مقایسه کنید کارگزار ولایت فقیه را با امیرعباس هویدا!


سردبیر روزنامه مستقل در یادداشتی نوشت: امیرعباس هویدا نخست وزیر شاه طی۱۳ سال از۱۳۴۳ تا۱۳۵۶ نخست وزیر آخرین شاه سلسله پهلوی بود. در دادگاه محاکمه اش، به خلخالی گفت: من آنچنان ثباتی در اداره کشور ایجاد کردم که قیمت کبریت طی ۱۳ سال صدراتم یک شاهی تغییر یا افزایش پیدا نکرد.

هنر این نخست وزیر اعدامی فقط تثبیت اوضاع اقتصادی کشور نبود، بلکه پاکدستی و عدم دست درازی به بیت المال، دیگر ویژگی امیر عباس هویدا بود. آقای ناطق نوری در خاطراتش چنین می نویسد: زمانی که برای رسیدگی پرونده اقتصادی هویدا شروع به تحقیق کردیم تا اموال وی را مصادره کنیم، هرچه گشتیم و تلاش کردیم نتوانستیم چیزی پیدا کنیم زیرا هویدا مال و اموالی نداشت! اما در آن سوی ماجرا به پرونده یک تبهکار اقتصادی به نام اکبر طبری که ۱۲ سال معاون رییس پیشین قوه قضاییه بود نگاهی گذرا می اندازیم موجب می شود که سرافکنده و خجل شویم!

اکبر طبری، معاون صادق لاریجانی بنابر اعتراف تاریخی اش، رقم های ۸۰۰ میلیارد تومانی از دوستان خاصش در ازای زدوبند قضایی و تبرئه خلافکاران گرفته است. نگاهی به ثروت نجومی اکبر طبری و همسرش نشان می دهد که این فرد در دوران معاونتش در قوه قضاییه دوران صادق لاریجانی، چه افتضاحاتی به بار آورده است!

آیا تصور نمی کنید در فرداهایی که ما و شما نیستیم راجع به کارگزاران نظام شاه و جمهوری اسلامی به قضاوت می‌نشیند. قیاس هویدا بعنوان عالیرتبه ترین مقام اجرایی (شاه) و اکبر طبری عالیترین مقام قضایی دستگاه (دوره صادق لاریجانی) یک واقعیت انکارناپذیر است.

طبق اظهارات آقای ناطق‌نوری بعد از آن همه تحقیقات مفصل که در باره زندگی هویدا به عمل آمد مشخص شد که به بیت‌المال خیانت نکرده است، اما در مقابل سوگلی …. در ۱۲ سال معاونت قوه قضاییه این همه رشوه گرفته و فضاحت‌هایی بزرگ به بار آورده است!

این درد را باید به چه کسی گفت؟ که ما جرات ‌نمی کنیم کارنامه ارشدترین مقام رژیم شاه را با ارشدترین و امین‌ترین عنصر …. مقایسه نماییم! هرچند تندروها بخاطر این نوشته، انگ حمایت از عمال رژیم طاغوت را به بنده بزنند. البته باکی نیست، حقایق را باید بازگو کنیم ولو اینکه به قول امیر مومنان اعتراف به حقایق منجر به ضرر ما گردد.

آخوند هادی غفاری به هویدا: الان “کُلت‌ علی‌ الله” است!

هویدا در دادگاه گفت «توكلت‌ُعلی‌الله»؛ به او گفتم حوصله کن، الان «کُلت‌علی‌الله» است!

آخوند هادی غفاری در مصاحبه اخیر خود در باره دادگاه هویدا و اعدام جنایتکارانه او می گوید:

معتقد بودند که اگر ما نجنبیم، هویدا ممکن است فرار کند ، این بود که آقای هویدا را محاکمه کردند. دو جلسه مفصل چندساعته است هر کدامش که نوارش است. من جلسه آخر یک ربع تا نیم ساعت بودم، یک شوخی هم با هویدا کردم، چون آقای هویدا لبنان بزرگ شده بوده، عربی هم یاد نگرفته، اینقدر استعداد هم نداشته که در لبنان بزرگ شده، عربی یاد بگیرد. گفت آقای خلخالی من می‌توانم عربی صحبت کنم؛ «توکُلت علی الله»؛ که من به شوخی به او گفتم حوصله کن، الان کُلت علی الله است. «توکلت علی الله» را یا مسخره کرد و یا بلد نبود که همین جرم ما این بود که ما با او شوخی کردیم. بعد من از دادگاه آمدم بیرون.

– هویدا بین دو نیمه دادگاه کشته شد؟
نه، دادگاهش تمام شد، آخر ساعت‌هایی که دادگاه داشت تمام می‌شد، من چون کار داشتم و مادرم مریض بود و باید بیرون می‌آمدم و در جلسه دادگاه شما اگر عکس‌ها را نگاه کنید، هست صحنه‌هایی که من در دادگاه نیستم دیگر، از عکس‌های مانده مشخص است که رفتم بیرون و رفتم.
– درست است که امام مخالف بود با کشتن هویدا؟
اگر کسی گفته است که امام با اعدام هویدا مخالف بوده، دروغ مطلق گفته است. امام راجع به شخص اظهارنظر نکرده است.
– من شنیدم امام یک نامه فرستادند، آقای خلخالی تلفن‌های زندان را قطع کردند، کسی را راه نداند تا اینکه هویدا را حکمش را اجرا کنند، بعد.
آن مقداری که من می‌دانم، این است که وقتی آقای هویدا فهمید که می‌خواهند در دادگاه او جوسازی کنند، تلفن‌ها بشود، تهدیدها بشود و یا داستان ربودن هویدا بشود، آقای خلخالی تمام تلفن‌ها را از پریز درآورد.
– هویدا را چه کسی اعدام کرد؟
هیچ کسی نمی‌داند، هر کسی هم بگوید من می‌دانم، دروغ گفته است. فقط آقای هویدا خودش می‌داند و آن کسی که زد، می‌داند. حتی اگر من هم بگویم، خلاف گفته‌ام.
– به هر حال شما پرسیدید؟
نه، هیچ کسی نمی‌داند.
– شما از آقای خلخالی نپرسیدید؟
نه، خدا را گواه می‌گیرم که نپرسیدم، هیچ وقت.
– به هر حال یک کسی کشته است.
ما با او بیرون نیامدیم.
– خلخالی را چه کسی برد بیرون از جلسه دادگاه؟
نمی‌دانم، من تا آخر نماندم. در عکس‌هایی که از هویدا است در دادگاه، من نیستم و آمدم بیرون.
– به هر حال وقتی آقای خلخالی برده، احتمالا خودش هویدا را کشته است؟
نمی‌دانم. نه می‌گویم آره و نه می‌گویم نه، نمی‌دانم. نه، خلخالی بلد نبود، این کاره نبود. من قبل از پایان دادگاه رفتم بیرون، بعد هم شنیدم آقای هویدا با آقای خلخالی با هم از اتاق خارج شدند.