خبرگزاری میراث فرهنگی از «تسطیح» قسمتهایی از اراضی ملی واقع در حریم میراث جهانی چغازنبیل برای ساخت یک کارخانه قند، باوجود مخالفت وزارت میراث فرهنگی خبر میدهد!
بر اساس این گزارش، این کارخانه قند قرار است در حریم درجه یک و دو این معبد و روی طاقدیس سردارآباد ساخته شود. باوجود مخالفت وزارت میراث فرهنگی، «برخی دستگاههای متولی»، برای ساخت این کارخانه در حریم چغازنبیل، مجوز دادهاند!
به گفته عاطفه رشنویی، مدیر پایگاه چغازنبیل و هفتتپه «فرآیند ساخت کارخانه قند نزدیک دو سال است که پیگیری میشود و وزارت صنعت و معدن بدون استعلام از وزارت میراث فرهنگی، مجوز صادر کرده و به همین دلیل این وزارتخانه از آنها شکایت کرده است.
رشنویی بدلیل «روشن نبودن قوانین»، از مسئولان نهادهای دیگر از جمله استانداری استان خوزستان خواسته که در این پرونده مداخله کنند تا «به بهانه ایجاد اشتغال، هویت فرهنگی و تاریخی جهانی ما از بین نرود».
این واحد صنعتی قرار است در مساحتی بالغ بر ۳۲۰ هکتار ساخته شود و به گزارش خبرگزاری میراث، «فشارها و اعمال نظرها بر دستگاهای حافظ میراث فرهنگی برای ساخت این کارخانه همچنان وجود دارد».
بر اساس قانون، ساخت کارخانه در حریم درجه یک و دو محوطههای باستانی و هرگونه فعالیت که موجب تغییر شکل در توپوگرافی تپههای تاریخی و عوارض طبیعی شود، ممنوع است.
معید چغازنبیل در شهرستان شوش استان خوزستان و در نزدیکی منطقه باستانی هفتتپه واقع شده است. این نیایشگاهی باستانی حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد در تمدن ایلام ساخته شد و در سال ۱۹۷۹ میلادی به عنوان اولین اثر تاریخی از ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت.
***********************************
واکنش هوشمندانه جامعه باستان شناسی ایران
در برابر تصمیم بی خردانه وزارت میراث فرهنگی حکومت اسلامی
در پی پیشنهاد حسین خمینی، و تصمیم گیری بی خردانه ی علیاصغر مونسان، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری، مبنی بر «ایجاد شعبه ای از موزه ملی ایران در مجموعه ی آرامگاه خمینی»، جامعه باستانشناسی ایران بیانیه ای هوشمندانه منتشر کرده که در آن این نوع تصمیم گیری های شتابزده و ناپخته ی مسئولین میراث فرهنگی را مورد نکوهش قرار داده است.
جای خوشبختی ست که می بینیم، در کنار ویرانگری ها و بی توجهی های هر روزه ی مسئولین حکومتی نسبت به میراث فرهنگی و تاریخی ملی سرزمین مان، جامعه ی باستانشنان ایران وظیفه ی تاریخی خود را نسبت به آثاری که بخش مهمی از هویت ملی ما هستند، می شناسند و هوشیارانه برای نگاهبانی و نگاهداری از آن ها، در حد توان خود، تلاش می کنند.
بنیاد میراث پاسارگاد ضمن سپاس از این واکنش جامعه باستانشناسی ایران از هموطنان ایراندوست تقاضا دارد با توجه به مفاد این بیانیه تا جایی که برایشان امکان دارد، رویاروی تصمیمات ضد فرهنگی و ضد ملی وزارت میراث فرهنگی و گردشگری حکومت اسلامی ایستاده و اجازه ندهند جماعتی ایران ستیز به خاطر سودجویی و یا منافع سیاسی خود بیش از این فرهنگ و تاریخ ما را به نابودی بکشانند.
با مهر
شکوه میرزادگی
از سوی بنیاد میراث پاسارگارد
واکنش جامعه باستان شناسی ایران به احتمال ایجاد شبه دوم موزه ملی:
«در چند روز گذشته، اخباری مبنی بر توافق میان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با تولیت حرم بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران پیرامون راه اندازی «شعبه دوم موزه ملی» یا ایجاد «مخزن امن» در رسانهها منتشر شد که با واکنشهای زیادی در سطح داخلی و خارجی به ویژه از سوی پژوهشگران و کنشگران میراث فرهنگی رو به رو شد.
شتابزدگی در اعلام پیشنهاد یا تصمیم ناپخته و کارشناسی نشده و روشن نبودن جزئیات آن در کنار اظهارات ناهمخوان مدیران میراث فرهنگی کشور که یکی تایید (مدیر کل موزهها و اموال منقول فرهنگی) و دیگری (روابط عمومی وزارتخانه) تکذیب میکند و در پایان پس از روزها انتظار چیزی روشن نمیشود، همگی بیانگر بیبرنامگی، آشفتگی و ادامه سیاستهای هزینهزا و مشکل آفرین پیشینی است که داغ آنها همچنان بر تن و پیکره میراث فرهنگی کشور مانده است.
«جامعه باستانشناسی ایران» به عنوان جمعی از متخصصان که دغدغه توسعه اصولی تشکیلات میراث فرهنگی و باستان شناسی کشور را دارد مایل است نکاتی را در این زمینه مطرح کند و خواستار روشن شدن جزئیات موضوع از سوی مسوولان مرتبط است.
نخست آنکه تصمیم برای گسترش و بهینه سازی فضای موزهها و مخازن بویژه مخزن و موزه ملی که موزه مادر کشور است، امری بسیار ضروری و نیازمند مطالعات تخصصی و کارشناسی است. هیات وزیران در سال 1382 برای گسترش فضای موزه ملی طرحی کارشناسی شده که بر اساس واگذاری ساختمانهای میدان مشق در دل بافت تاریخی تهران بود را به تصویب رساند که آن طرح اجرایی نشد!
در این شرایط پرسش و ابهام نخست این است که چرا آن طرح مانند چند طرح دیگر به کنار رفتند و به یکباره طرحی کارشناسی نشده به میان آمد؟!
جالب است بدانیم مدیر کل کنونی موزهها و اموال منقول فرهنگی وزارتخانه (جناب آقای کارگر) که خود بخشی از توافق کنونی است، در آن زمان مدیر موزه ملی بود.
دوم، آیا طرح تازه، پایه کارشناسی دارد یا چون دهها طرح دیگر صرفا تصمیمی به سلیقه شخصی یا محفلی و بدور از مطالعات تخصصی است؟ تاکنون درباره این طرح، مجموعه مدیریتی موزه ملی که از قضا آگاه به امور هستند هیچگونه اظهارنظری نکردهاند.
نماز مسئولین حکومت اسلامی
بر ویرانی ها و نابودی های میراث فرهنگی ایران
در حالی که به دلیل ناکارآمدی و فساد در دستگاه های دولتی، وضعیت بد اقتصادی، و مشکلات ناشی از کرونا، میراث فرهنگی و گردشگری ایران در حال نابودی ست، روز گذشته، هجدهم تیرماه، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری و معاونانش شاد و خندان نمازخانه و رستوران جدید وزارت گردشگری شان را افتتاح کردند تا هم الله شان را راضی نگه دارند و هم شکم شان را.
برای این جماعت هیچ اهمیتی ندارد که کارگران و کارمندان گردشگری بیش از شش ماه است که حقوق و دستمزد دریافت نکرده اند.
هیچ اهمیتی ندارد که صدها هتل و آژانس مسافرتی در حال ورشکستگی هستند و حتی یکی از وعده های دولت به آن ها عملی نشده است.
و هیچ اهمیتی ندارد که صدها اثر تاریخیِ در حال ویرانی منتظر کمترین توجه برای مرمت اند.
و هیچ اهمیتی ندارد که هزاران هنرمند صنایع دستی از بیکاری و بی پولی رنج می برند و آقایان همچنان از چین صنایع دستی ماشینی ـ قلابی وارد ایران می کنند.
آیا کسی سازمان و یا وزارت خانه ای را حتی در فقیرترین کشورهای دنیا سراغ دارد که با میراث فرهنگی و تاریخی و طبیعی سرزمین شان این گونه رفتار کنند؟
باور کنید استعمارگران قرون وسطی هم با میراث فرهنگی و تاریخی کشورهایی که اشغال کرده بودند نیز چنین نکرده اند، که اگر کرده بودند جهان خالی از میراث فرهنگی می شد.
شهرام صداقت
از همراهان بنیاد میراث پاسارگاد ـ تهران