بنا به گزارش رسانه های حکومتی، محمدباقر قالیباف امروز با ۲۳۰ رای به ریاست مجلس یازدهم رژیم ملاها رسید.
قالیباف ۱۲ سال در سمت شهرداری تهران مشغول به کار بود و در سالهای گذشته سه بار برای ریاست جمهوری دورخیز کرده بود و هر بار ناکام مانده بود. اما چرا امروز به ریاست مجلس ولایت رسید؟
به گفته برخی ناظران، خامنهای که به خوبی از وضعیت بهم ریخته نظام و اوضاع بحرانی کشور آگاه است، برای حفظ تتمه حکومتش چارهای جز تکیه بر مهرههای دستچین ندارد. حذف و تصفیه نمایندگان مجلس با تیغ نظارت استصوابی، هدفی جز این نداشت که امثال قالیباف را پس از شعبده بازیهای نمایش انتخابات به سرکردگی مجلس ولایت بگمارد.
خامنه ای در گماشتن ابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضاییه نیز نشان داد که برای حفظ نظامش در مراحل پایانی به جنایتکاران پیشانی سیاه نیاز دارد. دزدان و جنایتکارانی که خامنهای دور هم جمع کرده است، هر کدام پروندههای سنگینی دارند که یک برگ از آن برای قرار گرفتنشان در برابر میز عدالت کافی است.
پاسدار محمدباقر قالیباف در حسرت نشستن در کنار سران سه گانه قوای نظام، بارها سرسپردگی خود را به خامنه ای نشان داده است. این پاسدار جاهطلب ۳بار برای ریاستجمهوری نظام خیز برداشت، اما نتوانست از دیوار آن بالا برود و بهطور موقت در دبه ترشی نظام نگهداری شد تا به جای علیلاریجانی ریاست مجلس ولایت را به عهده بگیرد.
آنچه مهرههای بدنام نظام جمهوری اسلامی همه با هم دارند پاسدار قالیباف یکجا دارد!
این پاسدار حلقه به گوش و مطیع خامنه ای، در سرکوب اعتراضات مردمی و جنبش دانشجویی نقش تعیینکننده داشته و نیروی ضربت خشن پلیس موسوم به پلیس ۱۱۰ را پایهگذاری کرده است. از سال۸۳ و در پروسه اشغال مناصب حساس و کلیدی کشور توسط سپاه پاسداران، به شهرداری تهران گمارده شد و ۱۲سال در این منصب کلیدی به دزدی و چپاول اموال عمومی مشغول بود. طرح جداسازی جنسیتی در شهرداری نیز از اقدمات قالیباف است.
حمله به دستفروشان محروم هم یکی از موهنترین و جریحهدار کنندهترین صحنههایی است که روزانه در ایران شاهد آن هستیم. بنیانگذار این سنت جنایتکارانه کسی جز پاسدار قالیباف نیست. آفتاب نیوز در این زمینه اعتراف تکاندهندهای دارد:
…شهردار تهران بدترین عملکرد را در مواجهه با قشر محروم و مظلوم تهران و حاشیه نشین های این شهر داشته است. در واقع برخوردهای گازانبری قالیباف، بیشتر از آنکه برای ساماندهی کارگران و دستفروشان باشد، برای فرار از انتقادها بود. وقتی از ترافیک سرسامآور خیابان های مرکزی شهر انتقاد میشد، این لبوفروشها بودند که لگد میخوردند. این تنها جایی نیست که شهردار تهران در حق محرومان و مظلومان ظلم کرده است. شهردار تهران درآمد شهر را بیشتر کرده است اما این افزایش درآمد از سفره مستضعفترین و مظلومترین مردم تهران تأمین شده است و تلخی ماجرا اینجاست که این درآمد عموماً صرف تبلیغات بیلبوردی و رسانه ای آقای سردار شده است. آنچه که شهردار تهران در دوازده سال گذشته انجام داده مردم ضعیف جامعه زیر چرخهای برنامه آقای شهردار زیر گرفته شدهاند…