گزارش خارجی: آمار غیرواقعی قربانیان کرونا در ایران


روزنامه فرانسوی لوموند در گزارشی پیرامون شیوع گسترده ویروس کرون در ایران نوشت: بحران کرونا در ایران به درجه‌ای رسیده که گاه کلیه طبقات بیمارستانها تنها مملو از مبتلایان به بیماران کرونا می‌شود. در این وضعیت تنها کاری که از دست مقامات حکومتی برمی‌آید فقط شمردن کشته ‌شدگان و اعلام آمار غیرواقعی آنها است.

این گزارش در ادامه به ‌نقل از یکی از پزشکان اضافه می‌کند: از مجموع شانزده پزشک محل کار او تاکنون سیزده نفر به کرونا مبتلا شده‌اند. بسیاری از پزشکان گاه بدون انقطاع ۳۶ساعت کار می‌کنند و از شدت خستگی کارشان به جنون می‌کشد. وضعیت بیماران نیز در نبود امکانات به ‌سرعت رو به وخامت می‌گذارد به‌ طوری که گاه حتی فرصت برای بستری کردن آنان نیست. افزون بر این، شمار پزشکان و پرستارانی که در اثر کرونا جان خود را از دست می‌دهند رو به فزونی است.

گزارش لوموند با اشاره به در پیش بودن ماه محرم و اعلام برگزاری مراسم توسط مقامات حکومتی به ‌نقل از پزشک دیگری در مشهد می‌نویسد: یک پزشک شهر مشهد ضمن انتقاد از بازگشایی “حرم امام رضا” افزوده است که برگزاری مراسم عاشورا شتاب بیشتری به شیوع کرونا در کشور خواهد داد.

مردم در میدان مین کرونا؛ مسئولین جشن می‌گیرند

روزنامه ستاره صبح اخیرا طی یادداشتی تحت عنوان «اوضاع اجتماع کرونا‌زده به مثابه میدان مین»، با اشاره به افزایش فوت در اثر کرونا و برگزاری جشن گورستان بهشت زهرا نوشته بود: همه شبیه برگ‌ریزان خزان به زمین می‌افتند و مسئولین برای تولد گورستان، جشن می‌گیرند. وقتی کشته‌های روزانه به دویست رسید، چند روزی همه هیجان‌زده شدند و بعد همان آش بلا و همان کاسه‌‌ی بلوا. حالا هر روز بالای دویست کشته می‌دهیم و به‌سرعت عادت کرده‌ایم. جامعه‌ی انتزاعی مخوفی شده‌ایم.

هم‌زمان، قاتل و مقتولیم. هزار و یک دلیل روانکاوی فردی و اجتماعی موجود است که نتیجه‌اش یکی‌ست: «بی‌مسئولیتی» و درحالی‌که کمر به کشتن خود بسته‌ایم، در کشتار دیگران هم مشارکت می‌کنیم. اوضاع به‌مراتب از بار اول هول‌انگیزتر است و آمار مرگ‌ومیر جوانان و بدحالی سریع‌ و حتی مرگ‌های ناگهانی، روزافزون است. و همچنان مردم شبیه خودکشی جمعی نهنگ‌ها عمل می‌کنند.

اخبار بیش‌ازحد خوش‌بینانه‌ی واکسن و دارو هم مزید بر علت شده است و به‌اشتباه گمان می‌رود که همین فردا، هر دو در دسترس‌اند و یک پایان خوش به سبک فیلم‌های هندی در انتظار این تراژدی‌ست. درحالی‌که هنوز هیچ تضمین عملی برای واکسن‌های انگلیسی و روسی و چینی و آمریکایی وجود ندارد. و رمدسیور» هم داروی قطعی نیست. و نمونه‌ی ایرانی‌اش هم که هنوز نیامده، زیر سایه‌ی بدگمانی تفاوت کیفی با داروی خارجی قرار دارد.

از طرفی، شکل‌گیری برق‌آسا و منحوس مافیای رمدسیور هم قیمت هر ویال آن را به ۴۵ تا ۶۰ میلیون تومان در بازار آزاد رسانده و پنج دوز هم لازم است. درحالی‌که امکان تقلبی بودن آن‌ها زیاد است و در صورت اصل بودن هم، همواره تأثیر معجزه‌آسایی ندارد. و توزیع نمونه‌ی ایرانی‌اش هم فعلاً در حد خبر است و می‌ترسم زیر پای هیولای بازار سیاه، مجال عرضه‌ی جامع و کافی پیدا نکند.

نمی‌دانم چرا به چنین وضع اجتماعی خوف‌انگیزی رسیده‌ایم که خبرهای پیاپی مرگ در اطراف‌مان باعث تغییر رویه‌ی مؤثر نمی‌شود. نمی‌دانم چرا دولت فقط به ضرر اقتصادی ناشی از قرنطینه فکر می‌کند. و از این زاویه نگاه نمی‌کند که با این حجم همه‌گیری و ابتلا و یاس، داریم در باتلاق خودساخته‌ فرو می‌رویم. انگار داریم همه روی میدان مین‌ راه می‌رویم و در گام بعدی، شاید خودمان قربانی شویم.»