من بودم، حاجی نصرت، رضا …، چگونه خلق شد؟


من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد چگونه خلق شد؟

دیالوگ مشهور «قصه ش درازه، من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت …» را اگر حفظ نباشید، حتما یکبار شنیده‌اند. دیالوگی از فیلم قیصر که بهمن مفید آن را می‌گوید.

به گزارش ایرنا، دیالوگی که در فیلمنامه نبوده و بهمن مفید آن را پیشنهاد می‌دهد و مورد تایید کیمیایی نیز قرار می‌گیرد، اما حالا بهمن مفید نیست تا بگوید: «من بودم و حاجی نصرت.»

بهمن مفید بازیگر قدیمی سینمای ایران در سن ۷۸ سالگی براثر ابتلا به بیماری سرطان ریه درگذشت. بهمن مفید متولد ۲۵ مرداد ۱۳۲۱ بود و یک روز بعد از تولد ۷۸ سالگی از دنیا رفت.

هنر؛ سنت خانوادگی مفید

خانواده مفید هر کدام دستی در عرصه هنر داشته‌اند. بهمن مفید برادر بیژن مفید است. زاده مرداد ۱۳۲۱ بازیگر، نوازنده، خواننده و گوینده عروسکی بود. برادرش بیژن مفید نمایشنامه‌نویس و کارگردان، برادر دیگرش اردوان مفید؛ بازیگر، خواهرش هنگامه مفید؛ شاعر، ترانه‌سرا، نمایشنامه نویس و کارگردان و فرزند غلامحسین مفید، از هنرپیشگان قدیمی تئاتر و قدسیه فریور بود.

بهمن بازیگری را با کار در نمایشنامه‌های پدرش آغاز کرد. «یوسف و زلیخا» نخستین نمایشی بود که او در کودکی بازی کرد.

بهمن مفید با اولین افرادی که به کار حرفه‌ای پرداخت بهزاد فراهانی، رضا میرلوحی، اصغر آقاخانی و بهرام وطن‌پرست بود که در گروهی که همراه با پدر و برادرانش شکل داده بود بازی می‌کردند. مفید همزمان با تحصیل در دانشکده هنر‌های دراماتیک به کارگردانی و بازیگری می‌پرداخت.
اولین سینمایی ماندگار مفید

بهمن که فارغ‌التحصیل رشته تئاتر از دانشکده هنر‌های دراماتیک بود و پیش و پس از انقلاب در سینمای ایران حضور فعالی داشت. فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۴۸ و با ایفای نقش کوتاهی در فیلم قیصر به کارگردانی مسعود کیمیایی آغاز کرد. این نقش گرچه کوتاه بود، اما با دیالوگ معروفش «قصش درازه، من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت …» در این فیلم و این نقش، جاودانه شد.

این دیالوگ، بخشی از سناریوی فیلم نبود و پس از اجرا و پیشنهادش توسط بهمن مفید به دلیل زیبایی و اثرگذاری، مورد پسند مسعود کیمیایی قرار گرفت و وارد سناریو شد.

آخرین فعالیت سینمایی بهمن مفید مربوط به فیلم سرود تولد در سال ۱۳۸۳ است. در دهه ۶۰ به مهاجرت اجباری تن می‌دهد و به آمریکا می‌رود. او در توصیف روزهایش در مصاحبه‌ای گفته بود: «گفتند ممنوع‌التصویرم. رفتم تئاتر بازی کردم. بعد یکی با کلت آمد گفت: تئاتر تعطیل. من هم رفتم آمریکا! با میان‌پرده‌خوانی زندگی می‌کردم که رییس دولت اصلاحات گفت ایرانی‌ها می‌توانند تا دو هفته بعد برگردند ایران. من هم آمدم، پاسپورتم را ضبط کردند و نگذاشتند برگردم. بد هم نشد! ماندم پیش مادرم»

سرطان او را نکشت، بلکه غصه کشت

بهزاد فراهانی که خودش را عضوی از خانواده بهمن مفید می‌داند، می گوید که سرطان او را نکشت، بلکه غصه کشت.

بهزاد فراهانی که سال‌های طولانی با خانواده هنرمند مفید دوستی و ارتباط داشته است، با تایید این خبر گفت: «ساعت ۶ عصر امروز، بهمن [مفید] بر اثر بیماری سرطان، درگذشت. او مدتی پیش به سرطان ریه مبتلا شده بود که متاسفانه با متاستاز، این بیماری در بدنش گسترش یافت.»

او ادامه داد: «هنگام مرگ بهمن، من بالای سر او بودم. الان هم حالم خوب نیست، چرا که همه‌اش فکر می‌کنم در این ۲۰ سال گذشته، چقدر او دوست داشت کار کند و عده‌ای نگذاشتند. نه تنها در سینما، بلکه اجازه حضور روی صحنه تئاتر را هم به او ندادند.»

این بازیگر افزود: «سرطان بهمن مفید را نکشت، غصه او را کشت. آن‌ها که نگذاشتند بهمن مفید به کاری که عشق داشت بپردازد، باعث مرگ او شدند. همان‌طور که جلوی کارِ ناصر ملک مطیعی و فردین را هم گرفتند.»

بهزاد فراهانی تاکید کرد: «من عضوی از خانواده مفیدها بودم. شاگرد استاد غلامحسین مفید بودم، شاگرد بیژن [مفید] بودم و شاگرد خودِ بهمن. از دهه ۴۰ با هم کار می‌کردیم. واقعا متاسفم.»