کرونا/ایران؛ پزشکان: بازگشايی مدارس و فاجعه انسانی


نظام پزشکی: جلوی بازگشایی مدارس در تمام مناطق و مقاطع گرفته شود

رئیس مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی ایران طی نامه‌ای به ستاد ملی کرونا درخواست کرد جلوی بازگشایی مدرسه‌ها از ۱۵ شهریور را بگیرد.

در این نامه آمده است: به خطر انداختن جان میلیون‌ها دانش‌آموز و آموزگار و خانواده‌های آنها و دخالت در کارشناسی تخصصی نحوه مقابله و مبارزه با بیماری از سوی مسـئولان غیرمرتبط با امور بهداشتی می‌تواند در کمترین فاصله زمانی به یک فاجعه انسانی تبدیل شود.

سردرگمی دانش‌آموزان درباره بازگشایی مدارس
آگاهانه و عامدانه باعث قتل می‌شویم؟!

در هر پایه‌ای که هستید اگر در منطقه سفید از نظر کرونا قرار دارید، شنبه باید به مدرسه بروید اگر در منطقه زرد و قرمز از نظر کرونا قرار دارید، منتظر پیام یا اطلاع‌رسانی از طریق مدرسه‌تان باشید تا به شما بگویند چه ساعت و چه روزی به مدرسه بروید.

آنچه اکنون برای خانواده‌ها سؤال و ابهام ایجاد کرده، این است که چرا تاکنون وزارت آموزش و پرورش در خصوص بازگشایی مدارس اقدام نکرده است تا خانواده‌ها تکلیف لوازم‌التحریر و نوشت‌افزار فرزندان‌شان را روشن کنند.

حالا حتی دانش‌آموزان تکلیف سرویس مدارس را هم نمی‌دانند؛ نکته دیگر اینکه به نظر می‌آید رنگ‌های سفید، زرد و قرمز هم دیگر معنا در سیستم آموزشی ندارند! وزیر آموزش و پرورش در این خصوص تأکید کرد که رنگ زرد و قرمز یکسان است.

در همین حال برخی رسانه های داخلی نوشتند: بسیاری از خانواده‌ها از شک به‌یقین رسیده‌اند که در این روزهای کرونا زده، مدارس امن نیست و باید تا اطلاع ثانوی قید درس ‌و مشق فرزند را بزنند چرا که مطابق رسم معمول، اظهارنظرهای مسئولان قابل‌اتکا نیست. (و این اظهارنظرها) بر دامنه نگرانی خانواده‌ها افزوده است.

روزنامه جوان متعلق به سپاه پاسداران نوشته: خبرها حکایت از فشار عجیب مافیای مدارس غیردولتی برای بازگشایی مدارس و سردرگمی در وزارت آموزش و پرورش دارد. گویا زور دست‌های پشت ‌پرده و مافیای مدارس غیردولتی از وزارت بهداشت بیشتر است.

یک عضو ستاد مقابله با کرونا گفته: ممکن است بازگشایی مدارس موجب تقویت زنجیره انتقال کرونا شود.

عبدالرضا مصری، عضو مجلس شورای اسلامی نیز گفت: اگر عجله کنیم و دانش‌آموزان گرفتار کرونا شدند، (این یعنی که) آگاهانه و عامدانه باعث قتل می‌شویم.

کُرونا، ویروسی که در دامان ج.ا هیولا شد

منصور امان: معنای اعلام دوباره مُقررات محدود کننده در تهران و چندین اُستان دیگر آن است که طاعون مُدرن، کشور را سخت و مُحکم در چنگ خود دارد و این شوربختانه تحوُل جدیدی نیست. آنچه که حاکمیت با پنهانکاری وُرود ویروس به کشور، سپس بی اهمیت و محدود جلوه دادن آن و سرآخر خودداری از اعمال تدابیر موثر پیشگیرانه و پایش کننده آغاز کرد، در مسیر طبیعی خویش پیش می رود و با هر گام، خود سخت جان تر و خسارت انسانی و اقتصادی اش گُسترده تر می شود.

رژیم ولایت فقیه در ژست کُرونا ستیزی خود به نُقطه ای برگشته که در اسفند و فروردین در آنجا قرار داشت. این یک رفت و برگشت در دور باطل است که ریتم آن را ویروس کُرونا تعیین می کند. در آن هنگام نیز مسوولان حُکومتی با تعطیل کردن برخی مراکز و اعلام چند توصیه و تعارُف ریاکارانه به گوشه های امن خود خزیدند و جامعه و کُرونا را به حال خود واگذاشتند. نتیجه این سیاست ضدمردُمی تکثیر کُرونا در گُستره ای به مساحت جُغرافیای ایران است که خود به مفهوم گُستردگی قلمرو نیستی و سیه روزی در همین طول و عرض می باشد.

در این فاصله حُضور کُرونا در کشور ثبات یافته است و اگر در شهر و روستایی آژیر قرمز فاجعه لختی خاموشی گرفته، فقط برای مُدت زمانی بوده که مُبتلایان جان سپرده اند و کُشته ها به خاک سپرده می شده اند. آنگاه دوباره نعره آژیر برای زندگان و باقیمانده ها از سر گرفته شده و دسته دیگری به کام درد و مشقت فرو رفته اند و خانواده های دیگری برای بدرقه عزیزان شان راهی گورستان شده اند. اُستانهایی که یک دوره شیوع را پُشت سر گذاشته بودند و اینک دوباره در معرض تهاجُم قرار گرفته اند، به گونه دردناک و غم انگیزی در حال تجربه این چرخه عُفونی هستند.

تنها تفاوُتی که نسبت به هفته ها و ماه های آغازین شیوع کُرونا می توان ثبت کرد، تغییر توجیهات مسوولان و کارگُزاران ج.ا است. امروز آنها در کنار مُعرفی مردُم به عُنوان مُقصر اصلی، به “شرایط اقتصادی” و به بیان دقیق تر، هزینه نکردن حاکمیت برای جلوگیری موثر از سرایت و تکثیر ویروس نیز اشاره می کنند. اعتراف امثال وزیر بهداشت به این امر اما بیش از آنکه ناشی از پذیرش تقصیر باشد، سرچشمه در تلاش باندهای حُکومتی برای جلوگیری از جر زنی یکدیگر و افکنده شدن بار مسوولیت به گردن شان دارد.

آغاز کشمکش در این باره در دستگاه قُدرت و افشای برخی از زوایای پنهان رویکرد تبهکارانه آن در برخورد به کُرونا، همانگونه که شاهدی گویا از وخیم تر شیوع ویروس و پیامدهای آن در کشور ارایه می کند، همزمان نشانه پُر رنگی از تحمُل ناپذیر شدن فشاری است که از سوی جامعه مُعترض و کُرونا زده به حاکمیت وارد می شود.

شش ماه پس از شیوع ویروس کُرونا در ایران، نوری در انتهای تونل رنج و مرگ دیده نمی شود. ویروس از این گوشه به آن گوشه کشور می تازد و رژیم نالایق و مردُم ستیز ج.ا آن را در مسیر مرگبارش تیمار و تغذیه می کند. کُرونا در دامان آلوده رژیم ولایت فقیه به قامت هیولایی مهیب رُشد کرده، برای غلبه پایدار بر آن، خُشکاندن ج.ا از ریشه شرط ضروری است.