منصور امان
پیامی که رییس دولت عراق برای خامنه ای داشت
سفر نخُست وزیر جدید عراق به ایران، دیدار راحتی برای رژیم ج.ا نبوده است. برخلاف همتایان دیگر خود که در سفرهای اینچنینی به تعارُفات دیپلماتیک اکتفا می کردند و اجازه می دادند سوژه تبلیغاتی میزبانان خود گردند، آقای مصطفی الکاظمی سُخنی جدی در چمدان داشت که حاکمان ج.ا به هیچ عُنوان مایل به مطرح شدن آن در چارچوب مُناسبات شان با عراق نیستند.
سُخن محوری آقای الکاظمی در دیدارهای خود تاکید بر “اصل خودداری از دخالت” بود که آن را هم به رهبر ج.ا و هم به رییس جمهور آن یادآوری کرد. او به آنها توضیح داد که پایه سیاست خارجی اش “جلوگیری از هرگونه صف بندی” است.
آقای خامنه ای که نمی توانست عصبانیت خود را از لحن غیرمعمول از یک نخُست وزیر عراق پنهان کند، در سُخنانی تُند و آشُفته خطاب به او، زبان به تهدید گشود و با این استدلال که “میهمان شُما (پاسدار سلیمانی) را در خانه شُما کشتند و این مساله کوچکی نیست”، آقای کاظمی را به گونه غیر مُستقیم مسوول مُعرفی کرد.
هُشدار او در این باره که از آمریکا انتقام می گیرد و به آن “ضربه مُتقابل” می زند.، نیز در همین چارچوب جا دارد. این رجزخوانی با توجه به اینکه “انتقام سخت” قبلی ج.ا با شلیک موشک به خاک عراق همراه بود و مُزدوران بومی ج.ا به تناوُب مشغول آتش افروزی در اطراف سفارت امریکا در بغداد هستند، در حقیقت رو به جانب آقای الکاظمی دارد و تلاشی برای به سُخره گرفتن خواسته او مبنی بر “خودداری از دخالت” است.
ولی فقیه ج.ا در ادامه با هدف زیر فشار گذاشتن پایور عراقی، فهرستی از خواسته های رژیم اش را ردیف کرد که می بایست به عُنوان نقشه راه دولت عراق فهمیده شود. او خواهان “اخراج آمریکا”، “حفظ حشد الشعبی” و “شناسایی آمریکا به عُنوان دُشمن” گردید. او به این وسیله به مُخاطبش پیام می داد که سیاست ج.ا در عراق تغییر نخواهد کرد و حرکت در مسیر این اهداف، معیار “حمایت از دولت عراق” است.
براساس گُزارشهای مُنتشر شده رسمی از این دیدار، آقای الکاظمی بدون آنکه به محورهای سُخنان آقای خامنه ای اشاره کرده یا بدانها واکُنش نشان دهد، از “ارشادات و نصایح” وی تشکُر کرد و به این ترتیب به زبان دیپلُماسی آنها را بازپس فرستاد.
رویکرد نخُست وزیر عراق در سیاست خارجی و در برخورد به ج.ا، بازتابی از شرایط داخلی این کشور است که از پاییز سال گذشته با تحولی جدی روبرو گردیده است. شُروع تظاهرات توده ای در آن هنگام علیه سیستم فرقه ای و مُداخله گری رژیم ج.ا، فاکتور جدید و نیرومندی را وارد صحنه سیاسی عراق کرده که جهتگیری سکولار و دموکراتیک آن ساختار فاسد سیاسی را بی اعتبار و ناپایدار ساخته است؛ تحولی که بیش از همه به زیان رژیم ولایت فقیه و مُزدوران عراقی آن تمام شده که بیشترین منافع را از مُناسبات سیاسی حاکم می برند.
نتیجه مادی صف بندی جدید در جامعه عراق، کاهش تدریجی وزن بازیگران قبلی و در راس آنها ج.ا در مُعادلات این کشور است؛ واقعیتی که در پهنه خارجی به شکل قتل پاسدار سُلیمانی و یک سرکرده ارشد شبه نظامیان شیعی، ابومهندس، و در پهنه داخلی با سرنگونی دولت عادل عبدالمهدی خود را به نمایش گذاشت. دولت آقای الکاظمی محصول این روند است و او در سیاستهایش توازُن را نه فقط باید با بازیگران خارجی (آمریکا، ج.ا) بلکه بین خود و جبهه توده ای نیز ناچار است برقرار کند که قاطعانه بر حفاظت از حق حاکمیت ملی عراق، استقلال در تصمیم گیری و جلوگیری از مُداخله خارجی پافشاری می کند.
آنچه که آقای الکاظمی در تهران به سران ج.ا گفت، پیام این تحول بود و شاه کلید جلوگیری از مُداخله رژیم ولایت فقیه نیز تداوُم بخشیدن به همین پروسه از طریق عملی ساختن خواسته های جُنبش توده ای است.
رییس دولت عراق یک سیاست مُحتاطانه را در برابر رژیم مُلاها پیش می برد که با تخریب و مُقاومت آنها و نیروهای وابسته شان روبروست. واکُنش عصبی و خواسته های باجگیرانه آقای خامنه ای در جریان سفر آقای الکاظمی می تواند روشنگرانه و یک ضربه دیگر به این انگاشت باشد.