با اوجگیری دوباره کرونا در ایران و اعلام شرایط فوقحاد همهگیری و از سرگیری محدودیتهای سختگیرانه در برخی از شهرهای بزرگ بهویژه تهران، دبیر انجمن داروسازان تهران، از توزیع ماسک به صورت “قطرهچکانی” در داروخانههای پایتخت ابراز نگرانی کرده است.
او در گفتوگو با ایسنا علاوه بر این از تصویب قیمت مصوب فروش ماسک به نرخ ۱۳۰۰ تومان خبر داد و گفت: ماسکی هم که در حوزه نیمه صنعتی برای توزیع در داروخانهها در اختیار انجمن قرار میگرفت، با قیمت ۱۵۰۰ تومان عرضه میشد که در حال حاضر با تصویب قیمت، اکنون باید داروخانهها این ماسکها را با ضرر و به قیمت ۱۳۰۰ تومان عرضه کنند.
دبیر انجمن داروسازان تهران گفته است: حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ عدد ماسک در اختیار داروخانههای تهران قرار گرفته است که با وجود تقاضای زیاد، جوابگوی نیاز شهروندان نیست.
کُرونا، ویروسی که در دامان ج.ا هیولا شد
منصور امان: معنای اعلام دوباره مُقررات محدود کننده در تهران و چندین اُستان دیگر آن است که طاعون مُدرن، کشور را سخت و مُحکم در چنگ خود دارد و این شوربختانه تحوُل جدیدی نیست. آنچه که حاکمیت با پنهانکاری وُرود ویروس به کشور، سپس بی اهمیت و محدود جلوه دادن آن و سرآخر خودداری از اعمال تدابیر موثر پیشگیرانه و پایش کننده آغاز کرد، در مسیر طبیعی خویش پیش می رود و با هر گام، خود سخت جان تر و خسارت انسانی و اقتصادی اش گُسترده تر می شود.
رژیم ولایت فقیه در ژست کُرونا ستیزی خود به نُقطه ای برگشته که در اسفند و فروردین در آنجا قرار داشت. این یک رفت و برگشت در دور باطل است که ریتم آن را ویروس کُرونا تعیین می کند. در آن هنگام نیز مسوولان حُکومتی با تعطیل کردن برخی مراکز و اعلام چند توصیه و تعارُف ریاکارانه به گوشه های امن خود خزیدند و جامعه و کُرونا را به حال خود واگذاشتند. نتیجه این سیاست ضدمردُمی تکثیر کُرونا در گُستره ای به مساحت جُغرافیای ایران است که خود به مفهوم گُستردگی قلمرو نیستی و سیه روزی در همین طول و عرض می باشد.
در این فاصله حُضور کُرونا در کشور ثبات یافته است و اگر در شهر و روستایی آژیر قرمز فاجعه لختی خاموشی گرفته، فقط برای مُدت زمانی بوده که مُبتلایان جان سپرده اند و کُشته ها به خاک سپرده می شده اند. آنگاه دوباره نعره آژیر برای زندگان و باقیمانده ها از سر گرفته شده و دسته دیگری به کام درد و مشقت فرو رفته اند و خانواده های دیگری برای بدرقه عزیزان شان راهی گورستان شده اند. اُستانهایی که یک دوره شیوع را پُشت سر گذاشته بودند و اینک دوباره در معرض تهاجُم قرار گرفته اند، به گونه دردناک و غم انگیزی در حال تجربه این چرخه عُفونی هستند.
تنها تفاوُتی که نسبت به هفته ها و ماه های آغازین شیوع کُرونا می توان ثبت کرد، تغییر توجیهات مسوولان و کارگُزاران ج.ا است. امروز آنها در کنار مُعرفی مردُم به عُنوان مُقصر اصلی، به “شرایط اقتصادی” و به بیان دقیق تر، هزینه نکردن حاکمیت برای جلوگیری موثر از سرایت و تکثیر ویروس نیز اشاره می کنند. اعتراف امثال وزیر بهداشت به این امر اما بیش از آنکه ناشی از پذیرش تقصیر باشد، سرچشمه در تلاش باندهای حُکومتی برای جلوگیری از جر زنی یکدیگر و افکنده شدن بار مسوولیت به گردن شان دارد.
آغاز کشمکش در این باره در دستگاه قُدرت و افشای برخی از زوایای پنهان رویکرد تبهکارانه آن در برخورد به کُرونا، همانگونه که شاهدی گویا از وخیم تر شیوع ویروس و پیامدهای آن در کشور ارایه می کند، همزمان نشانه پُر رنگی از تحمُل ناپذیر شدن فشاری است که از سوی جامعه مُعترض و کُرونا زده به حاکمیت وارد می شود.
شش ماه پس از شیوع ویروس کُرونا در ایران، نوری در انتهای تونل رنج و مرگ دیده نمی شود. ویروس از این گوشه به آن گوشه کشور می تازد و رژیم نالایق و مردُم ستیز ج.ا آن را در مسیر مرگبارش تیمار و تغذیه می کند. کُرونا در دامان آلوده رژیم ولایت فقیه به قامت هیولایی مهیب رُشد کرده، برای غلبه پایدار بر آن، خُشکاندن ج.ا از ریشه شرط ضروری است.