وزرای امور خارجه انگلیس و کانادا خواستار انجام شدن تحقیقاتی مستقل درباره سقوط هواپیمای اوکراینی و پرداخت غرامت به کشورها و خانوادههای آسیبدیده شدند.
وزیر امورخارجه كانادا در دیدار با همتای انگلیسیاش درباره سقوط هواپیمای اوکراینی در ایران که به جان باختن ۱۷۶ تن از جمله شهروندان دیگر کشورها مانند انگلیس و کانادا شد، بر تعهدشان نسبت به ”اطمینان حاصل کردن از پاسخگویی به خانواده جانباختگان این حادثه و برقررای عدالت برای آنها” تاکید کردند.
آنها همچنین درباره ضرورت اجرای تحقیقاتی “جامع، شفاف و مستقل” مطابق با استانداردهای بینالمللی و همچنین پرداخت غرامت به خانواده جانباختگان این حادثه و کشورهای خسارتدیده گفتوگو کردند.
معاون وزیر امورخارجه اوکراین پیش از این گفته بود محاسبات بر سر پرداخت غرامت باید پس از مشخص شدن همه جوانب این حادثه انجام شود.
درددلِ داغدارانِ آن “۱۹ ثانیه” که بوی مرگ می داد
روزنامه شهروند نوشت: انتشار اطلاعات جعبه سیاه خانوادههای داغدار را با ابهامات بیشتری مواجه کرده است بسیاری از خانوادهها با وجود اینکه شکایتی در محاکم قضائی مطرح نکردهاند، اما خواهان معرفی و برخورد با همه مسببان این حادثه هستند.
ثانیهها رهایشان نمیکند. مدام به این فکر میکنند که در آن ۱۹ثانیه چه بر عزیزانشان گذشته. تنها چند نفس با مرگ فاصله داشتند. هر نفس، اما مرگ را فریاد میزد. وحشت بیپایانی که هیچ کس ندید جز ۱۷۶ سرنشین پرواز مرگ. این افکار مثل خوره به جانشان افتاده. ١٩ ثانیه جهنمی بین دو شلیک موشک، داغ آنها را تازه کرده. درد و زجر بازماندگان پرواز ٧٥٢ بیشتر شده.
گزارش اطلاعات جعبه سیاه، خاطره تلخ سقوط را دوباره رونمایی کرد. انگار همین دیروز خبر سقوط هواپیما را شنیدهاند. حرفزدن از آن حادثه برایشان دوباره سخت شده. بغض امانشان نمیدهد، گریهمیکنند و صدای غمگینشان را غمگینتر میکند. میپرسند چطور این هواپیما مسافربری تشخیص داده نشد، چرا پس از شلیک اول متوجه اشتباهشان نشدند. حسرت میخورند از اینکه همه ١٧٦ سرنشین آن پرواز تا قبل از اصابت دومین موشک سالم بودند و برای هواپیما مشکلی پیش نیامده بود و تا آخرین لحظه هواپیما در مدار درست و شرایط پروازی نرمال بوده است.
آنها میگویند در همه این چند ماه منتظر بودند تا علت این حادثه برایشان روشن شود، اما حالا با صحبتهای مطرحشده از سوی مسئولان سازمان هواپیمایی کشور درباره اتفاقات رخداده برای بویینگ ٧٣٧ ابهامات بیشتری برایشان ایجاد شده است. پریشانند و پرسشهای فراوانی دارند که برای هیچکدامشان پاسخ روشنی وجود ندارد، همین هم اندوهشان را بیشتر کرده.
در حسرت روی عزیزان
خانوادههای قربانیان آن پرواز ساقطشده انگار تاریخ برایشان در هجدهم دی ماه ٩٨ متوقف شده. همان روزی که خبر مرگ همه سرنشینان آن هواپیما اعلام و همه جا پر شد از خبرها و تصاویر دلخراش آن حادثه. با اینکه بیش از هفت ماه از آن روز گذشته، اما برای آنها همه چیز تازه است. درست مثل عباس دانشمند و همسرش.
این زوج سالخورده در آن حادثه دختر، داماد و دو نوهشان را از دست دادند. این پدر و مادر داغدار هنوز نتوانستهاند نبود عزیزانشان را باور کنند. عباس پزشک است و متخصص بیهوشی اتاق عمل، خودش میگوید از آن روز به بعد کار کردن برایش سخت شده و بیشتر اوقات را در خانه میماند: «ما هنوز در همان شرایط بحرانی روزهای نخست هستیم. همسرم که هر روز چند ساعتی گریه میکند. من سعی میکنم او را آرام کنم، اما واقعیت این است که حال خودم از او بدتر است.»
مژگان دانشمند همراه پدرام موسوی با دو فرزندشان راهی کانادا بودند. آنها سالها پیش از این برای ادامه تحصیل به آنجا رفتند و بعد هم همانجا ماندگار شدند. حاصل زندگی آنها دو دختر به نامهای دریا و درینا بود. همه اعضای این خانواده چهار نفره در آن پرواز به آغوش مرگ رفتند و حالا چند قاب عکس تنها چیزی است که از آنها به جا مانده: «من هر روز با عکسشان صحبت میکنم، ولی دلم آرام نمیگیرد. حسرت دیدن روی آنها را دارم، حتی برای یک لحظه. وضع پدر و مادر پدرام از ما هم بدتر است. پدر دامادم آقای موسوی، متخصص گوش و حلق و بینی است.
خلقوخوی او بعد از آن اتفاق به کلی تغییر کرد، پرخاشگر و عصبی شده. گاهی اوقات از فرط ناراحتی با صدای بلند فریاد میزند که چرا مانع بازگشت آنها به ایران نشده.» آمدن مژگان و همسرش به ایران داستان عجیبی دارد. آنطور که عباس میگوید آنها از آبانماه قصد داشتند برای تعطیلات ژانویه به ایران بیایند، اما هم او و هم پدر پدرام دلشان به آمدن آنها راضی نبود: «هیچ پدر و مادری نیست که از دیدن بچههایش خوشحال نشود، اما نمیدانم چطور شد که حس خوبی به آمدن آنها نداشتیم. حتی چندبار تلفنی به آنها گفتیم که برنامه سفرشان را به تابستان موکولکنند. اما انگار باید آن اتفاق میافتاد.»
عباس میگوید خیلی وقتها به آنها چند دقیقهای فکر میکند که به دختر و داماد و نوههایش در آن هواپیما چه گذشته است و حالا هم با انتشار اطلاعات جعبه سیاه هواپیما این افکار آزاردهنده جان تازهای گرفته است: «من آن لحظات و تکتک آن ثانیهها را هر روز با خودم مرور میکنم. عذاب میکشم و اشک میریزم» .
مژگان و پدرام به واسطه شغل پدرانشان با هم آشنا شدند. پدرام دانشجوی برق و مخابرات بود و مژگان هم مهندسی برق میخواند. بعد از مدتی هم هر دو برای ادامه تحصیل راهی کانادا شدند. مژگان تحصیلاتش را ادامه داد و درنهایت هم پس از اخذ مدرک دکتری در دانشگاه آلبرتا مشغول تدریس شد، پدرام هم در یک شرکت مخابراتی مشغول کار بود.
عباس چند هفته پس از تدفین آنها راهی کانادا شد تا اموالشان را تعیین تکلیف کند: «دخترم و همسرش همه داراییشان مشترک بود. نصف به نصف. مژگان وصیت کرده بود همه اموالش پس از مرگ به دختر خواهرش برسد. پدرام همه داراییاش را برای برادرزادهاش به ارث گذاشت. اسباب و وسایل خانه را هم را به یک بنیاد خیریه در کانادا واگذار کردم. همه این کارها چند هفتهای زمان برد و بعد هم به ایران بازگشتم.»
عباس درباره پیگیری پرونده این حادثه و خواستهاش میگوید: «هیچ چیزی برای من جای بچههایم را نمیگیرد. ما هیچ نیاز مالی نداریم. نه دیه خواستیم و نه خسارت. همان موقع هم گفتم که شکایت نمیکنم، چون به نظر من کار بیهودهای است، چون عزیزان من دیگر زنده نمیشوند. اما دوست دارم همه مسببان حادثه به شدیدترین شکل ممکن مجازات شوند» .
مادری با سوالهای بیجواب از مرگ فرزندش
اسم پدرام از دهانش نمیافتد، مدام اسم او را صدا میزند، در این چند روز وقتی فهمید پسرش با بقیه مسافران چند ثانیهای زنده بودند گریههایش بیشتر شده، کارش به جایی رسیده که چند نفر از زنهای فامیل از او مراقبت میکنند، مثل همان روزهای نخستی که خبر مرگ پدرام را برایش آوردند. اینها را یکی از نزدیکان پدرام جدیدی میگوید. پدرام یکی از مسافران آن پرواز بود. دانشجوی دکترای سازههای دریایی که کمتر از هشت ماه بود در دانشگاه ویندزور کانادا برای مقطع دکتری پذیرفته شده بود.
او هم مثل بسیاری از مسافران آن پرواز چندسال قبل برای ادامه تحصیل به این کشور رفته بود. اما درست یکسال قبل از این حادثه پدرش فوت کرد. پدرام بیستوهشت ساله برای حضور در مراسم سالگرد پدر مرحومش به ایران آمده بود و چند هفتهای در ایران ماند تا کنار مادر و خواهرش باشد، اما هیچکدام نمیدانستند این آخرین دیدار است: «پدرام عاشق درس و تحقیق بود. لیسانس عمران داشت. اما گرایش ارشد و دکترایش سازههای دریایی بود. تحقیقات زیادی روی پلهای متحرک دریایی انجام داده بود. استاد راهنمای رسالهاش بعد از این حادثه پیام تسلیتی برای خانوادهاش فرستاد، در آن نامه نوشته بود پدرام اگر چندسال دیگر فرصت داشت، با ایدههایش تحول بزرگی در صنعت و حملونقل دریایی ایجاد میکرد.»
آن طور که همکلاسیها و دوستان نزدیک پدرام میگویند، او قصد داشت پس از اتمام درسش به ایران بازگردد و به کارش در همین جا ادامه دهد. برنامههای زیادی برای آیندهاش داشت. حتی با چند نفر از همهدورههایش در دانشگاه خواجه نصیر صحبت کرده بود تا با تشکیل یک گروه سازههای دریایی طرح ساخت پل متحرک در بندر چابهار را عملیاتی کنند.
مادر پدرام بیش از هفت ماه است که روز و شب ندارد. از لحاظ روحی به شدت آسیب دیده است. از دست دادن شوهر و تنها پسرش آن هم در مدت یکسال حسابی او را به هم ریخته. روزها بیقرار است و شبها برای پسرش گریه میکند. از وقتی هم که خبر بازخوانی جعبه سیاه هواپیما را شنیده گریههایش بیشتر شده: «بعد از سقوط هواپیما، همه سعی کردیم مادر پدرام را از اخبار و حواشی آن حادثه دور نگهداریم. چون دکترها به ما گفتند اصلا شرایط روحی خوبی ندارد و باید به هر نحوی ذهن او را از این حادثه دور کنیم. شرایط او به قدری وخیم بود که احتمال آسیب جسمی و سکته هم وجود داشت. به همین دلیل هم مادر پدرام زیاد در جریان جزئیات این حادثه نبود. اما حالا با شنیدن این خبر حسابی به هم ریخته.»
مادر پدرام حالا مثل بسیاری از مادران و پدرهای داغدار سردرگم شده، توضیحاتی که تاکنون درباره این حادثه ارایه شده نتوانسته او را قانع کند. با این همه این خانواده هم پیگیر این پرونده نشده است: «مادر و خواهر پدرام شکایت نکردند. از طرف قوه قضائیه چندبار با آنها تماس گرفته شد، چند شخصیت نظامی هم برای تسلیت و سر سلامتی به خانه این مادر داغدار رفتند، اما او میگوید هیچکدام از کارها حتی مجازات مسببان این حادثه باعث نمیشود که پسرم زنده شود.»
همسری که هنوز هم چشم به راه است
خانواده نیکنام هم حال و روز خوشی ندارند. فرهاد از تعطیلاتسال نو میلادی استفاده کرد و برای دیدار اقوام و آشنایان به ایران آمد. این دندانپزشک چهلودو ساله، چندسال قبل همراه همسر و دو فرزندش به کانادا مهاجرت کرد و در شهر تورنتو ساکن شد. او از سالها قبل علاقه داشت در آن کشور طبابت کند. البته فرهاد ١٠سال در ایران فعالیت دندانپزشکی داشت. چند هفته قبل از سفرش به ایران در آزمون انطباق مدرکش پذیرفته شد و قرار بود پس از بازگشت به کانادا کارش را در مطب دندانپزشکی آغاز کند. اما سرنوشت تلخی که در انتظارش بود، مانع از این شد تا رویای چندین ساله فرهاد عملی شود.
همسر و دو دختر او در کشور کانادا زندگی میکنند و از آنجا پیگیر این پرونده هستند. یکی از دوستان نزدیک فرهاد که سالها با او رفاقت داشت، دراین باره میگوید: «همسر فرهاد افسردگی شدید دارد. هنوز منتظر است تا فرهاد از ایران به خانه بازگردد. با اینکه اقوام و آشنایان با او در تماس هستند، اما خب زندگی در کشور غریب آن هم در چنین شرایطی کار بسیار دشواری است.»
او درباره پیگیریهای این پرونده هم توضیح میدهد: «همسر فرهاد از همانجا ماجرا را دنبال میکند. در ایران هم اقوام فرهاد پیگیر هستند، اما صحبتهایی که تاکنون مطرح شده، اصلا قانعکننده نیست. شاید هم هیچ وقت معلوم نشود که چرا این هواپیما با آن همه مسافر هدف قرار گرفت یا اینکه مقصران اصلی اتفاق وحشتناک چه کسانی هستند. شلیک دو موشک با فاصله زمانی کوتاه به یک هواپیمایی که هنوز داشت ارتفاع میگرفت؛ موضوع واقعا عجیبی است که مرور جزئیات آن باعث ناراحتی و عذاب مضاعف میشود.»
آمریکا؛ تصویر یک فرمانده سپاه پشت میله های زندان
وزارت خارجه آمریکا در توئیتی که با تصویری از فرمانده هوافضای سپاه پاسداران پشت میله های زندان منتشر کرده او را مسئول قتل ۱۷۶ مسافرهواپیمای اوکراینی دانست و نوشت: اگر یک معترض به سرنگونی پرواز ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین، به سه سال زندان محکوم میشود، امیرعلی حاجیزاده که مسئول کشته شدن ۱۷۶ سرنشین آن پرواز است، سزاوار چه حکمی است؟
اشاره وزارت خارجه آمریکا به حکم سینا ربیعی، دانشجوی دانشگاه تهران است که، به دلیل اعتراض به سرنگونی هواپیمای اوکراینی توسط سپاه پاسداران به سه سال حبس محکوم شده است.
در ماههای گذشته، قوه قضائیه جمهوری اسلامی برای ۲۱ نفر از کسانی که در تجمعات اعتراضی به سرنگونی هواپیمای اوکراینی شرکت کرده بودند، در مجموع ۲۷ سال زندان حکم صادر کرده است.
واکنش کانادا به بازخوانی جعبه سیاه هواپیمای اوکراینی
گزارش رژیم ایران در مورد جعبه سیاه هواپیمای اوکراینی گزارشی محدود و دست چین شده است و به پرسشهای زیادی پاسخ نداده است
وزیران خارجه و ترابری کانادا پس از انتشار گزارش جزییات بازخوانی جعبه سیاه هواپیمای اوکراینی بیانیه ای را صادر کردند.
در این بیانیه آمده است: این گزارش اولیه تنها اطلاعات محدود و گزیدهای را درباره این حادثه فاجعهبار ارایه میدهد. این گزارش فقط به حوادثی اشاره میکند که پس از شلیک موشک اول روی داد و نه [وقایع بعد از شلیک] دوم و تنها اطلاعاتی را تایید میکند که ما پیشتر میدانستیم.
مقامهای ارشد دولت کانادا خواستار روشن شدن علت شلیک موشکها و باز بودن آسمان بر پروازهای غیرنظامی در زمان حادثه شدند و از رژیم ایران خواستند در این زمینه شفاف باشد و به تمام پرسشهای کلیدی جواب دهد.
جزئیاتی از بازخوانی جعبه سیاه هواپیمای اوکراینی
به گفته رئیس سازمان هواپیمایی کشوری در ایران، به استناد از نتایج بازخوانی جعبههای سیاه هواپیمای ساقط شده اوکراینی، ۱۹ ثانیه پس از انفجارموشک اول، صدای ۳خلبان داخل کابین ضبط شده که نشان میدهد سرنشینان هواپیما در سلامت بودند
تورج دهقان زنگنه گفته: تا ۱۹ ثانیه بعد از انفجار موشک اول، مکالمات داخل کابین ضبط شده است و در این زمان دو خلبان و یک معلم خلبان درکابین حضور داشتهاند.
بررسیها همچنین نشان دادهاند این سه نفر بلافاصله بعد از انفجارمتوجه شرایط غیرعادی میشوند و تا آخرین لحظه مشغول هدایت هواپیما بودهاند.
بنا بهگفته رئیس سازمان هواپیمایی کشوری: فاصله انفجار موشک اول با دوم ۲۵ثانیه بوده که هر ۲ جعبه سیاه در زمان انفجار موشک دوم از کار افتاده بودند و ضبط مکالمات امکانپذیر نبوده است.
اطلاعات منتشر شده میافزاید: انفجار موشک اول باعث آسیب قابل توجهی به هواپیما شده و برخورد قطعاتی ناشی از آن به هواپیما باعث قطع FDR و CVR در مدت زمان ۱۹ ثانیه بعد از آن شده است.
چرا از انتشار اطلاعات می ترسند؟
معاون وزیر خارجه اوکراین می گوید اطلاعات جعبه های سیاه هواپیمای سرنگون شده خطوط هوایی این کشور در ایران از دخالتی غیرقانونی در پرواز این هواپیما حکایت دارد.
از سوی دیگر یک مقام کانادایی گفت: بسیاری از مسائل در مورد هواپیمای اوکراینی همچنان بیپاسخ مانده است و رژیم ایران مایل نیست که اطلاعات استخراجشده منتشر گردد.
به گزارش رادیو فرانسه، خانم کَتی فاکس رئیس دفتر امنیت ترابری کانادا هیچ توضیحی در بارۀ محتوای جعبۀ سیاه هواپیمای اوکراینی نداد و فقط گفت: “کار در پاریس شاید به پایان رسیده باشد اما بسیاری از مسائل همچنان بدون پاسخ مانده است”.
او گفت: “ما از رژیم ایران خواستهایم که اطلاعات برآمده از دستگاههای ثبت اطلاعات (متعلق به جعبههای سیاه) را هرچه زودتر منتشر کند”، اما به گفتۀ وی، تهران که رسماً رهبری تحقیقات را بر عهده دارد، اجازه نداده است که دفتر امنیت ترابری کانادا جزییاتی از اطلاعات بهدست آمده را منتشر کند.
بنابراین گزارش، سازمان تحقیقات سوانح و امنیت هوایی فرانسه نیز که به عنوان ارائهدهندۀ خدمات فنی در پرونده دخیل است، حق انتشار اطلاعات را ندارد.
واکنش خانوادهها به بازخوانی جعبه سیاه هواپیما
انجمن خانوادههای جانباختگان هواپیمای اوکراینی با صدور بیانیه ای با اشاره به بازخوانی جعبه سیاه هواپیما در فرانسه خواهان تحقیقات جامع درباره جنایت سرنگونی هواپیما توسط سپاه پاسداران شدند.
در بخشی از بیانیه خانواده جانباختگان آمده است: رژیم ایران تمام تلاش خود را کرد که راز جنایتش را به جعبه سیاه تقلیل دهد هر چند بازخوانی جعبه سیاه اولین قدم در انجام تحقیقات نسبت به این جنایت است.
در ادامه بیانیه؛ انجمن خانوادهها با اشاره به شواهدی چون بازگذاشتن آسمان ایران در شرایط خطیر جنگی، اجازه دادن به پرواز هواپیمای خطوط هوایی اوکراین، شلیک چندین موشک به هواپیما، تخریب سریع صحنه سقوط و ترساندن شاهدان و سرکوب خانوادهها، تأکید کرده است که آنها صرفا به اطلاعاتی که از طریق جعبه سیاه به دست میآید، دل خوش نکردهاند.
این در حالیست که وزیر خارجه کانادا نیز اعلام کرد که اعتبار زیادی برای گزارش رژیم ایران در این زمینه قائل نیست و این موضوع نمیتواند فقط خطای انسانی باشد.