شلاق و کار اجباری برای ورزشکار معترض+عکس


زندان، شلاق و کار اجباری برای مرتضی امیدبیگلو، معترض آبان‌ماه / رنجنامه

خبرگزاری هرانا – مرتضی امیدبیگلو، یکی از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری سال ۹۸ موسوم به “اعتراضات آبان” دوره محکومیت خود را در زندان تهران بزرگ سپری می‌کند. آقای امیدبیگلو پیشتر توسط دادگاه انقلاب تهران به ۱۴ سال حبس تعزیری، ۲۲۲ ضربه شلاق و از بابت مجازات تکمیلی به ۳ ماه خدمت رایگان روزی ۴ ساعت به عنوان آرایشگر در دیوان ویژه ناجا محکوم شده است. وی با نوشتن نامه‌ای که در ادامه می‌آید به شرح چگونگی بازداشت و بازجویی‌های توام با تهدید، شکنجه و ضرب ‌و ‌شتم خود پرداخته است. او در بخشی از نامه خود گفته است «ساعت ۳ بامداد مورخ ۳ آذرماه ۹۸ درحالی‌که کنار همسرم و کودک ۸ ماهه‌ام خوابیده بودیم و بچه‌ام در بغلم خوابیده بود اسلحه را روی صورتم قرار داده و بازداشت شدم و بیدار شدم و دیدم ۴ نفر با سلاح گرم داخل منزل، ۴ نفر داخل حیاط و ۴ نفر مقابل درب منزلی که بنده مستاجر آن بودم ایستاده‌اند.»

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مرتضی امیدبیگلو، یکی از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری سال ۹۸ موسوم به “اعتراضات آبان ماه” دوره محکومیت خود را در زندان تهران بزرگ سپری می‌کند.

حضور در اعتراضات و بازداشت
مرتضی امیدبیگلو در تاریخ ۴ آذر ۱۳۹۸ در رابطه با اعتراضات سراسری سال ۹۸ موسوم به “اعتراضات آبان” توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران بازداشت و به بازداشتگاه یکی از نهادهای امنیتی در زندان اوین منتقل شد. او نهایتا در تاریخ ۱ دی ۹۸ با پایان مراحل بازجویی به زندان تهران بزرگ منتقل شد.

رای دادگاه
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مرتضی امیدبیگلو در تاریخ ۸ بهمن ۹۸ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری برگزار شد.

شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری مرتضی امیدبیگلو را از بابت اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور” به ۶ سال حبس تعزیری، از بابت اتهام “قدرت‌نمایی با قمه” ۳ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق، از بابت اتهام ” دست بردن به سلاح سرد” ۴ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق، از بابت اتهام “اخلال در نظم عمومی” به ۱ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق و از باب مجازات تکمیلی به “۳ ماه خدمت رایگان روزی ۴ ساعت به عنوان آرایشگر در دیوان ویژه ناجا” محکوم کرد.

این حکم پس از اعتراض به رای صادره توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی سید احمد زرگر مورد بررسی قرار گرفت و در تاریخ ۲۸ اسفند ۹۸ حکم نهایی صادر شد. بر اساس برگه پرینت زندان آقای امیدبیگلو ۴ سال و شش ماه از مدت حبس وی از بابت اتهام “اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی/خارجی بنزین اغتشاشات” قابل اجرا و قطعی است.

تاریخ آزادی آقای امیدبیگلو ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ عنوان شده است.

بیوگرافی
مرتضی امیدبیگلو، فرزند علی، متولد ۱۳۶۷، متاهل، پدر یک کودک یک ساله و اهل تهران است. آقای امیدبیگلو تا پیش از بازداشت به عنوان آرایشگر مشغول به کار بوده است.

رنجنامه
آقای امیدبیگلو با نوشتن رنجنامه‌ای که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته به شرح چگونگی بازداشت و بازجویی‌های توام با تهدید، شکنجه و ضرب و شتم خود پرداخته است.

وی در بخشی این نامه می‌گوید: «گفتند اینجا بازداشتگاه وزارت اطلاعات است. از بنده فیلم گرفتند و گفتند بگو با یک مامور درگیر شدم البته نزدمش، بعد تعهد می‌گیرم. اگر هم این کار را نکنی هفت مامور می‌ریزیم سرت و زنت را دستگیر می‌کنیم و تهدید به تجاوز و … حرف‌های از بی‌خانواده شدنم به من زدند و بعد کلی کتک‌ام زدند و به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شدم. آنجا چهار تا از دندان‌هایم را شکستند. مدتی داخل اتاق سفید نگهداری شدم و نهایتا تحت نظر به پلیس امنیت گیشا فرستاده شدم. در آنجا بالای ۶ تا ۷ مامور برای شناسایی من را دیدند و آخر هم بعد از یک هفته شکنجه شدم و کتک خوردم و بعد پلیس امنیت گفت از من شکایتی ندارد. دوباره به زندان اوین منتقل شدم و در تاریخ ۱ دی ۹۸ از آنجا به زندان تهران بزرگ منتقل شدم.

متن کامل رنجنامه این شهروند در ادامه می‌آید:

«من مرتضی امید بیگلو، فرزند علی که در سال ۹۷ و ۹۸ در رشته پروش اندام در تیم لاماسیا به غول ۶۵ کیلو ایران لقب گرفته بودم و در دسته بادی کلاسیک و بادی بیلدینگ مدال‌های متداولی در کشور را کسب کردم و در شغل آرایشگری و مربی‌گری برای گذراندن زندگی مشغول به کار بودم.

در روز ۲۵ آبان ۹۸ که اعتراضات آبان شکل گرفت و بنده در مغازه بودم و مغازه بنده بین چهار بانک و یک پمپ بنزین قرار داشت و می‌ترسیدم اتفاقی برای مغازه بیفتد کرکره مغازه را تا ساعت دو بامداد پایین دادم و به همسرم پیامکی دادم که اینجا جنگ شده و اگر الان بزنم بیرون بخواهم یا نخواهم دستگیر می‌شوم. بعدها در بازجویی و دادگاه این متن پیامک را عوض کردند که من پیامک داده‌ام که من با مامور یگان ویژه درگیر شدم و با قمه مامور را زده‌ام. اما من اصلا من به هیچ عنوان چنین پیامکی ندادم. ساعت ۳ بامداد مورخ ۳ آذرماه ۹۸ درحالی‌که کنار همسرم و کودک ۸ ماهه‌ام خوابیده بودیم و بچه‌ام در بغلم خوابیده بود اسلحه را روی صورتم قرار داده و بازداشت شدم و بیدار شدم و دیدم ۴ نفر با سلاح گرم داخل منزل، ۴ نفر داخل حیاط و ۴ نفر مقابل درب منزلی که بنده مستاجر آن بودم ایستاده‌اند. وحشتی به جان زن و بچه‌ام انداخته بودند که گویا من قاتلم و بخاطر قتل دستگیر شده‌ام. بنده را با یک شلوارک کردند داخل صندوق و چند ساعتی داخل صندوق عقب با چشم‌بند در خیابان‌ها چرخانده شدم و بعد از چند ساعت پیاده‌ام کردند. به من گفتند اگر بلدی اشهدت را بخوان و بعد اسلحه گذاشتند کنار شانه راستم و شلیک کرد. یک لحظه فکر کردم واقعا به من تیر اصابت کرده!

با هم حرف می‌زدند و گفتند اینجا صدا می‌پیچد؛ ببریم یک جای دیگر. این‌بار ۲ ساعت در صندوق عقب بودم و بعد پیاده‌ام کردند. دست چپ و راستم افراد خودشان ایستاده بودند. من هم بی‌خبر از همه‌جا تیر اول را که شلیک کرد یکی افتاد روی من و نفسش بند آمده بود. تیر دوم را که زد یکی دیگر افتاد روی من! یک لحظه صدای خنده شنیدم و فهمیدم که مرا شکنجه روحی و روانی می‌کنند.

گفتند اینجا بازداشتگاه وزارت اطلاعات است. از بنده فیلم گرفتند و گفتند بگو با یک مامور درگیر شدم البته نزدمش، بعد تعهد می‌گیرم. اگر هم این کار را نکنی هفت مامور می‌ریزیم سرت و زنت را دستگیر می‌کنیم و تهدید به تجاوز و … حرف‌های از بی‌خانواده شدنم به من زدند و بعد کلی کتکم زدند و بعد به بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شدم. آنجا چهار تا از دندان‌هایم را شکستند. مدتی داخل اتاق سفید نگهداری شدم و نهایتا تحت نظر به پلیس امنیت گیشا فرستاده شدم. در آنجا بالای ۶ تا ۷ مامور برای شناسایی من را دیدند و آخر هم بعد از یک هفته شکنجه شدم و کتک خوردم و بعد پلیس امنیت گفت از من شکایتی ندارد. دوباره به زندان اوین منتقل شدم و در تاریخ ۱ دی ۹۸ از آنجا به زندان تهران بزرگ منتقل شدم.

من برای کتک زدن مامور بازداشت شدم و از آن تبرئه شدم اما اتهام “اجتماع و تبانی” به من نسبت دادند.»

خودکشی یکی از بازداشت شدگان اعتراضات آبان ماه

رضا امیدی یاریجانی از بازداشت شدگان اعتراضات آبان ماه در زندان دیزل آباد کرمانشاه پس از ابلاغ حکم چهار سال زندان، اقدام بە خودکشی کرد و به زندگی خود پایان داد.

به گزارش سازمان حقوق بشری هەنگاو، رضا امیدی یاریجانی از بازداشت شدگان اعتراضات آبان ماه در زندان دیزل آباد کرمانشاه که از سوی یکی از شعب دادگاه انقلاب این شهر به تحمل چهار سال حبس محکوم شده بود پس از ابلاغ حکم، خود را حلق آویز کرد و به زندگی خود پایان داد.

رضا امیدی یاریجانی، ۲۲ ساله، اهل دهستان جلالوند، بخش فیروزآباد کرمانشاه در جریان اعتراضات آبان ماه به گرانی ناگهانی بنزین در این شهر بازداشت شد.

آقای امیدی یاریجانی سه ماه در بازداشتگاه ادارە اطلاعات و زندان دیزل آباد کرمانشاه در حبس بسر می‌برد و طی روزهای گذشتە از سوی یکی از شعب دادگاه انقلاب این شهر بە تحمل چهار سال زندان محکوم شدە بود.

به گزارش منابع مطلع: نهادهای امنیتی خانوادە آقای امیدی یاریجانی را تهدید به رسانه‌ای شدن خبر خودکشی و جان‌باختن این جوان اهل کرمانشاه کرده اند.

پرونده سازی؛ حکم اعدام برای معترضان آبانماه

در گزارش جدید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق‌ بشر برای ایران درباره اعتراضات آبانماه۹۸ آمده است: گزارشگر ویژه از آمار (بالای) کشته‌شدگان، مجروحان جدی و بدرفتاری با دستگیر شدگان در اعتراضات نوامبر۲۰۱۹ شوکه شده است. بازداشت‌ شدگان شکنجه می‌شوند و برای گرفتن اعترافات اجباری تحت فشار قرار می‌گیرند.

خبرگزاری هرانا – امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی، سه تن از شهروندان بازداشت شده در جریان اعتراضات سراسری آبان ماه امسال توسط دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شدند. این افراد علاوه بر این مجموعا به ۳۸ سال زندان و ۲۲۲ ضربه شلاق نیز محکوم شده‌اند. این حکم طی روزهای گذشته به وکلای مدافع این شهروندان محبوس در زندان تهران بزرگ ابلاغ شده است. از جمله اتهامات مطروحه علیه این شهروندان “مشارکت در تخریب و تحریق به قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران” عنوان شده است

یکی از وکلای پرونده در گفتگو با گزارشگر هرانا با تایید این خبر گفت “بر اساس این حکم که توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی صادر شده است.

دادگاه در خصوص اتهام سرقت مقرون به آزار به گرفتن دوربین از دست ماموران در جریان اعتراضات آبان ماه در محله ستارخان تهران توسط این شهروندان استناد کرده است.

یک منبع نزدیک به خانواده آقای مرادی در خصوص وضعیت وی به هرانا گفت: “امیرحسین به ما گفته است که در دفتر بازپرسی، امین ناصری -از مسئولین دادسرای اوین- با شوکر به وی ضربه زده و او را تهدید کرده در صورتی که مواردی که می‌خواهند را اعتراف نکند مدت زمان بیشتری را در سلول انفرادی خواهد ماند. امیر همچنین گفته که ایستادن یکی از بازپرسان پلیس امنیت بر روی سینه‌ام باعث فرو رفتن دنده‌هایم شد.

امیرحسین گفته در پلیس امنیت گیشا برای اعترافات اجباری علیه خودم مورد ضرب و شتم و شدید قرار گرفتم. همینطور به ما گفت پس از انتقال به اوین هم ۱۳ بار توسط ماموران وزارت اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفتم و با وعده‌ی تحت درمان قرار گرفتنم برای بیماری مرا مجبور به نوشتن اعترافات اجباری کردند”.

در مورد محمد رجبی و سعید تمجیدی، دو متهم دیگر این پرونده نیز گفتنی است که این افراد نیز به شرح مشابهی می‌گویند “توسط ماموران پلیس امنیت گیشا تحت ضرب و شتم شدید در جهت اقرار و اعتراف اجباری علیه خود شده‌اند.”

منبع مطلع نزدیک به این افراد که نخواست نامش فاش شود در خصوص وضعیت وی آنها هرانا گفت: “آقایان رجبی و تمجیدی به خانواده خود گفته‌اند بسیاری از اتهامات مطروحه مانند اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین ناروا بوده و تحت شکنجه از ما اقرار اخذ شده است. ماموران طی بازجویی با لگد و باتوم ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند. ادعای ضابطان پرونده مبنی بر ارتباط با سازمان مجاهدین کاملا واهی است و پیداست که طرح این اتهام به این دلیل است که بتوانند ما را اعدام کنند. از طرفی ما را متهم به ارتداد می‌کنند و از سوی دیگر ما را منافق می‌خوانند. ما جوانانی هستیم که از بی‌عدالتی و قوانین واپسگرایانه خسته شده‌ایم و خواستار ایجاد دگرگونی‌های بنیادی در جامعه شده‌ایم. جمهوری اسلامی را حکومتی ناکارآمد می‌دانیم و به همین دلیل برای اعتراض به خیابان رفتیم”.