به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رویداد۲۴، به گفته فعالان محیط زیست حال حیوانات در باغوحشهای ایران خوب نیست. هر از گاهی در اخبار خبری از مرگ و میر حیوانات در قفسهای غیراستاندارد باغوحشها و عدم رسیدگی مناسب به آنان میشنویم. ایجاد اختلالات روانی در بین ۸ شامپانزه زندانی در باغوحش ارم که اقدام به کشتن فرزندان خود میکنند. یکی از این موارد است. اما مدتی است که با سخنان دکتر یوسفی دامپزشک سابق باغحش صفا دشت واقع در منطقه ملارد و انتشار آن در رسانهها توجه علاقهمندان به محیط زیست به این مرکز جلب شد.
سال ۹۸ مرگ یکی از سه زرافه این مرکز خبرساز شد، امین یوسفی دامپزشک سابق این مجموعه درباره علت مرگ این زرافه گفته بود: «آزمایشها نشان داد که علت مرگش تغییر جیره غذایی و تزریق نشدن واکسن آنتروتوکسمی بوده است. هیچ کدامشان واکسن نزدند و بیمه نشدند و این حیوان مرد، چون ضعیفتر از بقیه بود.»
او بر این موضوع تاکید کرده بود که طی یک سال در این باغوحش علاوه بر ببر و زرافه حیوانات دیگری مانند میمون رزوس، ۴ کوسه، سیخوری، یک توله شیر و گرگ هم جان خود را از دست دادهاند. علت مرگ این حیوانات عدم رسیدگی درست و حتی لمس شدن توسط بازدیدکنندگان عنوان شده بود. چه آنکه این باغوحش در ازای دریافت مبالغ بیشتر مجوز لمس حیوانات را میدهد. حیواناتی که پس از مرگ به سرعت جایگزین میشدند.
بر اساس این گزارش، ۱۰ سال پیش در کشور اسپانیا قوانینی تصویب میشود که براساس آن فعالیت مراکزی که به صورت بیضابطه و غیرقانونی اقدام به تکثیر گونههای حیوانی میکردند باید تعطیل شوند. از این رهگذر یک قلاده ببر از این کشور وارد ایران شده و بعد از پشت سر گذاشتن ماجراهایی مدت طولانی در خرابههای ارم موسوم به لونای ۳ نگهداری میشود تا اینکه علیرضا شرفی مدیر فعلی باغ وحش صفا دشت این ببر را به حیاط منزل شخصیاش منتقل میکند اینکه آیا اینکار براساس مجوز قانونی انجام میشود یا نه مشخص نیست.
مدتی بعد هم یک قلاده توله شیر به این ببر در منزل شرفی ملحق میشود سرانجام بعد از مدتی با شکایتهایی که نسبت به این موضوع انجام میشود سازمان محیط زیست پیگیر ماجرا شده و طی قراردادی با شهرداری ملارد که باغوحش صفادشت در آن واقع شده است این مرکز در اختیار علیرضا شرفی مدیر فعلی این باغوحش قرار میگیرد.
یوسفی دامپزشک سابق این مرکز درباره راهاندازی آن گفته بود: «از ۵ سال قبل مدیر باغ وحش را میشناختم، از آن زمان که یک شیر و ببر در خانهباغش در ملارد نگهداری میکرد و من واکسنهایشان را میزدم. بعد از مدتی محیطزیست تصمیم گرفت این شیرها را که دیگر بزرگ شده بودند، از او بگیرد. گذشت تا اینکه راهاندازی باغوحش صفادشت که تا قبل از آن فقط پرنده داشت، به او پیشنهاد شد. بیستوپنجم آذر ٩۵ قراردادی نوشتیم و به اداره دامپزشکی و محیطزیست رفتیم. فقط میخواستند با مدرک من کارشان را در ادارهها راه بیندازند. مسئول این باغوحش تصمیمی برای درمان حیوانات نداشت. مواردی که خیلی اوضاع حاد میشد، با من تماس میگرفت و هر حیوانی میمرد، یکی به جایش میخرید.»
وی افزود: “اینکه این فرد چگونه و به چه صورت اقدام به خرید گونههای جانوری گرانقیمت کرده و به سرعت میتوانست هر حیوان را جایگزین حیوان تلف شده قبلی کند سوالی قابل تامل است چه آنکه به گفته یوسفی تنها بره زرافهها به قیمت ٣٠٠میلیون تومان خریداری شده و ١٠٠میلیون تومان نیز هزینه حملونقل آنها بوده است. اگر چه که باغ وحش مدعی شده که شرکت صادرکننده از آفریقا جایگزین زرافه را به صورت رایگان به باغ وحش داده و به علت تحریم تا این تاریخ موفق به آوردن جایگزین نشدهاند.”
باغوحش صفادشت، اما یوسفی را دامپزشکی معرفی میکند که از این مجموعه اخراج شده و افشاگریهای وی نیز به همین علت است، موضوعی که یوسفی آن را تکذیب کرده و عنوان میکند که خودش به همکاری با شرفی پایان داده است.
اما نکته جالبتر در این بین سخنان یکی از افراد آشنا به این باغوحشت و مدیر آن است که نمیخواهد نامش فاش شود. او از رابطه شرفی با حسن میرکاظمی معروف به حسن رعیت میگوید و اینکه بارها این ۲ نفر را در کنار یکدیگر مشاهده کرده است. حسن رعیت فردی است که تصاویر او در سال ۸۸ با لباس شخصی و کلت در خیابان منتشر شد و در دوره ریاست ابراهیم رییسی بر دستگاه قضایی بازداشت شده است. حسن رعیت همچنین فردی است که در زمان بازداشت بابک زنجانی نام او به عنوان یکی از دستیاران وی در رسانهها منتشر شد.
ویژگی مشترک حسن رعیت و شرفی علاقهمندی آنان به نگهداری از حیوانات وحشی در منزل شخصی است آنچنانکه براساس اخبار منتشر شده این فرد از ۱۷ قلاده ببر در منزل شخصیاش نگهداری میکرده است. در باغ او که به بهشت گمشده معروف است گونههای دیگر جانوری نیز نگهداری میشده است. موضوعی که این مساله را مطرح میکند که آیا میان خرید حیوانات متنوع به صورت سریع و بیسرو صدا و ارتباط شرفی و حسن رعیت ارتباط معناداری وجود دارد.
سوال دیگری که سازمان محیط زیست باید درباره آن پاسخگو باشد آن است که چطور مدیریت یک باغوحش به فردی سپرده میشود که نه تخصصی در این زمینه داشته و نه از میزان توجه او به حیوانات و محیط زیست اطلاعی در دست است، زیرا به جرات میتوان گفت علاقه به نگهداری از حیوانات وحشی در منزل شخصی قطعا علتی برای علاقهمندی به حیات وحش نیست. از سوی دیگر موضوع اجازه نوازش حیوانات در این مرکز برکسی پوشیده نیست و سکوت سازمان محیط زیست به چه علت است؟ آیا در پشت پرده این سکوت داستانهای خاصی قرار دارد؟
در این گزارش آمده است، با توجه به اهمیت موضوع و همچنین شکایت شبکه ملی سمنهای محیط زیستی و منابع طبیعی کشور از باغوحش صفادشت با دکتر ایمان معماریان دامپزشک سابق ارم که با اوضاع باغوحشهای کشور از جمله صفادشت آشناست و محمد داسمه وکیل دادگستری و فعال محیط زیست که در جریان این شکایت قرار دارد به گفتگو نشستیم.
پشت صحنه اجازه لمس حیوانات چه میگذرد؟
ایمان معماریان دامپزشک حیات وحش و عضو سازمان جهانی نجات حیات وحش گفت: “شرایط نگهداری حیوانات در باغ وحش صفادشت مانند بسیاری از باغ وحشهای کشور مطابق با استانداردهای بینالمللی نیست. به عنوان مثال یکی از مواردی که در قوانین محیط زیستی ما و قوانین بینالمللی در خصوص باغوحشها منع میشود تغدیه حیوانات توسط بازدیدکنندگان است؛ که متاسفانه در این باغ وحش به کرات چنین مسالهای رخ میدهد.”
وی با بیان اینکه تغذیه حیوانات توسط بازدیدکنندگان میتواند باعث ایجاد مشکلات متابولیکی و گوارشی در حیوانات شود، میافزاید: “وعدههای غذایی، نوع غذا و جایگاههایی که استفاده میشود و نوع حفاظهای باغ وحش میتواند بر سلامت حیوانات تاثیر بگذارد. در باغ وحش صفادشت فنسهایی برای قفس حیوانات استفاده شده است که تروماتیک بوده و در صورت برخورد دندان حیوان با آن میتواند باعث آسیب به دندانها شود. بیشتر باغوحشها برای بستر حیوانات از سیمان استفاده میکنند که بسیار آسیب رسان است. در واقع خصوصیات جایگاهها در باغوحشهای ایران از جمله صفادست اصلا استاندارد نیست”.
این دامپزشک درباره مجوز لمس حیوانات در باغ وحش صفا دشت توسط بازدیدکنندگان اظهار میکند: “برای اینکار از بازدیدکنندگان هزینه بیشتری گرفته میشود. این در حالی است که این عمل به شدت به حیوانات آسیب میرساند. زیرا برای اینکه گونههای مختلف رام شده و به انسانها اجازه لمس کردن بدهند مراحل مختلف و دردناکی را طی میکنند”.
او در اینباره توضیح میدهد: “اکثر این حیوانات زودتر از موعد و بدون اینکه نیازی وجود داشته باشد در همان مراحل اولیه زندگی از مادر جدا شده و به آنها به صورت دستی غذا میدهند بخصوص که گونههای پستانداران باید تا مدت زمان طولانی از شیر مادر تغذیه شوند. اما این اتفاق نمیافتد و غذاهای نامناسبی به این حیوانات در سنین اولیه داده میشود که منجر به مشکلات متابولیکی، نرمیاستخوان با شدتهای مختلف میشود”.
وی با اشاره به اینکه در مرحله بعدی برای پذیرش انسان توسط حیوانات باغوحش غریزه طبیعی پرخاشگری را از آنها میگیرند، ادامه میدهد: “در گونههای مختلف به روشهای مختلفی این اتفاق میافتد مثلا برای رام کردن میمونهای رزروس که بیشترین گونه میمونها در کشورما بوده و بسیار پرخاشگر و قلمروطلب هستند، آنها را به شدت کتک میزنند و میچرخانند، شرایط به گونهای میشود که هر وقت میمون کاری انجام دهد که از نظر مربی اشتباه است با نشان دادن یک چوب سریع آرام میشود، زیرا میداند که ممکن است کتک بخورد. این حیوان از ترس کتک خوردن به انسانها اجازه لمس کردن میدهد”.
معماریان اضافه میکند: “گربهسانان و گوشتخوارانی مانند گرگ که اصطلاحا دستی میشوند، علاوه بر اینکه خیلی زود و در بچگی از مادر جدا میشوند، تمرینهای بسیار جدی و سختی میبینند و در بسیاری موارد داروهایی به آنها داده میشود تا پرخاشگریشان کاهش یابد. مضاف براینکه گونههای مختلف غرایز مختلفی دارند، مثلا پلنگها دوست دارند تنها باشند، شیرها گروهیترند، اما در باغوحشها براساس غریزه از حیوان نگهداری نمیشود، حیوان انزواطلب را در گروه و حیوان اجتماعی را در انزوا نگه میدارند”.
وی خاطرنشان میکند: “حیوانات گوشتخوار الزاما نیازی به نوازش انسان ندارند. برای اینکه حیوان به این مرحله برسد باید خصوصیات اصلی خود را از دست بدهد مثلا با استفاده از فشار آب یا گرسنه نگه داشتن حیوان و سایر کارهای تلخی که انجام میشود او را رام میکنند. نکته بدتر هم آن است که وقتی این حیوانات به سنین بالاتر میرسند هم قابلیت رام کردنشان کاهش مییابد، هم ریسک و خطراتشان بیشتر میشود و هم اینکه جذابیت خود را از دست میدهند در عین اینکه خصوصیات طبیعی خود را نیز از دست دادهاند این حیوانات که دیگر قابلیت لمس و نوازش را ندارند یا محکوم به کشته شدن میشوند، یا اینکه قاچاق شده و به دیگران فروخته میشوند و به ویژه گونههای که در تعداد زیاد تکثیر میشوند مانند شیر و ببر به مراکز غیراستانداری فروخته میشوند که کارشان تکثیر بیرویه حیات وحش بدون مدیریت و رعایت استانداردهاست. یا اینکه حیوانات به صورت منزوی باقی عمر خود را گوشه یک قفس غیراستانداردی زندگی میکنند و دیگر توان تبلیغ نمایش و لمس و قاچاق را ندارند و ادامه عمرشان بسیار تلخ خواهد بود”.
عضو سازمان بیالمللی نجات حیات وحش تاکید میکند: “مهمترین آسیب مجوز لمس و نوازش حیوانات باغوحش صفادشت آن است که قاچاق حیات وحش و نگهداری حیات وحش به عنوان حیوان خانگی را تبلیغ میکند، همچنین شکار این حیوانات افزایش یافته، تکثیر غیراستاندارد و غیربهداشتی در مراکزی مانند باغوحشهای غیراستاندارد افزایش مییابد.
وی تصریح میکند: “در باغ وحش صفا دشت هم که در ازای گرفتن مبالغ بیشتر اجازه لمس و غذا دادن به حیوان داده میشود قاعدتا باید تمام این مراحل غیراستاندارد و دردناک را حیوان طی کرده باشد. یکی دیگر از موارد غیرقانونی که در این باغ وحش انجام داده میشود آن است که بازدید کننده با دادن پول بیشتر تکهای بال مرغ یا هرچیز دیگری را از لای فنس به حیوان بدهند”.
این دامپزشک با بیان اینکه این کار مشکلاتی شدیدی را برای حیوان میتواند ایجاد کند، توضیح میدهد: “اول اینکه همانطور که گفتم فنسها از جنس تروماتیک بوده و اگر حیوان اشتباهی به جای غذا فنس را گاز بگیرد، به دندانش آسیب میرسد و دیگر اینکه حجم غذایی گوشتخواران معمولا بسیار بالاست و میزان اسیدی که در معده آنها تولید میشود برای این میزان غذاست. آنها وقتی در طبیعت شکار میکنند حجم زیادی غذا میخورند و ممکن است تا شکار بعدی مدت طولانی گرسنه بمانند در باغ وحشهای استاندارد تلاش میشود شرایط طبیعی آنها حفظ شود به این معنی که یکی دو روز در هفته غذا نخورند و بعد وعدههای سنگین غذایی را با رعایت نکاتی که اضافه وزن پیدا نکنند، میگیرند. اما در باغ وحش صفا دشت که تکههای کوچک غذا به حیوان داده میشود علاوه براینکه تخلف از قوانین است میتواند به سلامتی دستگاه گوارش و سلامت سیستم متابولیسم این حیوانات آسیب جدی وارد کند”.
او با یادآوری اینکه براساس گزارش دامپزشک سابق باغ وحش صفادشت یکی از زرافههای که از خارج از کشور وارد این باغوحش شده در اثر تغذیه نامناسب تلف شده است، عنوان میکند: “زرافهها جیره غذایی بسیار خاصی داشته و فراهم کردن آن در ایران کار سختی است. اگر از علوفههای معمولی که برای دامهای اهلی مانند گاوو گوسفند استفاده میشود به میزان زیاد به زرافه داده شود به مشکلات گوارشی شدید دچار میشود. زیرا آنها از برگ درختان خاصی به عنوان پایه اصلی غذاییشان استفاده میکنند که نوع وترکیبات آن با علوفههای معمولی دامهای اهلی متفاوت است. همچین نوع غدارسانی به زرافه نیز متفاوت است آنها از روی زمین غذا نخورده و اصطلاحا نمیچرند بلکه از ارتفاع غدا میخورند اگر این مساله رعایت نشود هم باعث تلف شدن حیوان میشود”.
وی در پاسخ به این سوال که بر اساس کدام ضوابط به آقای شرفی که به نظر میرسد تخصص خاصی در خصوص حیوانات ندارد اجازه مدیریت و احداث یک باغ وحش داده میشود، عنوان میکند: در قوانین محیط زیستی ایران مقررات کاملی درباره احداث باغ وحش نداریم، اما بخشی از قوانین فعلی هم ترجمه قوانین اتحادیه اروپا بوده و اگر همین قوانین هم با وجود تمام نواقص و کاستیها رعایت شوند باغوحشهای ما نسبت به شرایط امروز تبدیل به بهشت میشوند. اما همین قوانین نیمبند نیز به هیچ عنوان رعایت نشده است؛ حالا اینکه چگونه به چنین افراد که حتی استانداردهای ناقص داخلی را نیز رعایت نمیکنند اجازه احداث یا مدیریت باغوحش داده میشود باید از سازمان محیط زیست سوال کرد.
معماریان خاطرنشان میکند: “نقش باغوحش فرهنگسازی و آموزش در خصوص حیات وحش و نحوه مواجهه با حیوانات در کنار حفظ گونههای خاص و انجام کارهای تحقیقاتی و علمی است این در حالی است که در کشور ما و در باغوحش صفا دشت چشمانداز رام کردن حیات وحش و نمایش آن برای لمس کردن توسط بازدیدکنندگان و کسب درآمد بیشتر است. متاسفانه سازمان محیط زیست به عنوان ناظر هیچ فشاری بر این مراکز وارد نمیکند که هدفگذاری خود را تغییر دهند. در این شرایط نه وضعیت نگهداری از این حیوانات استاندارد خواهد شد و نه گونههایی که در باغوحش حضور دارند به دلیل نیازشان برای حفاظت و نگهداری است”.
عضو گروه بینالمللی نجات حیات وحش اضافه میکند: “در چنین باغوحشهایی افراد به جای آموزش دیدن درباره حیات وحش علاقهمند به نگهداری گونههایی مانند ببرو شیر در منزل میشوند. باغ وحش یک تیغ دولبه است میتواند بسیار مفید یا بسیار آسیبرسان باشد که دقیقا باغوحشهای ایران بسیار آسیبرسان هستند. “
شکایت کیفری فعالان محیط زیست علیه باغوحش صفا دشت
محمد داسمه گفت: “شبکه ملی سمنهای محیط زیستی و منابع طبیعی کشور از باغ وحش صفا دشت شکایت کیفری کرده است. این شکایت دو محور دارد؛ یکی اینکه فیلمها و گزارشهای زیادی به دست ما رسیده که در این باغ وحش اجازه لمس کردن حیوانات و غذا دادن به آنها به بازدیدکنندگان در ازای دریافت مبالغ بیشتر داده میشود، مانند لمس مارها تا در آغوش کشیدن جگوار توسط بازدیدکنندگان و بستنی دادن به شیر که برای سلامت او خطرناک است. شرایط در این مرکز به گونهای است که سلبریتیها و حتی شهردار ملارد نیز یک جکوار را در آغوش گرفته و لمس میکنند که این موضوع به شدت مورد انتقاد فعالان محیط زیست قرار گرفته است”.
وی ادامه داد: “این اقدامات علاوه براینکه حیوان آزاری است، اجرای حرکات نمایشی است که باعث جذب بازدیدکننده بیشتر شده و از طرف دیگر میل به نگهداری گربهسانان بزرگی مانند پلنگ و ببر در منزل را بین برخی از متمولین افزایش میدهد. سازمان محیط زیست سالها پیش دستورالعملی را وضع کرد که براساس آن اجرای حرکات نمایشی مطلقا ممنوع است. زیرا اجرای این حرکات علاوه بر اینکه باعث قاچاق حیات وحش میشود، باعث مغفول ماندن مقولههایی مانند آموزش، حفاظت و رفاه در رابطه با حیات وحش در باغوحشها میشود”.
این وکیل دادگستری عنوان کرد: “محور دوم شکایت شبکه ملی سمنهای محیط زیستی درخواست برای انجام یک بررسی کاملا قضایی و مستقل در خصوص تکثر حیوانات حیات وحش در این مرکز. حسب ماده ۳۴ قانون مجازات مرتکبین قاچاق همه کالاها و ارز زمان ورود و خروج از کشور باید مالیاتهای گمرکی را پرداخت کنند و هر گونه کالایی در زمان واردات و صادرات که عوارض و مالیات و حق و حقوق گمرکی را پرداخت نکند ذیل عنوان قاچاق گمرکی شناخته میشود که قابلیت تعقیب کیفری و مجازات را دارد”.
وی اضافه میکند: “ما در این شکایت هیچگونه اظهارنظر ماهوی و قضاوتی نکردیم، اما از دادستان عمومی و انقلاب شهرستان تهران درخواست کردیم هیاتی را مشخص کنند که با بررسی پروندههای گمرکی مشخص شود آیا برای تک تک حیوانات این باغ وحش پرونده گمرکی وجود دارد یا خیر؟ آیا تمام عوارض و حقوق گمرکی در زمان ورود این حیوانات به کشورپرداخته شده است؟ “
این فعال محیط زیستی با اشاره به اینکه در باغ وحش صفادشت یکی از ۳ زرافهای که وارد کشور شد تلف شده است، میگوید: “این باغ وحش، شیر، جگوار، ببر و پلنگ و بسیاری دیگر از گونههای حیات وحش را وارد ایران کرده و نگهداری میکند؛ لذا در راستای شفافیت، مبارزه با فساد و کاهش قاچاق حیات وحش ما لازم دانستیم که پروندههای گمرکی باغ وحش صفادشت بررسی شده و مشخص شود که آیا عوارض گمرکی را پرداخت کرده یا نه که اگر عوارض پرداخت نشده باشد جرم قاچاق گمرکی به وقوع پیوسته است”.
وی توضیح میدهد: “از باغ وحش صفا دشت گزارشهای زیادی دست ما رسیده که گویای ارتکاب تخلفهای زیاد در آن است که متاسفانه اداره حفاظت از محیط زیست نسبت به آنها تا کنون واکنشی نشان نداده است. موضوع دیگر تلف شدن زرافه و ببر در این باغ وحش است که دکتر یوسفی دامپزشک سابق این باغ گفته علاوه بر ببر و زرافه حیوانات دیگری نیز در این باغ وحش تلف شدهاند. این موضوع ما را به شک انداخت که شاید برخی از پرسنل سازمان حفاظت محیط زیست نظارتهای لازم را بر این باغ وحش نداشته باشند؛ بنابراین تشخیص دادیم که ضروری است نسبت به این باغ وحش در دستگاه قضایی بررسی کامل و جامعی صورت بگیرد.”
این حقوقدان خاطرنشان میکند: “از سوی دیگر اجرای حرکات نمایشی نه تنها تبلیغ برای قاچاق حیوانات است که باعث از بین رفتن خوی توحش در این حیوانات هم میشود. همچنین آموزش، رفاه و حفاظت نیز مغفول واقع میشود. شبکه ملی سمنهای محیط زیستی کشور رونوشت گزارش خود را در خصوص صفا دشت سازمان محیط زیست ارسا کرده است همچنین من این گزارش را به همراه فیلمها و مستندات برای خانم برنا ریاست اداره محیط زیست تهران ارسال کردهام ایشان هم قول دادند که این موارد را طی گزارشی به اداره کل حفاظت از محیط زیست استان تهران ارسال کند”.
این فعال محیط زیست با اشاره به اینکه شرایط باغوحشها در ایران انتقادات بسیاری را به همراه داشته است، میگوید: “اتحادیه باغوحشهای اتحادیه اروپا نیز مطالبی را درنقد شرایط نگهداری از حیات وحش در باغوحشهای ایران داشته است. شاهد تخلفاتی درباغوحشهای استانهای خوزستان، فارس، خراسان نیز بودهایم به همین ضروری است دستورالعمل و ضوابط کلی و یکسان برای تمامی باغوحشهای ایران از سوی دفتر حیات وحش طراحی و وضع شده و با تمامی باغوحشهای متخلف خصوصا صفادشت که تبلیغات گستردهای هم در سطح تهران دارد از سوی سازمان محیط زیست به عنوان متولی اصلی حیات وحش کشور برخورد قانونی صورت گیرد”.
بر اساس این گزارش، پیش ازآنکه متولیان باغوحش صفادشت مورد مواخذه قرار گیرند ضروری است سازمان حفاظت از محیط زیست کشورمان یک بار برای همیشه نسبت به این موضوع که این سازمان تا چه میزان درخصوص حفظ حیات وحش و سرمایههای محیط زیستی کشور جدیت دارد شفافسازی کرده و درباره علت شرایط ناهنجار باغوحشهای کشور و نحوه انتخاب مدیران و متولیان این مراکز و شیوه نظارت برآنها توضیح دهد. سرمایه ملی کشور تنها متعلق به یک قشر خاص یا سازمان محیط زیست نیست که به صورت دلبخواهی با آن برخورد شود.