در جریان تخریب خانه محقر یک مادر ۵۸ ساله در کرمانشاه توسط ماموران شهرداری و نیروی انتظامی این زن بی پناه سکته می کند و ساعتی بعد جان خود را از دست می دهد.به گفته شاهدان پیکر نیمهجان این مادر را به شهرداری بردند و فقط ۴۰دقیقه بعد از این واقعه جان باخت. آسیه پناهی هنگامی که بهصورتش گار فلفل میزدند فریاد میزد: من بیماری قلبی دارم این کار را نکنید. ..وی مادر ۴ دختر و ۳ پسر بود.
لباس نوه اش را درآوردند و کتک زدند
خبرنگار روزنامه همشهری در کرمانشاه در گفت وگو با اهالی شهرک فدک و شاهدان عینی، روایت مرگ «آسیه پناهی» زن حاشیهنشین کرمانشاهی را بررسی کرد .
یکی از همسایهها میگوید: آسیه به هیچ وجه معتاد نبوده است و همه اهالی او را به نیکی میشناختند: «لودرها آمدند. اول رفتارشان خشونتآمیز نبود. آسیه هم میگفت باید از روی جنازه من رد شوید و مرا بکشید تا خانه را خراب کنید. درست یادم نیست که آسیه خودش بالای لودر رفت یا آنها او را روی لودر انداختند، اما بعد از این اتفاق زنگ زدند چند نیروی زن آمدند. زنها رفتند در را باز کنند. در که باز نشد، اسپری را از پنجره اتاق به داخل انداختند. آن زنها لباس نوه ۱۲ ساله آسیه را که داد و بیداد میکرد، از تنش در آوردند و حسابی کتکش زدند. بعد از ویران کردن خانه، آسیه و دخترش سمیه را سوار ون کردند و رفتند. 2 ساعت بعد خبر مرگ آسیه رسید. یک ساعت از مرگ آسیه نگذشته بود که ماموران دنبال شناسنامه و مدارک شناسایی آن خدابیامرز آمدند.»
یک همسایه دیگر میگویند فردی اسپری را در دهان آسیه ریخت. آسیه چون تنگی نفس داشت طاقت نیاورد. به هر کس که سد راهشان بود، اسپری میزدند. گوشیهای چند نفر را نیز که مشغول فیلمبرداری بودند، گرفتند و شکستند. بعد از تخریب منزل آسیه، دختر و نوه دختریاش را سوار ون کردند که به اردوگاه چشمهسفید ببرند.