و دولتی درباره این ماجرا نیز شنیده شده است.
به استناد آن چه که درچند دهه گذشته از سوی این حکومت فرهنگ ستیز، بر سر میراث فرهنگی و تاریخی ایرانیان آمده، می توان گفت که هیچ کدام از مطالبی که از زبان مسئولین حکومت اسلامی شنیده می شود و یا اخباری که نشریات حکومتی در این گونه موارد می نویسند به واقعیت نزدیک نیست.
در سال های اخیر بارها دیده شده، وقتی سر و صدای حادثه ای که حکومتی ها آن را انکار کرده و یا کوچک جلوه داده اند، آرام می گیرد، تازه رد پای آن ها در آن حادثه پیدا می شود.
در واقع اکنون، حداقل برای فرهنگ دوستان، روشن شده که پشت تمامی ویرانی ها، به آب بستن ها، و به آتش کشیدن ها فقط و فقط حکومت اسلامی و وایستگان رسمی و غیررسمی اش ایستاده اند. و آن خیل عظیم «حفاران غیرمجاز»، «قاچاقچیان آثار تاریخی»، «دانشجویان بسیجی»، «دانشجویان خط امام»، «اراذل و اوباش» و نام های دیگری که حکومت به ويرانگران می دهد، جز همکاران رسمی و غیررسمی حکومت اسلامی حاکم بر ایران نیستند.
برکنار از ستیزی که حکومت اسلامی با میراث فرهنگی و تاریخی غیرمذهبی و یا اماکن مذهبی غیرشیعی دارد، این نوع بناهای تاریخی وسیله ای شده برای بهره برداری های سیاسی در قبال مردمان ایران و یا کشورهای خارجی: از ماجرای سد سیوند گرفته، که برای نشاندادن قدرت خود، مقابل فرهنگ دوستان جهان ایستادند و آن را آبگیری کردند، تا ویران کردن آرامگاه تاریخی فیروزان که برای دلخوش کردن و رشوه دادن به «روحانیون» برخی از کشورهای عربی به کار گرفته شد، و تا گذاشتن شهدای دروغین در حریم آثار تاریخی ایرانی برای تاکید بر این که آن ها هیچ حریمی را به رسمیت نمی شناسند و… و… و اکنون که برای خط و نشان کشیدن به اسرائیل و آمریکا زورشان به آرامگاه استر و مردخای رسیده است.
آرامگاه استر و مردخای که علاوه بر جنبه های تاریخی، از نظر مذهبی نیز مورد توجه و علاقه یهودیان می باشد. در سال های گذشته بارها مورد تهدید قرار گرفته است. همیشه هم ، عده ای از همان «همکاران ویرانگر» حکومتی یا مقابل این مکان دست به تظاهرات و «مرگ بر»ها زده اند و یا تهدید کرده اند که این مکان را تغییر هویت داده و یا ویران می کنند.
طبیعی ست که از حکومت اسلامی حاکم بر ایران، هیچ عمل اخلاقی، و متمدنانه ای نمی شود انتظار داشت اما تاسف آور این جاست که سازمان یونسکو با این که نمایندگانش در ایران به خوبی با این روش های حکومت اسلامی آشنا هستند، چرا هیچوقت به این اعمال اعتراض نکرده است. و همیشه خودش را به ندیدن و ندانستن زده، آنگونه که نمی داند این اراذل و اوباش همان حکومتی ست که سایه سیاهش را چهل سال بر فرهنگ و تاریخ ملی وجهانی یک سرزمین فرو انداخته است.