منصور امان
ماهان ایرِ؛ یادآوری یک نابخردی
رهگیری یک هواپیمای شرکت “ماهان ایرِ” توسُط جنگنده آمریکایی در آسمان سوریه، خطر بی واسطه ای که رویکرد و سیاستهای مُناقشه آمیز رژیم ولایت فقیه مُتوجه غیرنظامیان می سازد را یکبار دیگر به گونه هراسناکی یادآوری کرده است.
پایوران ج.ا می گویند هواپیمای مزبور مُسافران عادی را حمل می کرده است؛ استدلالی که با توجه به شُهرت نامطلوب این شرکت هواپیمایی در انجام پروازهایی با مقاصد نظامی و وجود تحریمهای بین المللی علیه آن به همین دلیل، با اعتراف به استفاده از غیرنظامیان به عُنوان سپر انسانی برابری می کند.
این امری بدیهی است که هواپیماهای مُسافربری همچون سایر وسائل، تاسیسات و مناطق غیرنظامی، باید از کشمکشهای نظامی و تنشهای بین دولتی برکنار بماند، اما این اصلی نیست که رژیم ج.ا بتواند در این مورد به آن استناد کند. اتفاق رخ داده در آسمان سوریه یک موضوع ابتدا به ساکن و یکباره نیست، بلکه در چارچوب مجموعه عواملی روی داده که نخُست: ماهیت و حوزه فعالیت شرکت “ماهان ایر” را به هر صفتی جُز غیرنظامی تغییر داده و دُوُم: آن را به سوژه پیگرد بین المللی و هدف قانونی ممنوعیت و تحریم در دستکم سه قاره بدل ساخته است.
از مُهمترین عوامل یاد شده می توان به استفاده اختصاصی “سپاه قُدس” از ماهان ایر برای ارسال جنگ افزار به نُقاط بُحرانی منطقه و نیز تبدیل این شرکت هواپیمایی به شاتل حمل و نقل نیروی انسانی زنده، مجروح و مُرده جنگهای نیابتی در خُطوط ایران – سوریه، ایران – عراق، ایران – لُبنان و ایران – یمن اشاره کرد. نُکته تبهکارانه در این تغییر کاربری آن است که تمامی فعالیتهای یاد شده در پوشش فعالیت مُسافربری غیرنظامی و در پناه مُسافران عادی صورت می گیرد. تمرکُز فعالیت “ماهان ایر” در پهنه جنگهای نیابتی و توسعه طلبی ج.ا، امری تصادُفی یا ناخواسته نیست. این شرکت در تملُک سپاه پاسداران است و گردانندگان آن از اعضای ارشد واحد تروریسم برون مرزی ج.ا موسوم به “سپاه قُدس” می باشند.
ایالات مُتحده این مجموعه را به حمل و نقل تسلیحات و انتقال نظامیان و شبه نظامیان مُتهم می کند و آن را از سال ۲۰۱۱ تحت تحریمهای خود قرار داده. اُروپا در ابتدا به مُجازاتهای واشنگتن نپیوست و به ویژه پس از دستیابی به توافُق هسته ای وین، اُمیدوار به فروکش کردن آتش مُناقشات حاکمان ایران در سطح منطقه بود.
با برآورده نشدن این انتظار و حتی تشدید شرارتهای ج.ا که “ماهان ایر” یک از ابزارهای فعال آن بود، نخ شکیبایی اُروپا نیز به انتها رسید. کشورهای قاره سبز یکی پس از دیگری پرواز این شرکت را به خاک خود ممنوع کردند. در فهرست کشورهایی که ماهان را در لیست سیاه خود گذاشته اند از جُمله نام انگلستان، آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، دانمارک و جُز آن دیده می شود. تحریم کنندگان این شرکت در توضیح اقدام خود، به صراحت به سوواستفاده آن از خط مُسافربری برای هدفهای نظامی اشاره می کنند، برای نمونه وزیر خارجه آلمان تاکید کرد: “ماهان ایر به مناطق جنگی در سوریه اسلحه و سرباز حمل می کند و لغو مُجوز آن اقدامی در راستای مسائل امنیتی آلمان است.”
دستکم از این مرحله به بعد که همه کارتها روی میز قرار گرفته و “ماهان ایر” به گونه رسمی ضمیمه بُحران خارجی “نظام” گردیده بود، هر عقل سلیمی نسبت به مُواجه ساختن شهروندان عادی و افراد بیگُناه در برابر یک ریسک بالقوه و واقعی احساس مسوولیت می کرد و به جا به جایی مُسافر با این شرکت زیر ذره بین پایان می داد.
حاکمان ج.ا را اما خرد دیگری هدایت می کند که اُصول و پرنسیبهایش را از منافع ناب حُکمرانی و جنگ بقا می گیرد؛ منطقی اهریمنی که استفاده از مُسافران عادی برای پرواز یک شرکت هواپیمایی داغ خورده به اتهام “تروریسم”، بر فراز یک منطقه جنگی را مُجاز می شمارد یا در اوج همه گیری کُرونا در “ووهان”، چین، با خودداری از توقُف پروازهای مشکوک خود از و به این مرکز ویروس، مرگ و بیماری صدها هزار ایرانی را پذیرفتنی می داند.
حادثه روز پنجشنبه یک هُشدار جدی پیرامون ادامه این نابخردی غیرانسانی است. اتفاق بعدی می تواند کم خسارت نباشد.